پنج شنبه 3 خرداد 1403 - 13 ذيقعده 1445 - 23 مي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
22
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات(بحر مجتث مثمن مقصور)
چو بشنوي سخن اهل
دل
مگو كه خطاست
سخن شناس نيي
جان
من خطا اينجاست
سرم به دنيي و عقبي فرو نمي آيد
تبارك الله از اين فتنه ها كه در سر ماست
در اندورن من
خسته
دل
ندانم كيست
كه من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز
پرده
گويند، از
پرده
برون شدن يعني بي قرار شدن ، شيدا شدن'>
پرده
برون شد كجايي اي
مطرب
بنال
هان
كه از اين
پرده
گويند، از
پرده
برون شدن يعني بي قرار شدن ، شيدا شدن'>
پرده
كار ما به نواست
مرا به كار جهان هرگز التفات نبود
رخ
تو
در نظر من چنين خوشش آراست
نخفته ام ز خيالي كه مي پزد
دل
من
خمار
صد شبه دارم شرابخانه كجاست
چنين كه صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به
باده
بشوييد حق به دست شماست
از آن به
دير
مغانم عزيز مي دارند
كه آتشي كه نميرد هميشه در
دل
ماست
چه
ساز
بود كه در
ساز
ها بسته مي شود پرده گويند، از پرده برون شدن يعني بي قرار شدن ، شيدا شدن'>پرده مي زد آن
مطرب
كه رفت عمر و هنوزم
دماغ
پر ز هواست
نداي عشق
تو
ديشب در
اندرون
دادند
فضاي سينه حافظ هنوز پر ز صداست
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی