نگاهی به گزینه نظامی آمریکا در مقابل ایران
چهل سال تهدید خالی
اول آذر سالگرد روزی است که جیمی کارتر مقامات ایرانی را تهدید به حمله نظامی کرد و خواستار آزادی گروگانهای خود شد. تهدیدی که پس از 40 سال هنوز عملیاتی نشده است.
حمله نظامی و اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی تنها به تهدیدات ترامپ ختم نمیشود. تاریخ 40 ساله ایران اسلامی نشان میدهد که از همان روزهای آغاز انقلاب اسلامی، ایران تهدید به حمله نظامی شده است.
اما این تهدیدات که در رسانهها بسیار هولناک و خطرناک تعبیر شده است، در عمل محقق نشده و همیشه در حد لفظ باقیمانده است.
هر چند که این تعابیر و تهدیدات موقعیت مناسبی برای کاندیداهای ریاست جمهوری فراهم میکند تا از این طریق افکار عمومی را فریب داده و مردم را به گفتگو با آمریکا وادار کنند.
در ادامه به بهانه تهدید کارتر در اول آذر، نگاهی به تاریخ تهدیدات آمریکا علیه جمهوری اسلامی خواهیم داشت:
ماجرا زمانی شروع شد که لانه جاسوسی به دست نیروهای انقلابی افتاد و اعضای سفارت گروگان گرفته شدند. کارتر در تشریح وضعیت آن موقع خود مینویسد: «اولین هفته ماه نوامبر ۱۹۷۹ دشوارترین ساعت زندگیام بود. سلامت گروگانهای آمریکایی در ایران به صورت یک نگرانی دائمی درآمده بود. صبح زود در باغچههای کاخ سفید مشغول قدمزدن میشدم و شبها خواب به چشمم نمیآمد.»(1)
کارتر سیاست «افزایش فشار-افزایش عقبنشینی» را مطرح کرد و قصد داشت با تحریم و حمله نظامی کار ایران را یکسره کند. او مینویسد: «به هر پیشنهادی هر چند غیرعقلانی به نظر میرسید گوش میدادم. از جمله پیشنهاد تحویل دادن شاه به ایران برای محاکمه و نیز بمباران اتمی شهر تهران.»(2)
عملیات نظامی کارتر که رسانههای غربی روی آن تمرکز ویژهای کرده بودند، برای نجات گروگانهای سفارت طرحریزی شد اما طوفان شن در طبس نیروهای دلتافورس ارتش آمریکا را زمینگیر کرد و این تهدید در نطفه خفه شد.
کارتر که همان سالها از سیاست کنار گذاشته شد، در سال 86 که بوش با ایران بر سر فناوری هستهای جنجال داشت، به سیاستمداران امریکا توصیه میکند که حمله به ایران اشتباهی هولناک است و تنها مذاکره چاره کار میتواند باشد.
در این طرح عملیاتی ابتدا قرار بود شبکه رادیویی در ترکیه تاسیس و سپس به کمک پیادهنظام منافقین و سلطنتطلبان در ایران کودتا کرده و نظام اسلامی را تغییر دهند. هر چند این طرح از لحاظ تئوریک مدون بود اما در عمل نتیجهای نداد و در همان آغاز با شکست همراه شد.
همین اتفاق کافی بود که ریگان از حمله نظامی منصرف شود و سعی کنید از طریق فشار پنهان، ایران را به سمت مذاکره و گفتگو بکشاند. به همین خاطر در سال 66 مک فارلین به ایران سفر کرد و هدایایی برای مقامات ایرانی آورد تا به این طریق ایران را نمکگیر کند اما این جنگ روانی نیز با شکست مک فارلین و بازگشت او به امریکا به اتمام رسید.
او خود در کتاب خاطرات خود مینویسد: «به پنتاگون دستور دادم بررسیهای لازم را درباره ضرورت حمله به ایران انجام دهد.»
به همین خاطر بوش تصمیم گرفت با این اشرار مقابله کند و شر آنها را از کره زمین کم کند. او اعلام کرد در اولین اقدام به ایران و عراق حمله نظامی خواهد کرد. اما پس از مشورت با مشاوران خود از حمله به ایران منصرف شد و به عراق و افغانستان لشکر کشید.
این تهدیدات نظامی بوش هم در حد لفاظی باقی ماند و نتوانست جلوی اقتدار نظامی ایران قد علم کند.
اوباما در مصاحبه در سال 2008 گفته بود: «اگرچه به تهران پیشنهاد مذاکره داده شده اما هرگز راه حل نظامی از روی میز برداشته نشده است.» او اذعان کرده بود که اکثر این فشارها از طرف اسرائیل است و اگر ایران پای میز مذاکره نیاید، تاسیسات هستهای ایران از جانب امریکا و اسرائیل حتمی است.
اوباما در سخنرانی سالانه کنگره در بهمن 1390 هم گفته بود اگر چه مذاکرات هستهای برقرار است اما همچنان همه گزینهها روی میز است و در واقع تلویحاً ایران را به حمله نظامی تهدید کرد.
اما همه این حرفها در حد یک بلوف سیاسی باقی ماند. 8 سال دوره ریاست اوباما به پایان رسید و حتی تیری به سمت ایران شلیک نشد. حتی نفوذ ایران در عراق باعث شد نیروهای نظامی ارتش آمریکا پس از 9 سال حضور بیثمر در عراق، این کشور را ترک کرده و سایه پایگاههای نظامی آمریکا از سر ایران برداشته شود.
او در این 4 سال بارها گفته بود که به ایران حمله نظامی میکند و حتی ناو لینکلن را برای ترساندن مقامات ایرانی وارد خلیجفارس کرد. حتی زمانی که ایران پهپاد فوق پیشرفته گلوبال هاوک را تنها به خاطر تجاوز چندمتری به خاک ایران مورد اصابت موشک قرار داد، در توییتر فریاد زد و ایران را تهدید به حمله نظامی کرد. اما همچنان خبری از حمله آنها نیست. او حتی وزرای افراطی خود مثل جان بولتون را کنار گذاشت.
اما آخرین تهدید ترامپ، پس از حمله پهپادهای یمنی به تاسیسات آرامکو بود. او که مدعی است موشکهای ایرانی از عراق به سمت آرامکو شلیک شده، اعلام کرد: «شاید مجبور به حمله نظامی به ایران شویم و ضربه سختی به ایران وارد کنیم.»(3)
ترامپ که در توییتر بسیار فعال است. در تناقض با این سخنان خود گفته بود که همه مرا به خاطر انصراف از حمله به ایران تحسین میکنند و من در مقابل فشار سناتورها برای حمله به ایران مقاومت کردم.
صحت این گفتههای ترامپ خیلی معلوم نیست زیرا او اصلاً موضع مشخصی در مسائل گوناگون داخلی و خارجی ندارد. اما آنچه مسلم است، قدرت نظامی و تسلیحاتی ایران است که مانع هرگونه تهدید نظامی میشود. این قدرت به اندازهای است که نتانیاهو سالها برای حمله نظامی به ایران تلاش کرد اما هر بار با مخالفت سران رژیم صهیونیستی روبرو میشد و اکنون نیز این آرزوی خود را به گور خواهد برد.
پینوشت:
1. 444روز: ماجرای گروگانهای آمریکایی، کارتر، باقری
2. همان
3. تسنیم
اما این تهدیدات که در رسانهها بسیار هولناک و خطرناک تعبیر شده است، در عمل محقق نشده و همیشه در حد لفظ باقیمانده است.
کارتر: به هر پیشنهادی هر چند غیرعقلانی به نظر میرسید گوش میدادم. از جمله پیشنهاد تحویل دادن شاه به ایران برای محاکمه و نیز بمباران اتمی شهر تهران
هر چند که این تعابیر و تهدیدات موقعیت مناسبی برای کاندیداهای ریاست جمهوری فراهم میکند تا از این طریق افکار عمومی را فریب داده و مردم را به گفتگو با آمریکا وادار کنند.
در ادامه به بهانه تهدید کارتر در اول آذر، نگاهی به تاریخ تهدیدات آمریکا علیه جمهوری اسلامی خواهیم داشت:
وقتی کارتر خوابش نمیبرد
دقیقاً 40 سال پیش «جیمی کارتر» رئیسجمهور دموکرات آمریکا که روابط بسیار گرمی با محمدرضا داشت؛ پس از انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی وضعیت بحرانیای را در آمریکا تجربه کرد.ماجرا زمانی شروع شد که لانه جاسوسی به دست نیروهای انقلابی افتاد و اعضای سفارت گروگان گرفته شدند. کارتر در تشریح وضعیت آن موقع خود مینویسد: «اولین هفته ماه نوامبر ۱۹۷۹ دشوارترین ساعت زندگیام بود. سلامت گروگانهای آمریکایی در ایران به صورت یک نگرانی دائمی درآمده بود. صبح زود در باغچههای کاخ سفید مشغول قدمزدن میشدم و شبها خواب به چشمم نمیآمد.»(1)
کارتر سیاست «افزایش فشار-افزایش عقبنشینی» را مطرح کرد و قصد داشت با تحریم و حمله نظامی کار ایران را یکسره کند. او مینویسد: «به هر پیشنهادی هر چند غیرعقلانی به نظر میرسید گوش میدادم. از جمله پیشنهاد تحویل دادن شاه به ایران برای محاکمه و نیز بمباران اتمی شهر تهران.»(2)
عملیات نظامی کارتر که رسانههای غربی روی آن تمرکز ویژهای کرده بودند، برای نجات گروگانهای سفارت طرحریزی شد اما طوفان شن در طبس نیروهای دلتافورس ارتش آمریکا را زمینگیر کرد و این تهدید در نطفه خفه شد.
کارتر که همان سالها از سیاست کنار گذاشته شد، در سال 86 که بوش با ایران بر سر فناوری هستهای جنجال داشت، به سیاستمداران امریکا توصیه میکند که حمله به ایران اشتباهی هولناک است و تنها مذاکره چاره کار میتواند باشد.
کمک منافقین به ریگان
یکی از اصلیترین ماموریتهای «ریگان» در دوره اول ریاست جمهوری آزادی گروگانهای آمریکایی و حل معضل جمهوری اسلامی بود. او برای این امر طرحی عملیاتی را ترسیم کرده بود.در این طرح عملیاتی ابتدا قرار بود شبکه رادیویی در ترکیه تاسیس و سپس به کمک پیادهنظام منافقین و سلطنتطلبان در ایران کودتا کرده و نظام اسلامی را تغییر دهند. هر چند این طرح از لحاظ تئوریک مدون بود اما در عمل نتیجهای نداد و در همان آغاز با شکست همراه شد.
همین اتفاق کافی بود که ریگان از حمله نظامی منصرف شود و سعی کنید از طریق فشار پنهان، ایران را به سمت مذاکره و گفتگو بکشاند. به همین خاطر در سال 66 مک فارلین به ایران سفر کرد و هدایایی برای مقامات ایرانی آورد تا به این طریق ایران را نمکگیر کند اما این جنگ روانی نیز با شکست مک فارلین و بازگشت او به امریکا به اتمام رسید.
معرفی ایران به عنوان محور شرارت
11 سپتامبر 2001 شاید مهمترین اتفاق قرن بیست و یکم باشد. پس از اتفاقات آن سال، جرج بوش در یکی از سخنرانیهای خود این حوادث را به پای مسلمانان نوشت و ایران و عراق و کره شمالی را محور شرارت معرفی کرد(این تهدیدها زمانی مطرح شده بود که سیاست خارجی ایران بر مبنای گفتگوی تمدن ها طراحی شده بود.)او خود در کتاب خاطرات خود مینویسد: «به پنتاگون دستور دادم بررسیهای لازم را درباره ضرورت حمله به ایران انجام دهد.»
به همین خاطر بوش تصمیم گرفت با این اشرار مقابله کند و شر آنها را از کره زمین کم کند. او اعلام کرد در اولین اقدام به ایران و عراق حمله نظامی خواهد کرد. اما پس از مشورت با مشاوران خود از حمله به ایران منصرف شد و به عراق و افغانستان لشکر کشید.
این تهدیدات نظامی بوش هم در حد لفاظی باقی ماند و نتوانست جلوی اقتدار نظامی ایران قد علم کند.
بیشتر بخوانید
حتی اوباما هم ...
شاید بتوان گفت «باراک اوباما» در تصور ایرانیها منعطفترین و محافظهکارترین رئیسجمهور آمریکا قلمداد میشود. او کسی بود که پیشنهاد مذاکره و تعامل با ایران را مطرح کرد و نامهای محرمانه نیز برای مقام معظم رهبری نوشت.اوباما در مصاحبه در سال 2008 گفته بود: «اگرچه به تهران پیشنهاد مذاکره داده شده اما هرگز راه حل نظامی از روی میز برداشته نشده است.» او اذعان کرده بود که اکثر این فشارها از طرف اسرائیل است و اگر ایران پای میز مذاکره نیاید، تاسیسات هستهای ایران از جانب امریکا و اسرائیل حتمی است.
اوباما در سخنرانی سالانه کنگره در بهمن 1390 هم گفته بود اگر چه مذاکرات هستهای برقرار است اما همچنان همه گزینهها روی میز است و در واقع تلویحاً ایران را به حمله نظامی تهدید کرد.
اما همه این حرفها در حد یک بلوف سیاسی باقی ماند. 8 سال دوره ریاست اوباما به پایان رسید و حتی تیری به سمت ایران شلیک نشد. حتی نفوذ ایران در عراق باعث شد نیروهای نظامی ارتش آمریکا پس از 9 سال حضور بیثمر در عراق، این کشور را ترک کرده و سایه پایگاههای نظامی آمریکا از سر ایران برداشته شود.
تهدیدات توخالی ترامپ
برعکس اوباما، ترامپ یکی از وحشیترین افرادی است که در چند دهه اخیر در آمریکا به قدرت رسیده است. او که در انتخابات وعده اقتدار آمریکایی به مردم داده بود، برجام را خسارتی برای وجه آمریکا دانست و پس از فشارهای زیاد آن را رسماً ملغی و پاره کرد.او در این 4 سال بارها گفته بود که به ایران حمله نظامی میکند و حتی ناو لینکلن را برای ترساندن مقامات ایرانی وارد خلیجفارس کرد. حتی زمانی که ایران پهپاد فوق پیشرفته گلوبال هاوک را تنها به خاطر تجاوز چندمتری به خاک ایران مورد اصابت موشک قرار داد، در توییتر فریاد زد و ایران را تهدید به حمله نظامی کرد. اما همچنان خبری از حمله آنها نیست. او حتی وزرای افراطی خود مثل جان بولتون را کنار گذاشت.
اما آخرین تهدید ترامپ، پس از حمله پهپادهای یمنی به تاسیسات آرامکو بود. او که مدعی است موشکهای ایرانی از عراق به سمت آرامکو شلیک شده، اعلام کرد: «شاید مجبور به حمله نظامی به ایران شویم و ضربه سختی به ایران وارد کنیم.»(3)
ترامپ که در توییتر بسیار فعال است. در تناقض با این سخنان خود گفته بود که همه مرا به خاطر انصراف از حمله به ایران تحسین میکنند و من در مقابل فشار سناتورها برای حمله به ایران مقاومت کردم.
صحت این گفتههای ترامپ خیلی معلوم نیست زیرا او اصلاً موضع مشخصی در مسائل گوناگون داخلی و خارجی ندارد. اما آنچه مسلم است، قدرت نظامی و تسلیحاتی ایران است که مانع هرگونه تهدید نظامی میشود. این قدرت به اندازهای است که نتانیاهو سالها برای حمله نظامی به ایران تلاش کرد اما هر بار با مخالفت سران رژیم صهیونیستی روبرو میشد و اکنون نیز این آرزوی خود را به گور خواهد برد.
پینوشت:
1. 444روز: ماجرای گروگانهای آمریکایی، کارتر، باقری
2. همان
3. تسنیم