شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 10698
  • سه شنبه 1396/8/23 ساعت 14:08
  • تاريخ :
گفتگو با حامد شاکرنژاد، خوش خوان ترین قاری ایرانی

 سبک من تلفیقی از سبک اساتید مصری است

.ابتهال حب الحسین‌(ع) را هم فقط و فقط به‌دلیل عشق و ارادتی که نسبت به آن حضرت دارم اجرا کردم و قبل و بعد از آن به هیچ‌وجه وارد فضای ابتهال‌خوانی نشده و نمی‌شوم.

از کنار نام حامد شاکر‌نژاد نمی‌توان به‌سادگی گذشت چرا‌که مدت‌هاست نامش به‌عنوان یک قاری برجسته ایرانی و به‌قول خودش صاحب‌سبک مطرح شده و حتی بعضی از قرائت‌هایش در خارج از کشور سر و صدای زیادی به‌پا کرده. به‌جرات می‌توان گفت کمتر کسی پیدا می‌شود که درباره شیوه قرائت این جوان خراسانی بی‌تفاوت باشد. او با قاریان دیگر فرق دارد؛ از لحن صدایش گرفته تا حرکات دست و صورتش هنگام ‌قرائت و شالی ‌که روی دوشش می‌اندازد. حامد شاکرنژاد بسیار جسورانه قرائت می‌کند و از اینکه عده‌ای مخالف قرائت او هستند نگران نیست. او که در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرده یک‌بار در مسابقات داخلی و یک‌بار در مسابقات کشور عربستان شرکت کرده و بعد از آن برای همیشه ‌مسابقه را کنار گذاشته. البته دلایل زیادی برای کارش دارد که شاید برای خیلی‌ها قابل قبول نباشد.

*آقای شاکرنژاد! شما دارای سبک خاصی در قرائت هستید و معتقدید سبک مخصوص خودتان است در حالی که خیلی از قاریان ایرانی سعی می‌کنند با سبک قاریان مصری قرآن بخوانند. درست است؟

بله، از‌‌‌ ابتدای شروع فعالیت در عرصه قرائت اعتقاد داشتم یک قاری نباید برای همیشه از اساتید قرائت تقلید کند. همیشه باور داشتم باید قرآن را با سبک ویژه‌ای تلاوت کنم که تقلیدی نباشد. وقتی هم از اساتید مصری صحبت به میان می‌آمد تاکید می‌کردم که ما ایرانی‌ها هم صاحب سبک جدیدی در عرصه قرائت هستیم و حتی این توانایی و استعداد را داریم که از اساتید قرائت مصر پیشی بگیریم.

*کار آسانی نیست! به‌هر حال قاریان مصری عرب‌زبانند و مسلما رقابت با آنها سخت است.

قبول دارم اما باید از یک‌جایی شروع کنیم. شاید در ابتدا لازم باشد افراد با صوت و الحان‌ مختلف آشنا شوند اما این کار نباید برای همیشه تداوم داشته باشد. بنابراین با اینکه ابتدا تقلید می‌کردم، در آرزوی ایجاد سبک خاصی بودم که تقلیدی نباشد اما به‌قول شما کار ساده‌ای نبود. ابتدا باید علوم مورد نیاز را یاد می‌گرفتم. برای همین کنار دروس‌ دانشگاهی، در کلاس‌های حوزه علمیه هم شرکت کردم تا درک بهتر و بیشتری از مفاهیم قرآنی داشته باشم. این‌طور بود که سبک تلاوت جدیدی ایجاد شد که حتی مصری‌ها هم به آن اذغان دارند و رویکرد مثبتی نسبت به قاریان ایرانی به‌وجود آمده. زمانی برای قاریان ایرانی مشکل بود که با قاریان مصری رقابت کنند اما الان برای قاریان مصری سخت است که با قاریان ایرانی رقابت کنند.

*برتری یا امتیاز سبک قرائت شما در مقایسه با سبک اساتید مصری چیست؟

مشکل است درباره سبک قرائت خودم نظر بدهم اما همین اندازه بگویم که تلاش کرده‌ام تلفیقی از انطباق لحن بر معنا در صوت استاد مصطفی اسماعیل، تحریرهای ظریف استاد غلوش، حزن موجود در سبک استاد رفعت، شفافیت و قدرت تلاوت استاد عبدالباسط، لطافت‌های موجود در قرائت استاد شحات را با نفس طولانی و قوی سید متولی عبدالعال ایجاد کرده و آنها را همراه با نغمه‌های ظریف و ریز عربی و ایرانی همراه کنم. بدین ترتیب است که این سبک دارای زیبایی و پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به سایر سبک‌هاست که شنونده را سریعا تحت تاثیر قرار می‌دهد. چون او هر لحظه الحان و اصوات جدیدی می‌شنود. در عین حال شیوه تلاوت به‌صورت یکنواخت نیست و نوآوری‌های موجود در آن باعث شده تا شنونده تحت تاثیر کلام قرآن قرار بگیرد.

*بسیاری از اساتید قرائت معتقدند خلق سبک جدید در قرائت نه‌تنها لطف الهی و استعداد خوبی را می‌طلبد بلکه نیازمند همت و پشتکار است تا قاری برای مدت‌ها در این زمینه تلاش کند. روحیه چنین کاری را چطور به‌دست آورده‌اید که به‌گفته خودتان سال‌ها در این زمینه تلاش کرده‌اید؟

این روحیه را از الطاف مقام معظم رهبری به‌دست آورده‌ام. ایشان بار‌ها تاکید داشتند که بر مفاهیم قرآنی دقت داشته باشیم. حتی تاکیدشان بر تلاوت استاد مصطفی اسماعیل بود که می‌فرمودند قرآن را طوری تلاوت می‌کند که انگار الان نازل شده. این‌طور نیست که همه باید به سبک او قرائت کنند. الگوبرداری مهم‌تر از تقلید است. تلاش کرده‌ام از این توصیه (الگوبرداری) درس بگیرم و سبک خاصی را ایجاد کنم. در عین حال امیدوارم تمام قاریان ایرانی تلاش کنند تا هر یک در عرصه بین‌المللی صاحب سبک باشند.


*نکته دیگری که در مورد قرائت شما مطرح می‌شود این است که شما را با استاد شحات انور مقایسه می‌کنند. نظر خودتان در این خصوص چیست؟

درست است؛ این مقایسه را بار‌ها شنیده‌ام. ایشان وقتی در قید حیات بودند به من می‌گفتند صدایت حتی از فرزندانم به من شبیه‌تر است. البته این مورد تنها به صوت مربوط است و نمی‌توان گفت که سبک و لحن من به استاد شحات شباهت دارد.

*بنابراین شما صاحب سبکی در قرائت هستید که بسیاری از شما تقلید می‌کنند. می‌شود این نقطه را مکان اوج قرائت یک قاری دانست؟

نباید به داشتن سبک به‌عنوان یک هدف نگاه کرد اما از این منظر که باعث می‌شود انسان همیشه در حال تلاش باشد تا به‌فرموده مقام معظم رهبری تولید علم کند بسیار مغتنم است. چون هدف از سبک، تولید علم است. من به‌عنوان یک قاری در عرصه علمی و فرهنگی به این صورت می‌توانم تولید علم کنم تا تلاوت زیبای ایرانی‌الاصلی را ارائه دهم. البته ایرانی بودن به‌معنای مقامات موسیقایی ایرانی نیست بلکه به‌مفهوم ماهیت ایرانی است. خانواده‌های مسلمان ایرانی باید این روحیه را در فرزندانشان ایجاد و تقویت کنند تا ضمن آشنایی با مفاهیم قرآنی، وقتی وارد عرصه حفظ و قرائت می‌شوند تلاش کنند با داشتن روحیه قوی معنوی به رقابت با سایر قاریان بپردازند و هر یک دارای سبک خاص خود باشند.

*به نقش خانواده‌ها در ایجاد روحیه قرآنی اشاره کردید. چه شد که شما به‌عنوان اساتید قرائت که عنوان بین‌المللی هم دارید در کشور فعال شدید؟

این از فضل پروردگار است. البته من و برادرم عزممان را جزم کرده‌ایم و با توکل به خدا از او خواسته‌ایم این عنایت را به ما داشته باشد تا بتوانیم در زمینه قرآنی فعالیتی در‌خور داشته باشیم. در کودکی به‌دلیل فضای خانوادگی و انس پدر و مادر با قرآن، ناخودآگاه وارد این فضا شدیم. راستش را بخواهید ما در کودکی عاشق قرآن نبودیم. چون خدا به فضل خودش این عشق را در وجود طالب قرآن ایجاد می‌کند. در این میان محیط زندگی ما هم قرآنی بود و به‌مرور زمان تاثیرات خودش را نشان داد.

*مگر فضای خانواده شما به چه صورت بود؟

پدر و مادرم از سنین نوجوانی‌ با قرآن انس داشتند و برادر بزرگ‌ترم (حمید) از قاریان بین‌المللی است. در‌واقع در دوران کودکی جز موسیقی قرآن، نوای دیگری در خانه نمی‌شنیدیم. این‌طور بود که از روحیه معنوی والدین بهره بردیم و باعث انس بیشتر من و برادر و خواهر‌انم با قرآن شد. در‌واقع می‌توانم بگویم اولین اساتید من در زمینه فعالیت‌های قرآنی پدر و مادرم بودند. پدرم (حاج‌‌محمد شاکرنژاد) یک از قاریان خوب خراسانی است که سال‌هاست در این حوزه فعالیت دارد. البته سال‌های اوج تلاوت پدر زمانی بود که برای تقویت قرائت قرآنی من و برادرم وقت می‌گذاشت. خودش هم در سال‌هایی که مسابقاتی از طرف سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان «مطلع الفجر» برگزار می‌شد، در رشته سبک استاد مصطفی اسماعیل رتبه اول کشوری را کسب کرد. این علاقه به تلاوت از ایشان به من و حمید منتقل شد. پدرم برای هر روز ما برنامه‌ریزی قرآنی داشت و به‌صورت مداوم از توصیه‌ها و تشویق‌هایش بهره‌مند می‌شویم.

*به نقش بسیار پر‌رنگ پدر در زندگی قرآنی‌تان اشاره کردید. کمی هم درباره مادرتان بگویید.

مادرم نقش زیادی در پیشرفت‌ قرآنی ما داشته. شاید بخش زیادی از استعداد صوتی را از مادر به ارث برده‌ایم. جلسات قرآنی از کودکی در خانه ما برگزار می‌شد و مادرم امکانات مربوط به این جلسات را فراهم می‌کرد. در این میان مادرم برای خانم‌های حاضر قرآن را تلاوت می‌کرد و در عین حال نکات مربوط به تجوید و قرائت صحیح را به آنها آموزش می‌داد.

*خواهر‌انتان چطور؟

آنها هم به تلاوت قرآن علاقه دارند اما این کار را مانند من و حمید پیگیری نکرده‌اند. البته موقع تحلیل تلاوت‌ها به‌خوبی نسبت به این حوزه شناخت دارند و از نوع و فن تلاوت‌ها تا حدود زیادی بهره برده‌اند.

*چه شد که از سبک استاد مصطفی اسماعیل تقلید کردید؟
در آن سال‌ها بیشتر مردم تنها استاد عبدالباسط را به‌عنوان قاری قرآن می‌شناختند. در چنین شرایطی بود که مقام معظم رهبری، استاد مصطفی اسماعیل را به مردم شناساندند و نوارهایی را ارائه کردند و تاکید کردند استاد مصطفی اسماعیل طوری قرآن را می‌خواند که انگار الان نازل شده. این‌طور بود که پدرم به سبک استاد علاقه‌مند شد و من و حمید در دوران کودکی از او تقلید می‌کردیم. یک‌بار در‌‌‌ همان سال‌ها در حضور حضرت آقا قرآن را به سبک ایشان تلاوت کردم.

. *شما یکی از افرادی هستید که خیلی زود رتبه‌های اول در مسابقات کشوری و بین‌المللی را کسب کردید و بعد از فضای مسابقات خارج شدید! چرا؟

معتقد بودم باید محکم و باتسلط وارد فضای رقابت قرآنی شوی و با کسب رتبه‌های بر‌تر از این فضا بیرون برویم. این باور را از پدرم یاد گرفتم و آن را عملی کردم. اولین باری که در مسابقات دانش‌آموزی و سازمان اوقاف در رشته قرائت شرکت کردم رتبه اول را به‌دست آوردم. بعد در مسابقات بین‌المللی قرآن در کشور عربستان رتبه اول قرائت و هدیه تشرف به داخل کعبه را دریافت کردم



* بعد از خارج شدن از مسابقات چه برنامه‌هایی داشتید؟

به‌نظر من مسابقه قرآنی تنها یک انگیزه است که باعث پیشرفت حفاظ و قراء می‌شود. متاسفانه ما گاهی اوقات فراموش می‌کنیم که مسابقه راه انگیزه ما برای طی یک مسیر طولانی است و بار‌ها در مسابقات شرکت می‌کنیم. چون مسابقه را یک هدف می‌بینیم و با رسیدن به آن متوقف می‌شویم در حالی که مسابقه نقطه آغاز پیشرفت‌های قرآنی است. باید به‌یاد داشته باشیم که در مکتب قرآنی حتی با کسب رتبه‌های نخست، همیشه شاگردیم و نکات زیادی برای یادگیری وجود دارد. من هم با تشویق و راهنمایی والدین و اساتید وارد فضای رقابت شدم و با کسب رتبه بر‌تر از این فضا بیرون آمدم تا تحت تعالیم‌ بیشتری در رشته‌ قرائت قرار بگیرم و قرائتم را تقویت کنم. در عین حال به‌عنوان داور قرآنی و سرپرست گروه‌های قرآنی که به کشورهای گوناگون می‌رفتند بوده‌ام. همچنین تلاش برای خلق سبک مختص به خودم را به‌صورت مداوم پیگیری می‌کنم.

*از شما ابتهال حب الحسین‌(ع) را در مجالس و محافل گوناگون شنیده‌ایم. چه شد که به ابتهال‌خوانی روی آوردید؟

من ابتهال‌خوان نیستم. ابتهال حب الحسین‌(ع) را هم فقط و فقط به‌دلیل عشق و ارادتی که نسبت به آن حضرت دارم اجرا کردم و قبل و بعد از آن به هیچ‌وجه وارد فضای ابتهال‌خوانی نشده و نمی‌شوم.

*چرا؟

چون باور دارم که ابتهال‌خوانی مانند سایر فضاهای مذهبی ما دارای سبک و سیاق مختص به‌خودش است و قرار نیست قاری قرآن حتما ابتهال‌خوان هم باشد. ‌‌‌همان‌طور که عکس این قضیه هم صادق است و هر مداح یا ابتهال‌خوانی نمی‌تواند قاری موفقی باشد چراکه فضای فعالیت در این حوزه‌ها با هم متفاوت است و نمی‌توان آنها را در هم تنیده دانست.

*‌برنامه‌تان برای آینده چیست؟

اگر نظر خدا همچنان به من باشد که بتوانم تا آخر عمر در عرصه قرآنی فعالیت داشته باشم، تلاش خواهم کرد در حد امکان جوانان و نوجوانان بیشتری را به این عرصه علاقه‌مند کنم؛ تا جایی که به امید خدا تعدد اساتید صاحب سبک شیعه‌مذهب در عرصه قرائت به اندازه‌ای باشد که از قاریان مصری سبقت بگیریم.
UserName