تبیان، دستیار زندگی

يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِن يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا

سوره : الاحزاب  آیه شماره : 20

ریشه کلمه :

فعل :

معنی :

توضیح :

وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

سوره : الحديد  آیه شماره : 10

ریشه کلمه : قتل

فعل : قتل

معنی : «قتل» كشتن، ازاله روح از بدن، مرگ، لعن «تقتيل» زياد كشتن، افراد زيادي را کشتن، شدت عمل در کشتن، به سختي کشتن «قتال» و «مقاتله» جنگيدن، جنگيدن با همديگر، كشتن همديگر، مقاتله گاهى به معنى لعنت آيد «اقتتال» مقاتله كردن، با يکدگر جنگيدن، كشتن همديگر، «قتال» جنگيدن. «قتل» مرگ بر او، مرده باد، نفرين بر او

توضیح : اصل قتل ازاله روح است از بدن مثل مرگ ليكن چون به كشنده اطلاق شود قتل گويند و به اعتبار از بين رفتن حيات، موت نامند. (مفردات).