سوره :
النمل
آیه شماره :
40
ریشه کلمه :
كفر
فعل :
كفر
معنی :
«کفر» پوشاندن، منکر اصول يا ضروريات دين، ناشکري، ناسپاسي، انکار کردن، ايمان نياوردن، محروم کرد
«كفران» انكار نعمت، ناسپاسى
«كَفور» بسيار ناسپاس
«كفُور» انكار، انكار دين، انكار نعمت
«كُفّار» جمع كافر
«كَفَّارة» چيزي كه گناه را مىپوشاند و جبران مىكند
« كوافر» جمع كافره زنان كافر
«كافور» عطر گياهي، عطرى خوشبو از درختى
«تکفير» آمرزيدن، پوشاندن گناهان
توضیح :
شب را كافر گوئيم كه اشخاص را مىپوشاند و زارع را كافر گوئيم كه تخم را در زمين مىپوشاند، كفر نعمت، پوشاندن آن است با ترك شكر، بزرگترين كفر انكار وحدانيت خدا يا دين يا نبوت است.
كفران بيشتر در انكار نعمت و كفر در انكار دين به كار رود و كفور (به ضم كاف) در هر دو.
كفر در شريعت عبارت است از انكار آنچه خدا معرفت آن را واجب كرده از قبيل وحدانيت و عدل خدا و معرفت پيغمبرش و آنچه پيغمبر آورده از اركان دين هر كه يكى از اينها را انكار كند كافر است.
كافر در عرف دين به كسى گفته مىشود كه وحدانيت يا نبوت يا شريعت يا هرسه را انكار كند.
كفران: چنانكه از راغب نقل شد بيشتر در انكار نعمت و ناسپاسى به كار رود [انبياء:94].