سوره :
البقرة
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
57
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الكهف
آیه شماره :
13
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الكهف
آیه شماره :
30
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الكهف
آیه شماره :
107
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
مريم
آیه شماره :
73
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
مريم
آیه شماره :
96
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
38
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
50
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
54
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
56
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحج
آیه شماره :
77
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
62
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
227
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النمل
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
52
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
56
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الروم
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الروم
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
لقمان
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
السجدة
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
41
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
49
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
56
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
69
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
70
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
سبأ
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
فاطر
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يس
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
ص
آیه شماره :
24
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
ص
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الزمر
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
35
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
51
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
فصلت
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
فصلت
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
فصلت
آیه شماره :
44
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
26
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
36
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الزخرف
آیه شماره :
69
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
30
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
محمد
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الفتح
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
1
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الطور
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
13
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
16
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحديد
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحشر
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحشر
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
1
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
13
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الجمعة
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المنافقون
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المنافقون
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التغابن
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الطلاق
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الطلاق
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التحريم
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التحريم
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التحريم
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التحريم
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المدثر
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المطففين
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البروج
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البلد
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التين
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البينة
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العصر
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].