• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 143
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : البقرة  آیه شماره : 173
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : البقرة  آیه شماره : 182
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : البقرة  آیه شماره : 192
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : البقرة  آیه شماره : 199
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : البقرة  آیه شماره : 218
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : البقرة  آیه شماره : 226
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 89
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 129
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سوره : المائدة  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : المائدة  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : المائدة  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : المائدة  آیه شماره : 74
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : المائدة  آیه شماره : 98
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الانعام  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الانعام  آیه شماره : 145
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الانعام  آیه شماره : 165
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 153
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 167
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الانفال  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الانفال  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 91
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 99
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 102
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 117
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التوبة  آیه شماره : 128
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : هود  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : يوسف  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النحل  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النحل  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النحل  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النحل  آیه شماره : 110
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النحل  آیه شماره : 115
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النحل  آیه شماره : 119
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحج  آیه شماره : 65
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النور  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النور  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سوره : النور  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النور  آیه شماره : 62
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : النمل  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحديد  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحديد  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : المجادلة  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الحشر  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التغابن  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره : التحريم  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سوره : المزمل  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : رحم
فعل : رحمة
معنی : مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان، «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود. «رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح : رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مى‏رود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مى‏شود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مى‏كند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مى‏گردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. «رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مى‏شود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است . «رحمن» از نام‏هاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمى‏شود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سوره‏ها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات . بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شده‏اند كه ذيلاً به بعضى اشاره مى‏شود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].