سوره :
غافر
آیه شماره :
41
ریشه کلمه :
دعو
فعل :
دعو
معنی :
خواندن، حاجت خواستن، استمداد ، صدا زدن، طلبيدن، ناميدن، خواهش، دعوت کردن، کسي را پرستيدن
«دعاء الثبور» آرزوي مرگ
«ادّعاء» دوست داشتن، تمايل، خواهش
توضیح :
در مورد [مريم:91] «دعوا» ممكن است از «دعا» به معنى نام نهادن باشد و ممكن است از «دعا» به معنى نسبت دادن باشد.
از دعا گاهى ناميدن و تسميه مراد است مثل «دعوت ابنى هذا زيداً» يعنى او را زيد ناميدم.
گفته اند: دعا مطلق خواندن و نداء خواندن با صداى بلند است يا اينکه نداء گاهى فقط خواندن است بدون ذكر اسم ولى دعا بيشتر باذكر اسم است.
«ادعياء» پسر خوانده
سوره :
غافر
آیه شماره :
42
ریشه کلمه :
دعو
فعل :
دعو
معنی :
خواندن، حاجت خواستن، استمداد ، صدا زدن، طلبيدن، ناميدن، خواهش، دعوت کردن، کسي را پرستيدن
«دعاء الثبور» آرزوي مرگ
«ادّعاء» دوست داشتن، تمايل، خواهش
توضیح :
در مورد [مريم:91] «دعوا» ممكن است از «دعا» به معنى نام نهادن باشد و ممكن است از «دعا» به معنى نسبت دادن باشد.
از دعا گاهى ناميدن و تسميه مراد است مثل «دعوت ابنى هذا زيداً» يعنى او را زيد ناميدم.
گفته اند: دعا مطلق خواندن و نداء خواندن با صداى بلند است يا اينکه نداء گاهى فقط خواندن است بدون ذكر اسم ولى دعا بيشتر باذكر اسم است.
«ادعياء» پسر خوانده