• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
همه بلند شدند، غیر از حاجی
تعداد بازدید : 609
همه بلند شدند، غیر از حاجی : از سنگر دويد بيرون. بچه ها دور ماشين جمع شده بودند. رفت طرفشان. گفتم «بيا پدر جان! اينم حاج حسين.» پيرمرد بلند شد، راه افتاد. يك دفعه برگشت طرف من. پرسيد «چى صداش كنم؟» -«هر چى دلت مى خواد.» تماشايشان مى كردم. حاج حسين داشت با راننده ى ماشين حرف مى زد. پيرمرد دست گذاشت روى شانه اش حاجى برگشت هم ديگر را بغل كردند. پيرمرد مى خواست پيشانيش را ببوسد، حاجى مى خنديد، نمى گذاشت. خمپاره افتاد. يك لحظه، همه خوابيدند روى زمين. همه بلند شدند; صحيح و سالم. غير از حاجى.
: نظرات کاربران
ناشناس
حاج حسین دلم برایت تنگ شده.........
0
موافقم
0
مخالفم
دوشنبه 17/6/1393 - 10:46
ناشناس
برای شادی روح شهیدخرازی و تمام شهدا صلوات
0
موافقم
0
مخالفم
چهارشنبه 7/3/1393 - 23:42
نظر خود را درباره اين عکس بيان کنيد .