سوره :
البقرة
آیه شماره :
116
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
يونس
آیه شماره :
68
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
يوسف
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
111
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الكهف
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الكهف
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
مريم
آیه شماره :
77
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
مريم
آیه شماره :
88
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
مريم
آیه شماره :
91
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
مريم
آیه شماره :
92
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الانبياء
آیه شماره :
26
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
القصص
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الزمر
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
الجن
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)