سوره :
يوسف
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
اخو
فعل :
اَخ
معنی :
برادر، خواهر، رفيق، مصاحب، شريک، همکار، هم قبيله.
توضیح :
در اصل كسى را گويند كه با ديگرى در پدر و مادر و يا در يكى از آندو شريك است، البته برادر رضاعى را نيز شامل مي شود.
استعمال اخ مانند اب و ام و اخت بسيار وسيع است. هر كه با ديگرى در قبيله يا در دين يا در صنعت يا در معامله يا در مودّت و يا در غير اينها شريك باشد به او، اخ گفته مىشود.
جمع اَخ ، اِخوة و اِخوان است، گفتهاند اخوان جمع اخ به معنى رفيق است و اگر جمع اَخ به معنى برادر منظور باشد، جمع آن اِخوة است.
قول ديگر آن است که ضمن رد قول اول به اينکه در دو جا برادر حقيقى نيز با جمع اِخوان آمده است: [نور:31]، [احزاب:55] مي فرمايد: فرق ميان اخوة و اِخوان آن است كه اِخوان در برادران اعم از حقيقى و غير حقيقى استعمال مىشود و اخوة فقط در برادران حقيقى بكار مىرود. چنانکه در قرآن آمده به استثناي آيه [حجرات:10] که در برادران حقيقى بكار رفته که آن نيز قابل توجيه است. زيرا برادر ايمانى را برادر حقيقى مىدانند چنانكه در (اهل و آل) خواهد آمد.
اُخت براي مؤمث و دختر است و ظاهر آن است كه معنى اصلى آن خواهر حقيقى و در غير آن مجاز مىباشد.
جمع اخت، اخوات است.