سوره :
البقرة
آیه شماره :
143
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
البقرة
آیه شماره :
150
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
البقرة
آیه شماره :
193
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
النساء
آیه شماره :
165
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
النساء
آیه شماره :
171
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
النساء
آیه شماره :
172
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الانعام
آیه شماره :
145
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
185
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الانفال
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الانفال
آیه شماره :
67
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الحجر
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
51
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
93
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
النمل
آیه شماره :
72
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
القصص
آیه شماره :
67
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
36
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
37
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
50
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الزخرف
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الحشر
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.