سوره :
البقرة
آیه شماره :
143
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
173
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
182
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
192
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
199
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
218
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
226
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
89
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
129
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النساء
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
34
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
74
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
98
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
54
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
145
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
165
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
153
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
167
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
69
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
70
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
91
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
99
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
102
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
117
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
128
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
هود
آیه شماره :
41
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
يوسف
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
36
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النحل
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النحل
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النحل
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النحل
آیه شماره :
110
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النحل
آیه شماره :
115
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النحل
آیه شماره :
119
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحج
آیه شماره :
65
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النور
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النور
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النور
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النور
آیه شماره :
62
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
النمل
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الحشر
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التغابن
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
التحريم
آیه شماره :
1
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].
سوره :
المزمل
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
رحم
فعل :
رحمة
معنی :
مهربانى، دلسوزي، لطف و احسان،
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند است و غير خدا با آن توصيف نمي شود.
«رحيم» از اسماء حسناى خداست.
توضیح :
رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است.
رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و به همين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست.
«رحيم» از اسماء حسنى است و دويست و بيست و هفت بار در قرآن بكار رفته است. صد و سيزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آيات. آن بر خدا و غير خدا اطلاق مىشود چنان كه درباره حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط يك مورد فوق آمده و در موارد ديگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است .
«رحمن» از نامهاى اختصاصي خداوند سبحان است و غير خدا با آن توصيف نمىشود. احسان كننده، نعمت دهنده 169 بار در قرآن مجيد آمده است صد و سيزده بار در آوّل سورهها ضمن بسمله و پنجاه و شش بار در اثناء آيات .
بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود:
1- بهشت [آل عمران:107].
2- قرآن [اعراف:52].
3- تورات [هود:17].
4- نبوّت [هود:63].
5-پيغمبر [مريم:21]، [انبياء:107].
6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم.
ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيم نيستند مثل [بقره:157].