سوره :
البقرة
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
26
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
62
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
76
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
82
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
103
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
104
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
137
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
153
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
165
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
172
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
178
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
183
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
208
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
212
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
213
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
214
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
218
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
249
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
254
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
257
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
264
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
267
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
277
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
278
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
282
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
68
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
72
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
102
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
118
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
130
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
140
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
141
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
156
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
200
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
43
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
51
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
57
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
59
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
60
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
71
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
76
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
94
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
122
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
135
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
136
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
137
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
137
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
144
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
152
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
173
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
175
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
1
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
35
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
51
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
54
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
56
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
57
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
65
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
69
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
82
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
82
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
87
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
90
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
93
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
94
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
95
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
101
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
105
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
106
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
82
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
32
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
42
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
87
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
88
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
96
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
153
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
157
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
24
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
72
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
72
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
74
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
75
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
34
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
38
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
61
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
88
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
113
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
119
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
123
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
124
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
63
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
98
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
103
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
66
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
94
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يوسف
آیه شماره :
57
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الرعد
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الرعد
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الرعد
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
99
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
102
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المطففين
آیه شماره :
34
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانشقاق
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].