سوره :
الانفال
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
التوبة
آیه شماره :
74
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
النحل
آیه شماره :
120
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
مريم
آیه شماره :
67
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
غافر
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
غافر
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
غافر
آیه شماره :
85
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
القيامة
آیه شماره :
37
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.