• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 176
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
سوره : البقرة  آیه شماره : 213
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
سوره : البقرة  آیه شماره : 213
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَـكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَـكِنَّ اللّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ
سوره : البقرة  آیه شماره : 253
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : آل عمران  آیه شماره : 105
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : النساء  آیه شماره : 157
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : يونس  آیه شماره : 93
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : النحل  آیه شماره : 64
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .
سوره : النحل  آیه شماره : 124
ریشه کلمه : خلف
فعل : خلف
معنی : پشت سر، پس، «خلف» جانشين بد ، آخر مانده بد «خِلْفَة» كسى که از پى ديگرى در آيد خلاف: پشت سر، پس از، مخالفت و ناسازگارى ، بر عکس، «اختلاف» ناسازگاري، متنوّع، پشت سر هم آمدن، آمد و رفت
توضیح : خلف به تحريك و سكون هر كسى است كه پس از رفتن ديگرى در آيد ليكن به فتح اوّل و دوّم در جانشين بد به كار مى‏رود گويند خلف صدق و خلف سوء [اعراف:124] قطع از خلاف آن است كه مثلاً دست راست را با پاى چپ و يا بالعكس ببرند .