سوره :
الكهف
آیه شماره :
60
ریشه کلمه :
بحر
فعل :
بَحر
معنی :
دريا، آب وسيع، شکافتن، شکاف دادن، شهر و آبادي کنار دريا، رودخانه پر آب و وسيع
توضیح :
«بحر» در اصل هر محل و هر چيز وسيعى است. و به کسي كه معلوماتش وسيع است، گويند: «بحر و متّبحر» و به شترى كه گوشش را مىشكافند به جهت سعه شكاف مىگفتند: «بحيرة».
«بحيرة» در دوران جاهليّت، شتري که پنج بار مىزائيد و بچّه پنجمى نر مىبود، گوشش را مىشكافتند و ديگر سوار آن نمىشدند و ذبح نمىكردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نمىشدند.
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
بحر
فعل :
بَحر
معنی :
دريا، آب وسيع، شکافتن، شکاف دادن، شهر و آبادي کنار دريا، رودخانه پر آب و وسيع
توضیح :
«بحر» در اصل هر محل و هر چيز وسيعى است. و به کسي كه معلوماتش وسيع است، گويند: «بحر و متّبحر» و به شترى كه گوشش را مىشكافند به جهت سعه شكاف مىگفتند: «بحيرة».
«بحيرة» در دوران جاهليّت، شتري که پنج بار مىزائيد و بچّه پنجمى نر مىبود، گوشش را مىشكافتند و ديگر سوار آن نمىشدند و ذبح نمىكردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نمىشدند.
سوره :
النمل
آیه شماره :
61
ریشه کلمه :
بحر
فعل :
بَحر
معنی :
دريا، آب وسيع، شکافتن، شکاف دادن، شهر و آبادي کنار دريا، رودخانه پر آب و وسيع
توضیح :
«بحر» در اصل هر محل و هر چيز وسيعى است. و به کسي كه معلوماتش وسيع است، گويند: «بحر و متّبحر» و به شترى كه گوشش را مىشكافند به جهت سعه شكاف مىگفتند: «بحيرة».
«بحيرة» در دوران جاهليّت، شتري که پنج بار مىزائيد و بچّه پنجمى نر مىبود، گوشش را مىشكافتند و ديگر سوار آن نمىشدند و ذبح نمىكردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نمىشدند.
سوره :
الرحمن
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
بحر
فعل :
بَحر
معنی :
دريا، آب وسيع، شکافتن، شکاف دادن، شهر و آبادي کنار دريا، رودخانه پر آب و وسيع
توضیح :
«بحر» در اصل هر محل و هر چيز وسيعى است. و به کسي كه معلوماتش وسيع است، گويند: «بحر و متّبحر» و به شترى كه گوشش را مىشكافند به جهت سعه شكاف مىگفتند: «بحيرة».
«بحيرة» در دوران جاهليّت، شتري که پنج بار مىزائيد و بچّه پنجمى نر مىبود، گوشش را مىشكافتند و ديگر سوار آن نمىشدند و ذبح نمىكردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نمىشدند.