مشاهده مطالب کاربر

تعداد مطالب : 7

تعداد نظرات : 9

زمان آخرین مطلب : 4651روز قبل

قرآن

" الوالالباب " چه كسانی هستند؟ و به چه پاداشی دست می یلبند؟

آیا میدانید « اوُلوُالاَلباب » چه كسانی هستند؟ و به چه پاداشی دست می یابند؟جواب:اولوالالباب به معنی صاحبان عـقـل و خرد است و در قرآن این صفـت برای كسانی بكار رفـته كه متذكر آیات الهی هستند و با تفكر و تعقـل در آیات الهی به یقین رسیده اند.در آیات 20تا24 سوره رعـد مشخصات این افراد و پاداش آنها بیان شده اسـت كه عبارتست از:1_به عهـد خدا وفا میكنند و پیمان حق را نمیشكـنند. 2_آنچه خدا به پیوند آن امر كرده مانند صله رحم و دوستی پدر و مادر و محبت اهل ایمان را اطاعت میكنند. 3_از سختی روز حساب می اندیشند. 4_در طلب رضای خدا راه صبر پیش می گیرند. 5_نماز بپا میدارند. 6_ازآنچه خداوند نصیبشان كرده به فقرا انفاق میكنند. 7_در عوض بدیهای مردم نیكی میكنند.سپس در این ایات امده است: اینان عاقـبت منزلگاه نیكو می یابند، كه آن منزل "بهـشـت عـدن" است ،كه در آن خود و پدران و مادران و زنان و فرزندان شایسته شان وارد میشوند در حالی كه فرشتگان به تهیت آنان وارد میشوند و میگویند:" سلام بر شما كه در راه اطاعت خدا بر سختی ها و رنج ها صبر پیشه كردیدو عاقبت منزلگاه نیكو یافتید."

شنبه 16/7/1390 - 19:30

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 1 ]

دنیای گیاهان و حیوانات

رنگ و عطر گلها از چیست؟

گل یکی از قسمتهای زاینده گیاه است که وظیفه آن تولید گرده ودانه یا هر دو آنها می باشد.بنابراین تنها گیاهان دانه دار گل می دهند و تنها آن قسمت از گیاه را که رابطه نزدیکی با تولید دانه دارد گل می نامند.

چه جیز به گلها عطر و بو میدهد؟

روغنهای اسانس داری که در گلبرگها هستند به آنهابوی خوشی می دهند. این روغنها ارتباط مستقیمی با کیفیت رشد گیاه دارند و دارای ترکیبات پیچیده شیمیایی هستند.آنها تحت شرایط مخصوصی تجزیه شده وتبدیل به روغنهای فرار شده و فورا تبخیر می شوند. در این حالت است که بوی گل به مشام ما می رسد. این بو بستگی به مواد شیمیایی ونوع روغن فرار آن دارد.در واقع ترکیبات مختلف شیمیلیی بوهای مختلف تولید می کنند.این ترکیبات معطر شیمیایی در سایر قسمتهای گیاهان وجود دارند. از جمله در برگهاو پوست درخت و ریشه ومیوه و دانه های آنها می باشند. مثلا پرتقال و لیمو عطر را در میوه خود دارند و بادام درمغز خود و دارچین در پوست خود دارند.

چه چیزی به گلها رنگ می دهد؟رنگ گلها را به مواد رنگی موجود در گل نسبن می دهند که { آنتوسیانین } و { پلاستیدز } می نامند و این دو گروه هستند که باعث پدید آمدن رنگهای گوناگون در گلها می شوند.

ماده ای که در گلها رنگ های قرمزیا آبی یا بنفش یا ارغوانی وغیره تولید می کند{ آنتوسیانین } نامیده میشود.وموادی که رنگهای نارنجی و سبزو زرد بوجود می آورند عبارتند از :{ کلروفیل } و { کاروتن } که این مواد هیچ رابطه شیمیایی با یکدیگر ندارند.

دوشنبه 14/6/1390 - 22:27

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

اخلاق

اخلاق اسلامی و توصیه های اخلاقی قرآن به كسانی كه ایمان آورده اند

به احتمال زیاد تا كنون كتابها و مقالات و نوشته های زیادی را در مورد اخلاق اسلامی دیده و خوانده اید .در این نوشته كه بر گرفته از كتابی به عنوان «برنامه های اخلاقی قرآن برای ایمان آورده ها» است توصیه های قرآن با مضمون یا اَیّهاالذینَ امنوُا...(ای كسانی كه ایمان آورده اید...) در دوجنبه اخلاق معاشرتی و اجتماعی موردبرسی قرار گرفته است.

ازنحوه رفـتار اشخاص در موارد گوناگون میـتـوان شخصیت اخلاقـی و انـسانی آنان را ارزیابی كرد. در واقع روبنای نشاندهـنده وضعـیت عـلمی و عـملی هـر انسان،نحوه برخوردهایی است كه شخص بادیگران در هنگام روبرو شدن با مسائل مختـلف زندگی دارد.و عـكس العـملهایی كه شخص در هـر مورد نشان میدهـد نشان دهـنده زیر بنای روحی و معنوی و شخصیت انسانی او می باشد.در جوامع بشـری برای شناسایی مردم یك منطقه از روی رفـتارهای آنها در زمینه های مختـلف داوری میشودو مثلاْ میگویند مردم فلان منطقه چنین و چنانند.برای شناسایی یك مكـتب و مرام و مسلك نیز معمولاْ از روی راه و رسم افراد پیرو آن مسلك و مكتب استفاده میشود.در اسلام كه دین مكمل و جهانی است حُسن روابط مردم با یكدیگر بر اساس«اعـتـقـاد توحـیـدی» بنا نهاده شده است. بنابراین پشتوانه ای استوار دارد.طبق تعالیم اسلامی نزدیكـترین مردم به خدا كسانی هستند كه رفتارواخلاقشان نسبت به یكدیگر نیكوترباشد.همچنان كه پیامبر اسلام(ص) فرموده اند : اَقرَبُكُم اِلیَ الله ِ اَحسَنَكَم خَلَقاٌ و پیامبر اسلام خودش نمونه كاملی از حُسن خُلـق بودند، ومردم را با خلق و خوی خوش به راه و رسم اسلام علاقه مند می ساختند.چنانكه در قرآن می خوانیم: اِنَّكَ لَعَلی خُلُق ٍ عَظیم (براستی تو بر روش و رفتار عظیمی هستی)با توجه به گـفتـار فوق می توان نتیجه گرفت در هر مكتب ، اخلاق و رفتار پیروان آن مبتنی بر مسائل اصلی و پایه ای آن مكتب میباشد. در اسلام، مسائل اخلاقی مبتنی بر اساس «توحـیـد اسـلامی» است، نه مانند مكتبهای مادی محض ، برپایه مبادلات و روابط عادی سودجویانه كه در اجتماعات معمولی وجود دارد.در راس مسائل اخلاقی اسلام كه پشتوانه توحیدی دارد ، در سه مورد توصیه های اكید بعمل آمده است: 1_كرامت نفس 2_عدم رضایت به خوار سازی خود 3_تن به پستی ندادنباید توجه داشت ارتكاب هرعـمل ناروایی نوعی تن به ذلت دادن وخوار و ذلیل ساختن خود است.مسئله دیگر اینكه هر مسلمانی به دو مورد باید توجه داشته باشد : 1_با توجه به توانایی های خود مسئولیت پذیر باشد و تكالیف مربوط به مسئولیتش را با دقـت و كامل انجام دهد. وخود را در برابر خودش،جامعه و بالاتر از همه خداوند متعهد ببیند. 2_امانت دار باشد و با رفتارش موجب اعـتـمادو اطمیـنان دیگران شود.همچنین دراخلاق اسلامی به ترك یك سـری از امور كه نشانه تـزلـزل شخصیت فـرد است سفـارش شده است، كه مشتمل بر4 موردند: 1_ تـرك آنچه با حقوق و احترام دیگران منافات دارد كه شامل این موارد میشود: تحقیر دیگـران، بدگویی از دیگـران در غـیابشان ، نسبت ناروا دادن ، سخن چینی و تجسس در احوال خصوصی مردم ، بی اعـتناعی نسبت به حقوق دیگران 2_ ترك چیزهایی كه روابط فـرد با دیگـران را تحت الـشعاع قرار میدهـد كه شامل این موارد است: رشوه گـیری و رشوه دهی ، كم فـروشی 3_ ترك بی توجهی نسبت به امور بی سرپرستان و محرومان 4_ ترك حالات روحی و روانی و رفـتاری كه منشا مفاسد انسانی هـستـنـد كه شامل این موارد است: غـرور ، كـبر، حـرص ، حـسد.برنامه ها و توصیه های اخلاقی قرآن از آنجا كه قرآن كریم كتابی است كه برای هـدایت است به سوی اعمال شایسته از سوی خـدای مهـربـان نازل شده است، در آیات متعـدد حتی در هنگام بیان قصص تاریخی و برهان های توحـیدی ، نكته هایی بصورتهای مختـلف در زمینه تربیت اخلاقی صحیح و اسلامی بیان میكند.در آیاتی از قرآن كریم خطابهایی با عنوان« یا ایّهَاالَذینَ امنوُا ...» شـده است و در آن به كـسانی كه به دین مبـیـن اسلام ایمان آورده اند توصیه های اخلاقی شده است.این بـرنامه ها و توصیه های اخلاقی دو جـنبه دارند 1_ اخـلاق مـعـاشـرتـی 2_ اخـلاق اجـتـمـاعـیاخـلاق مـعـاشـرتـی:مسائل اخلاقی توصیه شده در قـرآن در مورد برخورد بادیگـران و طرز رفتار با اطرافـیان شـامـل مـوارد زیـر است:1_ سـلم 2_ پرهـیـز از مسخره كـردن 3_ پرهـیـز از گـمانهای بی اسـاس و بد گـمانی نـسبـت به دیگـران 4_ پرهـیـز ازتجـسـس در زندگـی خصوصی افـراد و خـبررسانی های فساد انگیـزو ایجاد بـی اعـتمـادی 5_ پرهـیـز از غـیـبت كـردن 6_ رعـایـت آزادی اشخاص در اوقـات فـراقـت. و اینك موارد بالا را جداگانه بررسی میكنیم:1_ ســلم"یا اَیّهَاالّذینَ امَنوُ اُدخُلوا فِی الّسِلم كافّةً وَلاتَتّبِعُوا خُطُواتِ الشّیطان ِانّهُ لَكمُ عَدُوٌ مُبینٌ " (بقره_208)«ای كسانی كه ایمان آورده اید همگی به سلم و آرامش درآیید و پیروی از گامهای شیطان نكنید،زیرا او برای شما دشمنی آشكار و خطرناك است.»اسلام دین امنیت بخشی است و مسـلم كسی است كه با پذیـرش این آیـیـن به آرامـش و امنـیت رسـیده است، و نه در درون خود بیمناك است و نه در بیرون نسبت به اطرافـیان خود احساس ترس میكند.برطبق این آیه اسلام دو مطلب اساسی را مطرح میكند:1_ در روابط با یكدیگر راه سـلم و صفا و سلامتخواهی و آرامش طلبی را در پیش گیرید و كسی به دیگری اراده تجاوز و مزاحمت و جدال نداشته باشد،و زندگی خود را بر اساس آرامـش خواهی یكدیگر بنانهـید. 2_ هر اقـدامی كه مخالف با سلامت و امنیت افراد باشد، قـدم شـیطـانی است و انجام آن پیروی از دشمن مشتـرك انسانها یعنی شیطان است.البته باید توجه داشت كه پذیرفـتـن سـلم و ایجاد آن در روابط اجتماعی به معنی سكوت در برابر ظالم نیست و شامل تن دادن به ذلت و خواری در مقابل فشارها و تعرضات دشمن نمیشود.می توان نتیجه گرفت با رسیدن به سلم و آرامش در جامعه اسلامی، افراد بدون دغدغه و سلامت خاطر در كـنار هم وبا تعاون و هـمبستگی،به ساخـتـن و پیشرفت جامعه كمك می كنند و مانند سلولهای یك بدن به سلامت و قوت آن بدن با هماهنگی و تعاون كمك می كنند.2_ مـسـخـره كـردن"یا اَیّهَاالَذینَ امَنُوا لایَسخَرقَوم ٍمِن قَوم ٍعَسی اَن یَكوُنُوا خَیراً مِنهُم وَ لا نِساءٌ مِن نِساءٍ عَسی اَن یَكُن خَیراً مِنهَنَّ " (حجرات _11)«نباید هیچ دسته ای از شما(مردان) دسته ای دیگر را مسخره نماید چه بسا آنان(مسخره شوندگان) بهتر باشند. ونه زنان درباره زنان دیگر اینگونه رفتار كنند.چه بسا آنان (مسخره شوندگان) بهتر از اینان باشند.» مورد دیگری كه ایمان آورده ها باید توجه داشته باشند پرهـیزازمسخره كردن و بحالت تحـقـیـر نگـریسـتـن به دیگـران است. برطبق این آیه بهـتر است هر كسی به وضع خود توجه داشته باشد و در صدد رفع معایب و نواقص خود برآید، ودر درجه اول خود را پاك كند و به پاك كـردن آلودگیها و پلـیـدیهای خود وجامعه توجه داشته باشد.همچنین بجای اینكه عـیـبها و نواقص و نقطه ضعفهای دیگران در نظزش برجسته جلوه كند،و آنها را به باد تمسخر و انتقاد بگـیـرد،به نیكوییهاوخصایص پسندیده وانسانی آنها توجه كـند.باید توجه داشت چه بسا مزایایی در دیگران وجود دارد كه فـرد مسخـره كننده از آنها بی بهـره است.3_ گـمـان بی جـا" یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اِجتَنِبوُا كَثیراً مِن الَّظنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ " (حجرات _12)«ای كسانی كه ایمان آورده اید از بسیاری از گمانها كه بی اساسند بپرهیزید، چون بعضی از آن گمانها گناه است.»بر طبق این آیه گمانهای بی جا و سؤظن و بد گمانیهای بی اساس نسبت به دیگـران گـناه شمـرده شده است، زیرا بسیار اتفاق افتاده كه بین دو نفر یا گروهی كـدورت و بدبینی وجود داشته است،كه بعد از چندی معلوم میشودكه این كدورتها نتیجه گمانهای بیجا نسبت به هم بوده،وتنهااز طرف بداندیشان این اختلافات دامن زده شده تا به قول معروف از آب گل آلود ماهی بگیرند.4_ تـجـسـس " وَلاتَجَسَّسُوا "«جاسوس و خبرچین(در مورد زندگی خصوصی مردم) نباشید.»یكی از مسائلی كه در روابط اجتماعی افراد ایجاد تـزلـزل و بی اعـتـمادی می كند ، تجسس و خبرگـیریهای غـیر دوستانه از زندگی خصوصی افراد است كه از روی خـیانت یا حسدورزی و یا كارشكنی انجام می شود،وهـدف از آن ضرر رسانی ویا ایجاد مانع در راه رشد و پیشرفت افراد است.گاهی این كار در سطح روابط عادی مردم صورت می گیرد و گاهی به شكلهای پیچـیـده در روابط گروهها و ملتها انجام میشود. منشا این امر ضعـف نفس و كم ظرفـیتی و خود شیـرینی میتواند باشد. در هرحال نتیجه این امر، ایجاد حالت بی اعتمادی خاصی است، كه این حالت می تواند به مرحله خطرناكی برسد و آن ایجاد عدم اطمینان به غیر در جامعه است كه موجب نفـرت، نفاق و درگیریهایی در جامعه می شود كه تنها به سود تفـرقه افكـنان و دشمنان جامعه اسلامی است، و درنهایت مانع از رشد و پیشرفت جامعه اسلامی می شود.5_ غـیـبـت" وَلایَغتَب بَعضُكُم بَعضًا اَیُحِبُّ اَحَدُكُم اَن یَاكُل لَحمَ اَخیهِ مَیتاً فَكَرِهتُمُوهُ وَاتَّقُواالله ِانَّ الله تَوّابٌ رَحیمٌ " (حجرات_13)«بعضی از شما در نبود دیگری بدگویی او را نكند.آیا كسی از شما دوست می دارد كه گوشت برادر خود را در حالی كه او مرده است ،بخورد؟ بدیهی است كه این كار را شما بد میشمارید.پس خدا را در نظر داشته باشید.كه محققاً خدا توبه پذیر و مهربان است.یكی از علل عمده ایجاد شكاف و اختلاف بین مردم،بیان عـیـبـها و نقـایص افراد در غـیاب آنهاست كه ثـمره آن افكندن بـذر نفاق و ایجاد كـینه و كـدورت است. در قرآن از یاد نامطلوب از اشخاص به قصدبدگوئئ و از بین بردن حیثیت شخص، به«غیبت» تعبـیـرشده است و این كار ناپسـنـد را كه كسی عـیوب دیگری را در غـیاب او برای دیگران بازگو كند ، به خوردن گوشت برادر بعد از مرگش تشبیه شده است كه در این حالت شخص فـرصت دفاع از خود و بیان حقـیقـت و تبـرئه خود را ندارد.این عمل در اخلاق اسلامی به شدت مورد مذمت قرار گرفته و جز در موارد لـزوم نباید درباره كسی كه میل ندارد از او مطلبی بر دیگران ظاهرشود،با دیگران صحبت شودو آبروی او درمعرض خطر قرار گیرد.6_ رعـایت حق آزادی در اوقـات فراغـت"یا اَیُّهَا الّذینَ امَنُوا ِلیَستَاذِنكُمُ الّذینَ مَلَكَت اَیمانُكُم وَ الّذینَ لَم یَبلُغُوا الحُلمَ مِنكُم ثَلاثَ مَرّاتٍ مِن قَبلِ صَلواةِ الفَجرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَكُم مِنَ الظّهیرَةِ وَ مِن بَعدِ صَلواةِ العِشا ثَلاثِ عَوراتٍ لَكُم لَیسَ عَلَیكُم وَ لا عَلَیهِم جُناحٌ بَعدَهُنَّ طَوّافُونَ عَلیكُم بَعضُكُم عَلی بَعضٍ كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللهُ لَكُمُ الایاتِ وَ اللهُ عَلیمٌ حَكیمٌ " (نور_ 58)«آنان كه تحت اداره شما هستند(وبا شما در یك منزل زندگی می كنند) و كسانی هم كه هنوز به سن بلوغ نرسیده اند، در سه موقع بدون اطلاع قبلی و اجازه بر شما وارد شوند و مانع آزادی و آسایش شما نگردند،اول پیش از نماز صبح، دوم در نیمروز كه شما لباس خود را كنار گذاشته اید و در حال استراحتید، سوم بعد از نماز عشا و زمان خفتن. این سه وقت از اوقاتی است كه باید برای فراغت و آسایش شما در نظر گرفته شود. گذشته از این سه وقت مانعی ندارد كه شما برای دیدار یكدیگر رفته بعضی از شما با بعضی دیگرگرد هم آیید. خدا نشانه های هدایت خود را برای شما بیان میكند،وخداوند دانا و حكیم است.»یكی از مسائلی كه در مورد آداب معاشـرت در قرآن به آن اشاره شده است، رعایت حق اشخاص در زمینه استفاده از اوقات خاص فراغـتـشـان و زندگی خصوصی و خانوادگی آنها است، كه نشانه همه جانبه بودن برنامه های اسلام می باشد، و این را می رساند كه قرآن در كنار مسائل اعـتـقـادی و عـملی از مسائل روزانه و عادی افـراد غافـل نشده است.در این آیه در مورد ساعات عادی و اوقات فراغت و استراحت در هر خانه و خانواده،ومكان و زمان آن توصیه هایی به اعضای خانواده شده است. به این صورت كه رعایت حق آزادی و آسایش دیگران را بكنید، حتی كسانی كه آزادند در خانه هر جا كه می خواهند بروند مثل خدمتكاران و كودكان نابالغ، در سه وقت بدون اجازه وسرزده نباید مزاحم افراد خانواده شوند. این سه وقت عبارتند از: 1_قبل از نماز صبح كه معمولا افراد در خواب و استراحتند 2_ در نیمه روز كه معمولا بعد از چند ساعت كار ، فرصتی برای تجدید قوا و استراحت است. 3_ بعد از نماز عشا كه وقـت استراحت عمومی است و غالباً مردم به محل خواب و آسایش خود میروند.البته روشن است با اینكه در آیه افراد نابالغ ذكر شده است،ولی دیگر افراد خانواده نیز نباید سـرزده و بی اجازه وارد محل كار یا استراحت دیگران شوند. این آیه گواه اهـمیتی است كه رعایت احترام به وقت اشخاص دارد.بخصوص اوقاتی كه اشخاص برای توانبخشی و رفع خستگی و تجدید نیـرو صرف می كنند تابتوانند دوباره به فعالیت پرثمر بپردازند،و افراد باید بتوانند هرطور كه میخواهند برای این اوقات برنامه ریزی سالمی داشته باشند. اخـلاق اجـتـمـاعـی در چگونگی برخورد افـراد با دیگـران است كه شخصیت اخلاقی و انسانی اشخاص خود نمایی می كند، و در مراقـبت حال و رعـایت حقوق دیگران است كه فـرهـنگ یك فـرد یا ملتی در روابط اجتماعی نمایان می شود. از قدیم الایام درباره حسن رابطه انسانها با یكدیگـر توسط بزرگان توصیه ها و راهنمایی هایی شده است.از توصیه های اصیل راهنمایان اخلاقی در جوامع مختلف بشری این موارد را میتوان ذكر كرد: نیكی، میانه روی، امانتداری، عـفت، آگاهی، راستی، حـلم، نوع پروری همچنین در تعالیم مذاهب مختلف آمده است كه انسان باید دو صفت برجسته را در زندگی خود در رابطه با دیگران داشته باشد: 1_ قدر خود را بداند 2_ دیگـران را دوست بدارد. همچنین در همین تعالیم مذهبی آمده است كه كارها را برای رضای خدا انجام دهیم نه برای ریا و یا توقع داشتن تحـسـیـن و پاداش از سوی دیگران.اصـول اخـلاق اجـتـمـاعی در اسـلامپیامبر اسلام (ص) بعثت خود را نهایی ساختن و تمام كردن كرامت اخلاقی می شمارد و فرموده اند: بُعِثَت لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخلاق. به این ترتیب میتوان گفت نتیجه عملی همه عـقـائـد دینی در دو موضوع است: 1_ توحید 2_ عدل اسلامی. همچنین میتوان عنوان كرد كه ثمره تمام فرائض و عباداتی كه ما انجام می دهیم ، بوجود آمدن حالات و عادتهای نیك و مطلوب انسانی در ما است.یك فرد كه در مكتب اسلامی تربیت یافته است، انسانهای دیگر را بمنزله برادر و دوست خود میبیند. بنابراین حامی حقوق و مصالح و آبرو و حیثیت آنها خواهد بود،واصول اخلاق اجتماعی كه مد نظر اسلام است را رعایت می كند.این اصول عبارتند از: 1_ رعایت عدالت حتی نسبت به دشمنان 2_دوری از مزاحمت و سلب آسایش دیگران 3_دوری از تعصبات جاهلانه و پرهیز از تنگ نظری 4_دوری از تحقیر و كوچك شمردن مردم. 1_ رعـایـت عـدالـت حـتی نـسـبـت به دشـمـنـان"یا اَیُّهَا الّذینَ امَنُوا كُونُوا قَوّامینَ ِللهِ شُهَدأ بِالقِسطِ وَلا یَِجرِمَنَّكُم شَنَانُ قَوم ٍعَلی اَلّاتَعدِلوُا اِعدِلوُا هُوَ اَقرَبُ لِلتَقوی وَاتّقوُا الله اِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعمَلوُن" (مائده_8)«ای كسانی كه ایمان آورده اید برای خدا و در راه خدا پا برجا باشید.گواهی دادن و شهادت شما بمنظور برقراری عدل و رفع سـتم باشد و دشمنی با گروهی وادارتان نكند كه شما از عدالات خارج شوید و از گواهی دادن و شهادت درست روگـردان شوید.هـمیشه راه عدل در پـیش گـیرید كه به تـقـوا نزدیكـتر است. خدا را در نظر گیرید كه به همه اعمالتـان آگاه است. »از اثراتی كه اعتقادات معـنوی در انسان دارد ،این است كه انسان را از اسارت خودنگـری نجات میدهـد،و از انسان فـردی عدالـتگر و حق طلب می سازد. چنین فردی به خود اجازه نمی دهد حقی را ضایع كند، وحتی در برخورد بادشمن از حد عقل و اعـتدال خارج شودو كسی را مورد تهمتهای ناروا قرار دهد .در این آیه خداوند به كسانی كه به دین مبین اسلام ایمان آورده اند یادآور میشود كه از سكوت و بی تـفاوتی كه موجب پایمال شدن حـقی میشود خودداری كنند،و همه تلاشها ازجمله ادای شهادت باید به هدف برقراری عدل و قسط و رفع ظلم و ستمگری باشد،و یك انسان با ایمان باید آنقـدر به عدل و راستی پایـبـند و مقـید باشد كه حتی در مورد دشمنان و مخالفـانـش نیز از راه راست و شهادت حق منحرف نشود،و باكـسانی كه كدورت ودشمنی داردمرتكب تهمت و افـترا نشود.2_ دوری از مـزاحمت و سـلـب آسایـش دیگـران و رعـایت احـترام دیگـران و اعلام حـسن نـیـت"یا اَیُّهَاالّذینَ امَنُوا لاتَدخُلوُا بُیُوتاً غَیرَ بُیُوتِكُم حَتّی تَستَانِسوُا وَ تُسَلّمُوا عَلی اَهلِها ذلِكُم خَیرٌلَكُم لَعَلّكُم تَذَكّروُن" (نور_27)« كسانی كه ایمان آورده اید به خانه هایی به غیر از خانه های خود بی جهت و بدون اجازه وارد نشوید مگر اینكه با اهل آن خانه مانوس و خودمانی باشید،و هنگامی كه وارد خانه ای شدید به اهل آن سلام كنید. این روش برای شما بهتر است.امید است این یادآوری شما را متوجه سازد.» در برنامه های اسلامی ،راهنمایی های لازم در هـمه زمینه ها شده است،از جمله در آداب معاشرت و رعایت حـقوق و احترام به آزادی دیگران سفارش شده تا مردم مزاحمتی برای یكدیگر نداشته باشندو رعایت حقوق و حدود یكدیگر را بكنند. در این آیه به مومنین سفـارش به سـلام كردن به یكدیگـر در هـنگام ملاقات شده است،تا بدین ترتیب طالب سلامتی یكدیگر باشند.همچنین كسی كه وارد محلی می شود باید حقوق كسانی كه از قبل در آن محل حضور داشته اند را رعایت كند و بدو آشنایی قـبلی وارد منازل و آسایـشگاه اشخاص نشود،زیرا موجب ناراحتی آنها خواهـد شد.یـك فرد مومن هنگام ورود به محلی كه با ساكنان آنجا آشنایی قبلی دارد،حسن نیت و احترام خود را نسبت به آنها با سلام كردن و تحـیت اعـلام میكندو با این امر آسایش خاطر برای خود و دیگران بوجود می آورد و همگی از ناراحتی و اضطراب دور می شوند.3_ وسـعـت نظر و دوری از تـنگ نظـری و تعـصبات جاهـلانـه"یا اَیُّهَا اّلذینَ امَنوُا ِاذا قیلَ َلكُم تَفَسَّحوُا فی المَجالِسِ فَافسَحوُا یَفسِحَ الله لَكُم" (مجادله_11)«ای كسانی كه ایمان آورده اید وقتی در مجلسی به شما گفته می شود در مورد جای نشستن توسعه را رعایت كنید(برای دیگران جای نشستن باز كنید) آن را مراعات كنیدو مجالس خود را توسعه بخشید تا خدا هم امور شما را گسترش دهد و وسائل آرامش و رفاه بیشتر برای شما فراهم آورد.»در زمان پیامبر(ص)گاهی افرادی از راههای دور برای دیدن آن حضرت می آمدند تابا ایشان وآیـیـن اسلام آشنا شوندوسئـوالات دینی خود را بپرسند. در این اوقات افـرادی در بین مسلمانان بودند كه هنوز تحت تاثیر افكار جاهـلیت بودند و بجز اهالی شهر و دیار خود با دیگران رابطه دوستانه نداشتند و آنها را بیگانه می دانستند، وهمچنین بین روسا و بزرگان قبائل و افراد معمولی تبعیض قائل می شدند، كه این اموربر خلاف آموزه ها و دستورات اسلام بود كه همه افراد را یكسان میشمرد.پیامبر اسلام (ص) در چنین مجالسی با مردم حلقه وار می نشستند بطوریكه وقتی كسی وارد مجلس می شد نمی توانست از محل نشستن بفهمد پیامبر كدامیك از افـراد است. در این آیه خداوند یادآوری می كند كیـفـیـت تشكیل مجالس را وهمچنین رفع تبعیض و تعصبات جاهلانه را و توصیه می كند به وسعت نظر در اقدامات اجتماعی و دینی.نتیجه می توان گرفت كه وقتی در مجلسی مینشینیم و تازه واردی بر ما می رسد، او را جا دهـیم و مجالس عمومی را طوری قـرار ندهـیم كه اشخاص علاقه مند نتوانند در آن حاضر شوند. همچنین درصدد توسعه و گسترش دامنه تعالیم دینی و اجتماعی به تناسب امكانات و شرایط باشیم و طبق این آیه امیدوار باشیم كه اگر نیت ما خالص برای خدا باشد، اعمال ما مورد تایید و قبول خدا قرار خواهد گرفت و گشایش در دیگر امور زندگیمان نیز واقع خواهد شد زیرا خداوند گشایش گر و وسیله ساز است.4_ دوری از تحـقـیـر دیگـران"یا ایُّهَا الّذینَ امَنُوا لایَسخَر قُومٌ مِّن قَومٍ عَسَی اَن یَكوُنُوا خَیراً مِّنهُم وَلا نِسایٌ مِّن نِّسایٍ عَسَی اَن یَكُن خَیراً مِنهُنَّ وَلاتَلِمزُوا اَنفُسِكمُ وَ لا تَنابَزُوا بِالالقابِ بِئسَ الاسِمُ الفُسوُقُ بَعدَ الایمان ِوَ مَن لَم یَتُب فَاولئِكَ هُمُ الفاسِقُون" (حجرات_11)«ای كسانیكه ایمان آورده اید،مبادا گـروهی از مـردان،گروهـی دیگر را مسخره كنند.شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند. ومبادا گروهی از زنان گروه دیگر را مسخره كنند.شاید مسخره شدگان بهتر از آنها باشند. واز هم عیبجوئی نكنید و یكدیگر را با القابب زشت مخوانید.بد است كه عنوان فسق و بد كاری پس از ایمان آوردن به كسی دادن . وكسانی توبه نمی كنند خود ستمكارند.»در قرآن كریم هر كس كه بخواهد از هر طریقی از جمله از راه عیبجویی و بازگو كردن عیوب دیگران درصدد تحقیر و سرزنش دیگران برآید، بسختی مورد ملامت و نكوهش قرار گرفته است.زیرا این امر با وحدت و یگانگی اجتماعی منافات داردو ایجاد نفرت و تفرقه در جامعه می كند.قرآن دستور می دهد از نام بردن اشخاص با القاب و عناوینی كه از آن كراهت دارند، دوری كنید و از بكار بردن لقبهایی كه حاكی از حالتها و روشهای ناپسند ویا دلالت بر فسق و گناهی است كه احیاناً فرد در گذشته انجام میداده است یا به حالت تهمت گفته میشود و به نوعی باعث تحقیر شخص می شود، دوری كنید. زیرا این كار موجب تجدید خاطرههای بد و حزن آور و كینه ورزی می شود و به همبستگی افراد خلل وارد می كند.هر یك از افراد جامعه باید دیگر افراد را همنوع خود بدانند تا همبستگی و یگانگی در جامعه اسلامی برقرار شودو آثار آن در روابط افراد ملموس باشد.به همین منظور باید از بازگو كردن حالات و سوابق نامناسب اشخاص وخجالت دادن آنها بخصوص بعد از ایمان آوردن و توبه كردن آنها پرهـیـز كنیم،وبه جرم خطاكاریهای گـذشـته ، كسی را برای هـمیشه گـرفـتـار و شرمسار نكنیم.

شنبه 22/5/1390 - 19:30

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 2 ]

اخبار

گاز شهری برای پخت كباب سرطان زا است.

تغییرسیستم پخت كبابی ها باعث شده است تا پخت این غذای سنتی و لذیذ ایرانی به خوبی انجام نشود و برای مصرف كننده سرطان زا باشد.به تازگی مد شده است كه كبابی ها بساط منقل و ذغال را جمع كنند و از فر و گاز شهری برای كباب كردن گوشت استفاده می كنند.تحقیقات نشان میدهد كه در این روش گاز متان نیمسوز جایگزین گرمای ذغال میشود و تولید این گاز اثرات نامطلوبی روی سیستم بدن افراد دارد.در این طریقه پخت شعله اجاق گاز به رنگ تركیبی آبی و زرد میسوزد كه نشان ازتركیب گاز متان نیمسوز با آنزیمهای گوشت دارد كه فوق العاده خطرناك وسرطان زا هستند و این آنزیمها را تبدیل به دی متیل فنولئیل از پایه های تحریك متاستاز سلولهای بدن می نماید كه همان بافت سرطانی در بدن است. در این حالت پخت اگر به وسط كباب نگاه كنید ، میبینید كه اصلاً تغییر رنگ نداده و فقط بر اثر تماس با گاز متان به رنگ بنفش مایل به خاكستری درآمده است.به همین دلیل توصیه میشود كباب بر روی آتش ذغال كه همگن و بی ضرر است تهیه شود نه گاز شهری.

پنج شنبه 25/1/1390 - 17:45

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

قرآن

قلب سلیم

آیا میدانید « قلب سلیم » چیست؟جواب:درآیه 89 سوره " شعرا " این عبارت آمده است که معنی آن «روح و قلب پاک » می باشد. این عبارت در مقابل « فی قلوُبهم مَرض » که خداوند در مورد منافقان فرموده ، آمده است. بنابراین قلب سلیم ، روح و قلب انسان مؤمن است که از وابستگی به دنیا و آلودگی به شرک،کفر،نفاق،کبر و همه امراض روحی و قلبی پاک است. و طبق آیات صاحب چنین قلبی در قیامت خوار و ذلیل نمی شود.ودر احادیث آمده است قلب سلیم قلبی است که در آن شرک نباشد.

سه شنبه 12/11/1389 - 10:31

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 2 ]

قرآن

آیا می دانید« عباد الرحمن» چه کسانی هستند و خداوند چه پاداشی برای آنان در نظر گرفته است/

آیا میدانید« ِعبادَالرَّحمن » چه کسانی هـستند؟و چه پاداشی خداوند برای آنان در نظر گرفـته اسـت؟جواب:در آیه 63 سوره" فـرقان" این عـبارت آمده به معنی "بندگان خدای بخشنده ". سپس در دنباله آن و در آیات بعـدی در این سوره خصوصیات و صفات چنین بندگانی بیان شده است،که عبارتند از:1_آنان که بر روی زمین با تواضع و فـروتنی راه میروند ، و هرگاه مردم جاهـل به آنان خطاب و عتابی کـنندبا سلامت نفـس و روی خوش جواب می دهند.2_آنان که شـب رابا سجده و نماز برای رضای خدا صبح می کنند.3_آنان که دائم به دعا و تضرع گویند :پروردگارا عـذاب جهنم را از ما دور بگـردان،که سخت عذاب آن مهلک و دائمی است.4_آنان که هـنگام انفاق به مسکـینان اسراف نکـرده و بخـل نمی ورزند، بلکه میانه رو و معتـدل میباشند.5_آنان که با خدای خود کسی را شریک نمی سازند 6_آنان که نفـس محـترمی را که خدا حـرام کرده ، به قـتل نمی رسانند،و عمل زنا نمی کنند.7_آنان که به نا حق شهادت نمی دهند ،و هر گاه عـمل لغوی از مردم هـرزه سرزند ،بزرگوارانه از آن می گـذرند.8_آنان که هر گاه متـذکر آیات خدا شوند، کر و کورانه در آن ننگرند. بلکه با دل آگاه و چشم بینامشاهده کـنند، تابر علـم و معرفـت و ایمانشان بیافزاید.9_آنان که هنگام دعا به خدای خود گویند:پروردگارا ما را از هـمسرانمان فرزندانی عـطا فرما که خلف صالح و مایه روشنی چـشم ما باشند، و ما را پیشوای اهـل تـقـوا قـرار ده. سپس درآیات بعدی آن خداوند می فرماید: چنیـن بندگانی که اوصافـشان ذکـر شد، پاداش صبرشان را در راه عـبادت عالی ، غـرفه های جـنـت و قصرهای بهشتی یابند که در آنجا با سلام و تحـیت و شادمانی یکـدیگر را ملاقات می کـنند. و در آن بهشت مقامی نیکـو است که تا ابد متنعـمند.

دوشنبه 4/11/1389 - 19:39

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 1 ]

اخلاق

نقش زیاده خواهی و تنوع طلبی در زندگی انسان

انسا بطور ذاتی و غریزی تنوع طلب و زیاده خواه است وهیچگاه از وضع موجود و داشته های حال و جاری خود راضی نیست.انسان همواره تلاش میکند وسایل و ابزار و امکانات جدید و مدرن تر را در طول زندگی خود برای کسب رفاه و آسایش بیشتر امتحان کند.برای این کار یا شخصا چیزی خلق میکند یا از دسترنج دیگران بهره میبرد.این امر برگرفته از راحت طلبی انسان است واینکه آدمی دوست دارد همواره در آسایش وامنیت باشد.زیاده خواهی و تنوع طلبی مانند دیگر غرایز روحی انسان دوجنبه دارد یکی خوب یکی هم بد.جنبه بد آن وقتی ظهور میکند که انسان زیاده خواه وراحت طلب که همواره سعی میکند تنوع را در زندگی خود حفظ کند بخواهد با استثمار دیگران و پایمال کردن حق دیگران به خواسته هایش برسد.نتیجه این امر در طول تاریخ بشریت در سطح بین المللی و جهانی جنگها وخونریزیهای بیشماربوده است و در سطح جامعه و خانواده نادیده گرفتن حقوق دیگران وپایمال کردن آن و خیانت و دزدی و قتل و فسادهای دیگر بوده است.به همین دلیل در آیین مبین اسلام و روایات و احادیث معصومین توصیه به قناعت و رعایت حق دیگران شده است.زیرا زیاده خواهی و تنوع طلبی مانند دیگر غرایز انسان اگر کنترل نشود باعث سقوط و انحطاط انسان میشود.اما تمام غرایزی که خداوند به انسان داده جنبه مثبتی هم دارند که همانا شکل کنترل شده آنهاست.همین زیاده خواهی و تنوع طلبی در طول تاریخ بشریت باعث شده تا انسان راحت طلب با تفکر و اندیشه و با تلاش و کوشش برای بهبود اوضاع زندگی خود بکوشدوبا بوجود آوردن امکانات و شرایط بهتری رفاه و آسایش و امنیت بیشتری بدست آورد.نتیجه این تلاشها اختراعات و اکتشافات بیشمار است که انسان با عقل سلیم خود انجام داده است. عقل سلیمی که خداوند در اختیار او نهاده و بوسیله آن انسان را از دیگر موجودات متمایز کرده است تابوسیله آن غرایز خود را در راه صحیح استفاده کندو او را اشرف مخلوقات قرار داده است.انسان بواسطه غرایز رفاه طلبی و تنوع طلبی و زیاده خواهی با عقل خود از طبیعت الهام گرفته است مثل رعدوبرق و پرواز پرندگان و حرکت ماهیها زیر آب یا پرندگان بر روی آب وبسیاری دیگر از عوامل طبیعی وتوانسته با اختراعات گوناگون و متنوع در تمام زمینه ها به زندگی آسانی دست یابد.تا آنجا که میبینی اکثر کارها را به ماشینها و رباتها و کامپیوترها سپرده و خودتنها ناظر بر انجام کارهاست وحتی به فکر رسیدن به فضای لایتناهی افتاده و پیشرفتهای زیادی در این راه کسب کرده است.همچنین در راه کسب سلامت و طول عمر بیشتر علت بیشتر بیماریها را کشف و داروهای آنها را ساخته است.اما این پیشرفتها که همچنان توسط افراد مخترع و مکتشف هم ادامه دارند جنبه منفی هم داشته اند . زیرا در بسیاری از موارد به طبیعت زنده اما بی زبان آسیب های فراوانی زده است.زیاده خواهی و تنوع طلبی در صنعت موجب شده تا اکوسیستم زمین و فضا دچار تغییرات زیان بار شوند و در مواردی نسل بعضی از حیوانات و گیاهان منقرض و یا در معرض خطر انقراض قرار گیرند.همچنین زندگی ماشینی زندگی فردی انسانها را تحت تاثیر قرارداده و در کنار رفاه و آسایش آنهارا از بعضی خصایص خوب انسانی مثل کمک به همنوع دور کرده است و دچار خصایص زشتی مثل فریبکاری و دروغ و خیانت کرده است و از انجام کارهای گروهی در خانواده و جامعه دور کرده است و انسان دچار یک تنهایی شده که عامل بیماریهای روحی و روانی و حتی جسمانی میباشد که باید برای این امر نیز فکری کند.

يکشنبه 12/10/1389 - 13:5

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 3 ]