سوره :
طه
آیه شماره :
77
ریشه کلمه :
درك
فعل :
درك
معنی :
دريافت، رسيدن، گرفتن
«ادراك» رسيدن به چيزى
«دَرَك» عمق، قعر، زحمت ، پائينترين و آخرين قعر
«ادّارک» «تدارك»: به هم پيوستن، تلاحق و رسيدن به يكديگر، پايان دادن
توضیح :
درك مانند درج است، ولي درج به اعتبار صعود و درك به اعتبار پائينى گفته مىشود. لذا گفتهاند: درجات بهشت و دركات آتش.
زحمت را از آن درك گفتهاند كه شخص را درك مىكند و به او لاحق مىشود.
«اِدَّارَكُوا» در اصل تداركو است تاء در دال ادغام شده و براى حذر از ابتداء به ساكن همزه وصل آمده است يعنى: چون همه در آنجا به يكديگر رسيدند و آخريها به اوّلىها لاحق شدند، آخرىها درباره اوّلىها گويند: خدايا اينها ما را گمراه كردند.
در الميزان مىگويد: تدارك آن است كه اجزاء شىء پشت سر هم آيند تا چيزى از آنها باقى نماند و معنى «تدارك علمهم فى الاخرة» آن است كه علم خويش را در غير آخرت صرف كردهاند و براى درك آخرت علمى نمانده است نظير قول خدا: بگذر از آنانكه از ذكر مااعراض كرده جز زندگى دنيا اراده ننمودهاند اين است كه درك آنها از علم (و فقط دنيا را درك مىكنند) «ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ».