• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 5
زمان آخرین مطلب : 4896روز قبل
بهداشت روانی
 درون ذهن را ببینید
 
«کارل اسکونوور» با گردآوری تصاویری که برای سالها به شیوه های مختلف از بخش های مختلف مغز به ثبت رسیده اند مجموعه ای تصویری از چهره واقعی ذهن و مغز با عنوان «پرتره های ذهن» را گرد هم آورده است.

به گزارش مهر، مغز و ذهن انسان همیشه یکی از پیچیده ترین ساختارها و مفاهیم برای شناسایی بوده و خواهد بود. عملکرد مغز، تغییراتی که در هنگام درک پدیده ها و یا به خاطر سپردن آنها در مغز به وجود می آید از مواردی هستند که همچنان دانشمندان را با خود درگیر نگه داشته اند.

ذهن چه شکلی دارد؟ پاسخ این سئوال را می توان در کتابی به نام «پرتره های ذهن» یافت، کتابی که توسط فردی به نام «کارل اسکونوور» و از میان تصاویری که برای قرنها برای مصور سازی ذهن به وجود آمده اند گرد آوری شده است.

پیاز بویایی:فیزیکدانی به نام «کامیلو گولگی» تکنیکی به نام واکنش سیاه را ابداع کرد که به آناتومی شناسان امکان می داد برای اولین بار نورونها را به صورت مجزا مشاهده کنند. در این شیوه با افزودن دی کرومات پتاسیم و نیترات نقره به نسج عصبی، به دلیل شکل گرفتن کریستال های کرومات نقره درون سلول ها، نورون ها به وضوح قابل مشاهده می شدند. گولگی از این شیوه برای ثبت نقشه های دقیق نورونی استفاده کرد که از نمونه های این نقشه ها می توان به پیازهای بویایی در سگ ها اشاره کرد. این تصویر درست در همان سالی به ثبت رسیده که تکنیک واکنش سیاه ابداع شده است. این شیوه در ادامه به شیوه گولگی مشهور شد و آغازی بر عصب شناسی مدرن به شمار می رود


Jam-B:شیوه گولگی امکان نقشه برداری از نورون های بافت های مرده را برای عصب شناسان به وجود می آورد ، از این رو تصویربرداری یا مصور ساختن نورونهای زنده و اتصالات آنها با یکدیگر مشکل ساز بودند تا زمانی که «داگلاس پراشر» برای اولین بار توانست توالی ژنتیکی پروتئین فلورسنت سبز رنگ عروس دریایی را در اوایل دهه 90 ارائه کند. پروتئین های فلورسنت در زیر نور آبی به رنگ سبز می درخشند و زمانی که به پروتئین های سلول های زنده دیگر جانداران وصل می شوند، می توانند مکان و فعالیت ژنها را آشکار کنند.

در تصویری که در بالا مشاهده می شود می توان تنها نورون های دارنده ژن
Jam-B شبکیه چشم را به واسطه پروتئین های درخشان مشاهده کرد. نورون ها با کمک اتصالاتی به نام دندریتها به یکدیگر وصل شده اند که پالس های الکتریکی در آنها رد و بدل می شوند.

های آنتی بادی:رشته های درخشان و زرد رنگ آکسون ها که وظیفه ارسال پیام های الکتروشیمیایی را به عهده دارند و دانشمندان به منظور شناسایی مقصد این پیام ها از پادتن های برچسب داری که به واسطه فلورسنت های رنگی علامت گذاری شده اند، برای شناسایی و ردیابی سلولهای خاص و مورد هدف قرار دادن دقیق این سلول ها استفاده می کنند.


نورون های نخاعی:این تصویر با استفاده از میکروسکوپ الکترونی به ثبت رسیده است، پرتوی از الکترون ها سرتاسر سطح نمونه مطالعاتی را اسکن کرده و ردیاب ها مسیر الکترون ها را که بر روی سطح نمونه در نوسان هستند ، ردیابی می کنند تا به این شیوه شکل خارجی بافت را مصور کنند


هیپوکامپ:برش مقطعی از هیپوکامپ موش در این تصویر ساختار درونی پیچیده این بخش از مغز را به خوبی آشکار می کند. نام این بخش از مغز به دلیل شباهتی که به اسب آبی دارد از زبان لاتین برگرفته شده است. در این تصویر سلول های عصبی هیپوکامپی به شکل دایره های کوچک و رنگی دیده می شوند و بخش بالایی تصویر نشان دهنده قشر تازه مخ است.


قشر تازه مخ: تصویر پر جزئیاتی از قشر تازه مخ موش، بخشی که مسئول رفتارهای شناختی از قبیل هشیاری و درک فضایی است. در این تصویر می توان بخشهای افقی را در پس سلول های نورونی در پیش زمینه مشاهده کرد. الگوهای نور و تاریکی در پس زمینه نشان دهنده لایه های مختلف سلول است. اطلاعات احساسی ابتدا به بخش نوارهای تاریک در بخش بالایی تصویر رسیده و سپس با کمک نورونها به بخشهای دیگر غشای مغز می روند.
پنج شنبه 14/11/1389 - 22:36
قرآن

خبرگزاری فارس: در این نوشتار مراحل و چگونگی خلقت انسان از دیدگاه قرآن كریم مورد بررسی قرار می گیرد.


در این نوشتار مراحل و چگونگی خلقت انسان از دیدگاه قرآن كریم مورد بررسی قرار می گیرد.

1. علقه

خداوند در آیات مختلف از قرآن كریم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است. یكی از این مراحل «علق» است.
واژه «علق» شش بار[1] و در پنج آیه به صورت‌های مختلف به كار رفته است و همچنین سوره‌ای در قرآن با نام «علق» نازل شده است. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ. خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ» بخوان به نام پروردگارت كه آفرید، انسان را از علق آفرید.» اكثر مفسران[2] اتفاق نظر دارند كه 5 آیه‌ی اول سوره‌ی علق، نخستین آیاتی است كه در غار حرا بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است.

علق در لغت

واژه‌ی «علق» جمع «عَلَقَه» در اصل به معنای «چیزی كه به چیز بالاتر آویزان شود» آمده است و موارد استعمال آن در خون بسته، زالو، خون منعقد كه در اثر رطوبت به هر چیز می‌چسبد، كرم سیاه كه به عضو آدمی می‌چسبد و خون را می‌مكد و ... می‌باشد.[3] پس می‌توان گفت: در مواردی كه علق استعمال شده: یكی چسبندگی و دیگری آویزان بودن، لحاظ شده است مانند: زالو، خون بسته و كرم كه به عضو بدن می‌چسبد و آویزان می‌شود.

علق از نگاه علم:

«علق»، همان خون بسته‌ای است كه از تركیب اسپرم مرد با اوول زن حاصل می‌شود و سپس داخل رحم زن می‌شود و بدان آویزان می‌شود. پس از پیوستن نطفه‌ی مرد به تخمك زن، تكثیر سلولی آغاز می‌شود و به صورت یك توده‌ی سلوی در می‌آید كه به شكل توت است (به آن مارولا Marula گویند) و در رحم لایه‌گزینی می‌كند یعنی، سلول‌های تغذیه كننده به درون لایه‌ی مخاطی رحم نفوذ كرده و به آن معلق (آویزان نه كاملاً چسبیده به رحم) می‌شوند. قرآن این مطلب را با تعبیر زیبای «علق» بیان كرده است.[4]

اگر واژه «علق» را به معنای خون بسته بپذیریم، می‌توانیم تناسب آن را با موارد استعمال اینگونه بیان كنیم:

1. چسبنده بودن آن.[5] (خون بسته‌ای كه برای مكیدن خون به بدن می‌چسبد)
2. آویزان شدن آن به جداره رحم.
3. مشابه زالو است. (زالو هر بار می‌تواند به اندازه یك فنجان قهوه، خون انسان یا حیوانی را بمكد. نطفه در رحم، زالو وار به رحم می‌چسبد و از خون تغذیه می‌كند[6] همچنین در وجه تشبیه به زالو گفته شده است كه در مرحله ایجاد جنین، از هر دو ماده‌ای به نام «هپارین» ترشح می‌شود تا اینكه خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذیه باشد.[7] شكل علقه مانند زالو كاملاً مسطیع است این حالت در چهار هفته اول ادامه دارد.[8]
4. تغذیه از خون است.[9]

در نتیجه می‌توان گفت:[10] با توجه به دیدگاه دانشمندان و مفسران و اهل لغت، «علق» به معنای «خون بسته» آویزان به رحم است. به ویژه آنكه این مرحله از خلقت انسان در علم جنین‌شناسی جدید، به عنوان واسطه‌ای بین نطفه و مضغه (گوشت شدن) محسوب می‌شود.
یعنی حدود 24 ساعت این خون بسته به جدار رحم آویزان است و از خون آن تغذیه می‌كند.
خداوند می‌توانست با بیان «الدم المنقبضه؛ خون بسته» مطلب را ذكر نماید اما با آوردن واژه‌ی «علق» هم معنای خون بسته و هم معنای آویزان بودن را رسانده است كه با نظریات جدید پزشكی همخوانی دارد.
با توجه به عدم پیشرفت علم پزشكی در 14 قرن قبل، می‌توان مسئله‌ی «علق» را یكی از شگفتی‌های علمی قرآن نامید كه بعد از 14 قرن كشف شده است.[11]

برای مطالعه‌ی بیشتر به كتاب‌های ذیل مراجعه شود:
1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دكتر رضایی اصفهانی، ج 2، ص 487 ـ 481.
2. طب در قرآن، دكتر دیاب و قرقوز، ترجمه از چراغی، ص 86.
3. اولین پیامبر آخرین دانشگاه، دكتر پاك نژاد، ج 11، ص 110.
4. مطالب شگفت‌انگیز قرآن، گودرز نجفی، ص 99.

2. مضغه

قرآن كریم در مراحل خلقت انسان پس از نطفه و علقه مرحله‌ای دیگر به نام «مضغه» را مطرح می‌سازد كه در 2 آیه[12] و سه بار از آن سخن گفته است.
خداوند در سوره حج آیه 5 می‌فرماید: «ثمّ من علقه ثم من مضغة مخلقه و غیرمخلقه لنبین لكم؛ پس از علقه، آنگاه از مضغه دارای خلقت كامل و خلقت ناقص تا قدرت خود را به شما روشن گردانیم»

واژه‌شناسی

واژه‌ی «مضغه» در لغت به معنای «غذای جویده شده و گوشت جویده» آمده است به عبارت دیگر، قطعه‌ای از گوشت كه شبیه گوشت جویده شده است.[13]
و واژة «مخلقه» تعبیری است كه برای مبالغه در «خلق» به كار می‌رود و «خلق» به معنای ایجاد چیزی بر كیفیت مخصوص است. پس تعبیر به «مخلّقه» در مورد «مضغه» اشاره به این است كه حقیقت خلق و تحقق آن؛ یعنی ایجاد بر كیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات و مقدمات، دراین مرتبه است. اما غیرمخلقه به این معناست كه تعیین برخی خصوصیات (تماماً یا بعضاً) در این مرتبه «مضغه» نیست.[14]

مضغه در دستگاه علم

جنین انسان از هنگام لقاح تخمك و كرمك (اوول و اسپرم) تا 6 روز در راه است تا در رحم جایگزین شود. سپس در رحم لانه گزینی می‌كند و به صورت آویزك (علق) تا 14 روز به رشد خود ادامه می‌دهد. و از هفته سوم بارداری با چشم غیرمسلح كاملاً به صورت گوشت جویده پدیدار می‌گردد (مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، دكتر بوكان، ص 275) دوره تمایز لایه‌های زاینده (مضغه) را می‌گذارند كه تا ماه سوم بارداری ادامه دارد.[15] اما این «مضغه» همیشه یك حالت ندارد و مراحل و حالات گوناگونی دارد كه در قرن از آن «مخلقه و غیرمخلقه» نام برده است. اما مفسران دیدگاه‌های مختلفی در این دو تعبیر دارند مانند:

1. مقصود جنین كامل الخلقه یا ناقص باشد.[16]
2. مقصود از مخلقه، مرحله تصویر جنین باشد.[17]
3. مقصود از مخلقه، مضغه شكل یافته و متمایز است.[18]

و نظرات دیگری درباره آن بیان شده است كه بیشتر آنها قابل جمع است.
تعبیر بسیار زیبا و شگفت‌انگیز قرآن (مضغه، مخلقه و غیرمخلقه، حج 5) با یافته‌های پزشكی جدید هماهنگ است و جنین را در این دوره (هفته سوم به بعد) به صورت گوشت كوبیده معرق می‌كند و اشاره‌ای لطیف به تمایز لایه‌های آن (مخلقه = ایجاد به كیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات) می‌كند و یك نوع رازگویی و اعجاز علمی قرآن را می‌رساند.
در نتیجه می‌توان گفت: از مجموع نظرات این طور استفاده می‌شود كه «مخلقه و غیرمخلقه» صفت برای «مضغه» است به این معنی برخی از اقسام مضغه مقدرات و كیفیت خصوصیات در این مرتبه كامل است و اقسام دیگر كامل نیست.[19]

3. استخوان و گوشت:

قرآن بعد از بیان مرحله «مضغه، گوشت جدیده» به مرحله ی دیگری از خلقت اشاره كرده است آیه «فخلقنا المضغه عظاماً فكونا العظام لحماً؛ و آنگاه مضغه را استخوان هایی بعد استخوان ها را با گوشتی پوشانیدیم»[20]
برای این كه بهتر به مرحله استخوان بندی جنین آشنا شویم، لازم ات همراه او، مرحله پوشاندن گوشت را نیز بیان كنیم.
آیه فوق بیانگر آن است كه ابتدا استخوان تشكیل شده و بعد از آن گوشت روی آن قرار گرفته است.

نكات علمی:

در مراحل سومین هفته رشد جنین، لایه زایای، اكتودرم، مزودرم، اندودرم، تشكیل می شود. از لایه ی اكتودرم، اعضا و ساختمان ای كه در ارتباط با دنیای خارج باقی می مانند؛ ایجاد می گردد، مانند: دستگاه عصبی، پوشش می گوشی، بینی، چشم و ... و از لایه مزودرمی اعضای سلكروتوم (غضروف و استخوان) دستگاه ادرار و تناسلی و ... به وجود می آید. و از لایه اندودرمی، دستگاه معدی روده ای، دستگاه تنفسی و مثانه و ... ساخته می شود.
با توجه به مواد فوق؛ غضروف و استخوان ها از لایه میانی (مزودرم) تشكیل می شود. كه به وسیله دو لایه دیگر (اكتودرم و اندودرم) پوشیده شده كه آن دو لایه اكثر گوشتی بدن مثل پوست، غدد .... ساخته می شود هم چنین ساخته شدن سلول هایی كه باعث پیدایش غضروف و استخوان می شود؛ از هفته چهارم بارداری شروع ی شود و اما سلول های ماهیچه ای پس از آن ساخته می شود.[21]
گفته شد كه لایه میانی مزودرم غضروف ها و استخوان ها را تشكیل می دهد؛ بهتر است با غضروف و استخوان سازی آن آشنا شویم.
«غضروف» نوعی بافت همبند است كه به علت خاصیت ارتجاعی، می تواند فشار زیادی را تحمل كند و هم چنین از بافت های نرم بدن پشتیبانی به عمل می آورد.
هر غضروف دارای ماده ای بنیادی بوده كه در ساختمان آن مقدار زیادی آب (حدود 70 درصد)به كار رفته است. این ماده بنیادی می تواند در آب جوشی حل شود و ماده ای به نام ژله غضروف یا كندرین (chondrin) را به وجود آورد. رنگ غضروف سفید مایل به آب است و در افراد مسن به علت تغییرات متابولیك می تواند زرد رنگ باشد.
نقش غضروف در تشكیل استخوان این است كه اولین مرحله ساخته شدن استخوان است. غضروف بافتی است مشتقی از مزانشیم كه برای اولین بار در اواخر هفته چهارم زندگی جنین، ظاهر می شود. و در قسمت هایی كه می خواهد استخوان تشكیل دهد، ابتدا باید قالبی از غضروف به وجود آید كه بعداً به استخوان تبدیل شود بنابراین استخوان سازی به دو صورت انجام می پذیرد:

1. استخوان سازی داخل غشایی: در این نوع استخوان سازی، بافت استخوانی در داخل لایه ای از بافت همبند مزانشیمی تشكیل می شود و این بافت مستقیماً به بافت استخوانی مبدل می شود. تفاوتی كه میان استخوان سازی داخل غشایی با تشكیل غضروف وجود دارد، این است كه غضروف معمولاً رگ خونی و لنفی و عصب ندارد و تغذیه آن توسط انتشار صورت می گیرد و به لحاظ نداشتن رگ خونی، ترمیم آن با مشكل صورت می گیرد ولی محل تشكیل استخوان بسیار پر عروق می باشد.
2. استخوان سازی داخل غضروفی: در اكثر استخوان های بدن، سلول های مزانشیمی ابتدا به یك سری قالب های غضروفی شفاف تبدیل شده كه به نوبه خود استخوانی می گردد.
استخوانی كه به طور ابتدایی در بدن جنین تشكیل می شود موقتاً و تماماً از نوع نابالغ یا اولیه است و پس از تولد به تدریج بافت استخوانی جنین از بین رفته و به جای آن استخوان بالغ یا ثانویه تشكیل می گردد.
نكته بسیار جالبی كه در بافت استخوانی به چشم می خورد این است كه این بافت از ابتدای تشكیل تا پایان عمر دو فعالیت متضاد دارد. یكی استخوان سازی و دیگری تخریب استخوانی.[22]
با توجه به مطالب علمی می توان گفت: سلول های غضروفی و استخوانی از لایه میانی جنین (مزودرم) زودتر از سلول های ماهیچه ای و پوستی پدید می آید. پس در حقیقت سلول های استخوان و غضروفی به وسیله دو لایه دیگر جنین (اكتودرم و اندردرم) پوشیده شده و سلول های ماهیچه ای و پوستی روی آن ها را همانند لباس می پوشاند. این یافته های علمی با مطالب قرآنی هماهنگ است كه نشان از شگفتی علمی قرآن دارد.[23]

4. آفرینش روح و جنبش جنین

از آیات قرآن استفاده می شود كه پس از مرحله تسویه و تنظیم و تعادل اعضای بدن انسان در رحم مادر، مرحله دیگری را با نام «نفح روح، دمیدن روح» بیان می كند. «ثم سواه و نفخ فیه من روحه؛[24]آن گاه او را درست اندام كدره و از روح خویش در او دمید» «فكسونا العظام لحماً ثم انشاناه خلقاً آخر؛[25] بعد استخوان ها را به گوشتی پوشانیدیم، آن گاه [جنین را در] آفرینشی دیگر پدید آوردیم.»
از آیات فوق بر می آید كه در آدمی جز بدن، چیز بسیار شریف نیز وجود دارد كه مخلوق خداست و تا آن چیز شریف در انسان به وجود نیاید، آدمی، انسان نمی گردد و در حضرت آدم به وجود آمد، شانی یافت كه فرشتگان در برابر او خضوع كردند و عبارت «انشأناه خلقاً آخر» نشان از خلقت می دهد كه فعل و انفعالات طبیعی و مادی در آن نیست.[26] و انشاء به معنی ایجاد كردن چیزی توام با تربیت آن است. این تعبیر نشان می دهد كه مرحله اخیر با مراحل قبل، كاملاً متفاوت است[27] اگر گفته شود نطفه انسان از آغاز كه در رحم قرار می گیرد و قبل از آن یك موجود زنده است.
بنابراین نفخ روح چه معنا دارد؟ در پاسخ باید گفت: زمانی كه نطفه منعقد می شود تنها دارای یك نوع «حیات نباتی» (گیاهی) است یعنی؛ فقط تغذیه و رشد و نمو دارد. ولی از حس و حركت كه نشانه «حیات حیوانی» است و هم چنین قوه ادراكات كه نشانه «حیات انسانی» است و در آن خبری نیست (ما تكامل نطفه در رحم به مرحله ای می رسد كه شروع به حركت می كند و تدریجاً قوای دیگر انسانی در آن زنده می شود این همان مرحله ای است كه قرآن از آن تعبیر به نفخ روح می كند.[28]

اما ماهیت روح چگونه است؟ و حلول او برجسم از چه زمانی می باشد؟ آیات قرآن در این مورد ساكت است و باین تفصیلی ندارد و حقیقت آن نیز برای ما روشن نیست.



نظرگاه دانشمندان

مهم ترین اتفاقی كه پس از ماه سوم برای جنین پیش می آید، حركت و فعالیت قلب و رشد سریع جنین و شكل گیری اندام های خارجی است در ماه سوم و ابتدای ماه چهارم به دلیل عصب دار شدن اندام ها، حركت جنین آغاز می شود و زن باردار در ماه چهارم حركت جنین را كاملاً احساس میكند.[29]

دانش بیولوژی هنوز پاسخگوی این قسمت نبوده یعنی حد فاصل مرحله حیات با مرحله قبل از آن را نمی تواند مشخص سازد[30] آیا در چهارماهگی این دمیدن روح اتفاق می افتاد یا كمتر از آن و حتی برخی از منابع پزشكی تشخیص حركات جنین توسط مادر را در ماه پنجم دانسته اند[31] تا چه رسد به زمان دقیق حلول روح.

آیا می توان ادعا كرد حركت جنین در شكم مادر همان وقوع دمیدن روح باشد؟

در پاسخ باید گفت: همان طور گذشت. جنین بعد از لقاح نطفه دارای حیات نباتی (گیاهی است كه فقط تغذیه و رشد دارد و بعد از مدتی دارای حركات و ضربان قلب است كه می توان آن را حیات حیوانی دانست اما آن چه مهم است قوه ادراكات و شعور كه در سایه روح الهی پرورش می یابد، و همچنین انسانیت انسان است كه او را از حیوان متمایز می كند آن محقق نمی شود مگر با حلول روح الهی و در قرآن كریم اشاره ای به حركت جنین نشده است فقط سخن از خلقت دیگر و دمیدن روح الهی شده است.[32]
در نتیجه نمی توان گفت: دمیدن روح بر جنین هم زمان با حركات جنین است.

5. جنسیت جنین (دختر یا پسر)

قرآن در ادامه بیان مراحل خلقت به مرحله شكل گیری جنین اشاره می كند و در چند آیه بدان پرداخته شد، «ثم كان علقة فخلق فسوی فجعل منه الزوجین الذكر و الانثی؛[33] پس علقه [آویزك] شد و [خدایش] شكل داد و درست كرد و از آن، دو جنس نر و ماده را قرار داد.

از مرحله علقه تا شكل گیری جنین، سه ماه طول می كشد، و در سومین ماه صورت جنین، شكل صورت انسان به خود می گیرد و جنسیت جنین مشخص می شود و به همین علت قرآن كریم مرحله جنسیت جنین را (پسر یا دختر) پس از مرحله تسویه و شكل گیری قرار داده است «فسوی فجعل منه الزوجین» از نظر علمی، اعضاء تناسلی خارجی در ماه سوم، تكامل یافته كه در دوازدهمین هفته جنس جنین را با امتحان وضع ظاهری می توان مشخص ساخت.[34]



انتخاب پسر یا دختر شدن جنین با چه كسی است؟

آن چه از علم پزشكی می توان استخراج كرد این است كه، تعیین جنسیت بستگی به سلول های پدر دارد. یعنی كروموزوم y در كرمك (اسپرماتوزئید) تعیین كننده پسر است (44+ x + y) و اوول زن همیشه دارای كروموزم x است و كروموزوم x مرد جنسیت جنین را دختر تعیین می كند. (44+2x).[35]

اما در مرحله بعد از همان هنگام كه انسان به صورت پاره گوشتی در شكم مادر قرار گرفته دو برجستگی از طناب پشتی كه بعداً ستون فقرات را تشكیل خواهد داد به وجود می آیند.

این دو برجستگی را لوله های تناسلی می نامند. اگر مقرر شده كه جنین پسر باشد این دو لوله از هفته ششم، شروع به ساخت بافت های مشابه بافت های بیضه می كنند. اما اگر مقرر شده كه جنین دختر باشد، این لوله های تناسلی از هم متمایز شده تا در هفته دهم بافت های شبیه بافت های تخمدان را تشكیل دهند. شكل گیری دستگاه تناسلی مو تشابه به دلیل نبودن هورمون های نر صورت می پذیرد.[36]



عوامل ذیل در پسر یا دختر شدن

خداوند در سوره شوری آیه 49 و 50، تمام امور مربوط به جنس جنین را به دست خود می داند «یداله ملك السموات و الارض یخلق ما یشاء ....»

آیه در بیان عدم تاثیر علل و اسباب مادی نیست بلكه بیان گر قدرت و عظمت خداوند است. امروزه با پیشرفت علم ژنتیك و فراهم نمودن دارو و دریافتن تاثیرات غذا، قادر به تعیین جنسیت هستند.

در این راستا حضرت آیة الله مكارم شیرازی: تعادل جمعیتی دختر و پسر را مطرح كرده و تاثیر غذا و دارو را در جنسیت جنین كمرنگ نموده است. ایشان می فرماید:

در این كه چگونه و تحت چه عواملی، جنین مذكر یا مونث می شود؟ هیچ كس پاسخی در برابر این سوال ندارد، یعنی علم هنوز جوابی برای آن پیدا نكرده است.

ممكن است پاره ای از مواد غذایی یا داروها در این امر موثر باشد ولی مسلماً تاثیر آن سرنوشت ساز و تعیین كننده نیست. ولی با این حال عجیب این است كه همیشه یك تعادل نسبی در میان این دو جنس (مرد و زن) در همه جوامع دیده می شود و اگر تفاوتی باشد چندان چشم گیر نیست.[37]



6. مدت ثابت زمان بارداری

آن چه در بین مردم مشهور است، دوران بارداری 9 ماه است و قرآن كریم بدون اشاره به زمان، با جمله «اجل مسمی، مدت معین» و «قدر المعلوم، مدت معین» زمان بارداری را مشخص و ثابت می داند.

آیه «و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی؛[38] و آن چه را اراده می كنیم تا مدتی معین در رحم ها قرار می دهیم»

آیه: «فجعلناه فی قرار مكین الی قدر معلوم؛ فقدرنا فنعم القادرون»[39]؛ پس آن را [نطفه] در جایگاهی استوار نهادیم تا مدتی معین و توانا آمدیم و چه نیك تواناییم»[40]

رحم قرارگاه و جایگاه استواری برای محصول بارداری است، ولی برای یك مدت زمان تعیین شده و تقریباً ثابت كه به دوران بارداری معروف است و تقریباً 270 ـ 280 روز یا 40 هفته، معادل ده ماه قمری یا نه ماه شمسی كه پس از آن جنین قادر خواهد بود در دنیای جدیدی به زندگی خود ادامه دهد قرآن این مدت زمان را به نام «قدر معلوم» یاد می كند و در سوره حج از این فاصله زمانی به نام «اجل مسمی» یعنی، مدت از قبل تعیین شده یاد شده است اعجاز این آیات در این نیست كه به مدت بارداری اشاره نموده، بلكه در این است كه گفته است این مدت بهترین و مناسب ترین مدت ممكن است «فقدرنا فنعم القادرون» و اگر این مدت كم یا زیاد شود، زیان آن متوجه جنین یا مادر او خواهد بود.

اگر مدت بارداری بیش از 42 هفته به طور انجامد، بارداری طولانی نامیده می شود و مفراتی مانند: سخنی زایمان، كاهش اكسیژن جنین و خطر مرگ برای او و ... به همراه دارد. و اگر كمتر از 38 هفته باشد، آن را زایمان زودرس می نامند و زیان های مانند: ضعف و ناتوانی سیستم دفاعی بدن نوزاد كه 50% درصد مبتلا به مرگ نوزادی می شود ـ آمادگی نوزادان برای ابتلاء به بیماری های یرقان و ... به همراه دارد. لذا مدت بارداری طبیعی بین 38 الی 42 هفته می باشد.[41]

حاصل سخن این كه، قرآن مقدار زمان بارداری را اندازه ای مشخص می داند و پزشكی نوین هم مدت زمان بارداری را تقریباً ثابت می داند و نشان می دهد كه كشفیات جدید علمی، بار دیگر اشارات علمی قرآن را تبیین كرده است.

اطبای قبل از اسلام مانند جالینوس (210 ـ 131 م) و بعد از اسلام مانند ابن سینا (370 ـ 428 ق) ادعا كردند كه با چشم خود شاهد به دنیا آمدن طفل بعد از شش ماه بوده اند[42] و هم چنین نقل تاریخی كه چنین قضیه ای در زمان های مختلف اتفاق افتاده است؛ در كتاب ها بیان شده است.[43]

با بررسی در آیات مختلف نشان می دهد كه قرآن به مسئله كمترین مدت بارداری اشاره كرده است:

آیه «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى‏ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى‏ وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْكَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.» (احقاف / 15)

ترجمه «و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش می كنیم. مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و بارداری و شیر دادن او سی ماه است.

آیه «وَاذْكُرُوا اللّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْمَ عَلَیهْ لِمَنِ اتَّقَى‏ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» (بقره / 233)

ترجمه: «و مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند، [این حكم] برای كسی است كه بخواهد دوران شیر خوارگی را تكمیل كند.»[44]

مفسران در تفسیر دو آیه فوق، این طور استنباط كرده اند كه، طبق نص صریح آیه، مدت شیر خوارگی طفل دو سال تمام است معادل 24 ماه می باشد و آیه دیگر مدت بارداری و شیرخواری را مجموعاً 30 ماه می داند، با توجه به 24 ماه شیرخواری طفل، مدت بارداری 6 ماه می باشد یعنی 24 ماه را از 30 ماه كم نماییم، 6 ماه كه نشان از كوتاه ترین مدت بارداری است،باقی می ماند.[45]



نظریه پزشكان

پزشكی نوین به این نتیجه رسیده است كه جنین اگر شش ماه تمام در رحم مادر باشد، پس از تولد زنده خواهد ماند. هر چند تولد این گونه را زایمان زودرس می نامند[46] در آن موقع لازم است با مراقبت های ویژه و وصل دستگاه تنفسی و ... می توان طفل را از حالت نارسا بودن بیرون آورد.[47]

در نتیجه، پیش از آن كه دانش پزشكی به حداقل زمان لازم برای بارداری را كشف نماید، قرآن این مطلب را به روشنی بیان كرده است.



7. تولد نوزاد

تلد نوزاد بعد از 9 ماه زندگی در رحم مادر، یكی از عجائب خلقت به حصاب می آید و خداوند این مرحله هجرت را از قدرت بزرگ خود می داند.

«و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی ثم نخرجكم طفلاً؛[48]

و آن چه را اداره كنیم تا مدتی معین در رحم ها قرار می دهیم، آنگاه شما را [به صورت] كودك برون می آوریم.»

با مقایسه ی ضمن دنیای رحم و زندگی كودك در آن با خارج از رحم، به عظمت خلقت انسان پی می بریم.

الف. درجه حرارت دنیای رحم 37 درجه است ولی درجه حرارت خارج از رحم، كمتر یا بیشتر است، لذا طفل در زمان كوتاه لازم است خود را با حرارت محیط سازگاری دهد.

ب. جنین در رحم مادر دنیای تاریك را بسر برده است و روشنایی و نور برای او مفهومی ندارد، اما پس از تولد، در برابر روشنایی و نور خیره كننده دنیا سازگاری نشان می دهد.

ج. هم چنین طفل 9 ماه در عالم مرطوب و لزج زندگی كرده است ولی پس از تولد باید در محیط خشك به زندگی خود ادامه دهد.[49]

د. گردش خون در جنین، یك گردش ساده است. زیرا حركت خون های آلوده به سوی ریه ها برای تصفیه انجام نمی گردد. چون در آن جا تنفسی وجود ندارد لذا دو قسمت قلب او (بطن راست و چپ) كه یكی عهده دار رساندن خون به اعضا و دیگری عهده دار رساندن خون به ریه برای تصفیه است به یكدیگر راه دارد. اما به محض این كه جنین متولد شد، این دریچه بسته می شود و خون دو قسمت می گردد؛ بخشی به سوی تمام سلولهای بدن برای تغذیه فرستاده می شود و بخش دیگر به سوی ریه ها برای تنفس.

ه. تا زمانی كه جنین در شكم مادر است، اكسیژن لازم را از خون مادر می گیرد ولی بعد از تولد از طریق ریه (كه قبلاً در رحم مادر آماده بود) و تنفس اكسیژن دریافت می كند.

و. تغذیه جنین در شكم مادر از طریق بند ناف است اما بعد از تولد تمامی دستگاه گوارشی فعال و تغذیه از طریق دهان، مری و معده انجام می پذیرد.

ز. بعد از تولد نوزاد بسیار گریه می كند، ممكن است دلیل آن موارد زیر باشد:

1. گریه نوزاد بعد از تولد نشانه حیات و بقای او است.

2. در بعضی موارد گریه نوزاد دلیل بر ناراحتی او باشد، آزردگی از بیماری، گرسنگی، تشنگی، شرائط جدید زندگی اعم از گرما، سرما، نور شدید و ...

3. نوزاد بعد از تولد نیازمند به ورزش است تا خون را به سرعت در تمام عروق به جریان وا دارد و تمام سلو ها را مرتباً تغذیه كند گریه برای نوزاد ورزش است و بدن را به تحرك وا می دارد.

4. در مغز كودك دارای رطوبتی است كه اگر در آن جا بماند، سبب بیماری ها حتی كوری می شود گریه نوزاد سبب می شود كه رطوبت های اضافی به صورت قطره های اشك از چشمان آن ها بیرون ریزد و سلامتی آن ها تضمین شود.[50]

حاصل سخن این كه، با توجه به متفاوت بودن دنیای رحم با دنیا خارج از رحم، و فرایند حیات گوارشیف تنفس، گردش خون، تغذیه و ... بعد از تولد نشان از دنیای شگفت انگیز تولد نوزاد دارد و عظمت و قدرت خداوند را به نمایش می گذارد.
////////
پی نوشت:
[1] . علق / 1 و 2، حج / 5، مومنون / 14، غافر / 67، قیامت / 38.
[2] . ر.ك: تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ج 27، ص 153.
[3] . التحقیق فی كلمات قرآن كریم، حسن مصطفوی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، تهران، مفردات راغب اصفهانی، المكتبه الرضویه، تهران، ذیل ماده «علق». ر.ك: قاموس قرآن، سید علی اكبر قرشی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ذیل ماده «علق»
[4] . طب در قرآن، دكتر دیاب و قرقوز، ترجمه چراغی، ص 86، انتشارات حفظی، تهران.
[5] . تفسیر نمونه، همان، ج 27، ص 156.
[6] . مطالب شگفت‌انگیز قرآن، گودرز نجفی، ص 99، نشر سبحان، تهران.
[7] . اولین پیامبر آخرین دانشگاه، دكتر پاك‌نژاد، ج 11، ص 110، كتابفروشی اسلامی، تهران.
[8] . اسلام و طب جدید یا معجزات علمی قرآن، دكتر عبدالعزیز اسماعیل پاشا، ترجمة سید غلامرضا سعیدی، انتشارات برهان، ص 182.
[9] . حضرت آیت‌الله معرفت بعد از پذیرفتن این نظریه كه علق خون بسته است می‌گوید: علقه در روز هفتم به جداره رحم می‌چسبد. (التمهید، محمدهادی معرفت، ج 6، ص 82)
[10] . لازم به ذكر است احتمالات دیگری درباره «علق» داده شده از جمله، بعضی‌ها علق را به معنای نطفه مرد (اسپرماتوزئید) معنا كرده‌اند (مطالب شگفت‌انگیز قرآن، ص 99) و بعضی دیگر به معنای موجود صاحب علاقه كه اشاره به روح اجتماعی انسان است، معنا نموده‌اند. و بعضی دیگر اشاره به گل حضرت آدم(ع) كه حالت چسبندگی دارد نموده‌اند. (ر.ك: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دكتر رضایی اصفهانی، ص 487 ـ 481)
[11] . ر.ك: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دكتر محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات مبین، رشت، ج 2، ص 487 ـ 481.
[12] . مومنون / 14، حج / 5.
[13] . التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، حسن مصطفوی، ج 11، ص 124، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، 1371.
[14] . همان، ج 3، ص 112 و نیز ج 11، ص 126.
[15] پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، انتشارات مبین، رشت، چ 1، 1380، ج 2، ص 498 به نقل از رویان‌شناسی پزشكی، لانگمن، ص 38.
[16] . تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ج 14، ص 24.
[17] . مارف قرآن، مصباح یزدی، انتشارات راه حق، قم، ص 338، المیزان، علامه طباطبایی، بنیاد علمی و فكری علامه، تهران، ج 14، ص 344.
[18] . ر.ك: طب در قرآن، دكتر قرقوز، ص 87.
[19] . ر.ك: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضایی اصفهانی، ص 500.
[20] مومنون، 14.
[21] ر.ك: رویان شناسی پزشكی لانگمن، ترجمه دكتر بهادری و شكور، ص 57.
[22] ر.ك: شگفتی پزشكی در قرآن كریم، حسن كریمی، یزدی، ص 41 – 47.
[23] ر.ك: پژوهشی در اعجاز علم قرآن، رضا اصفهانی، ج 2، ص 506 – 513، دكتر عدنان شریف، من علم طب القرآن، ص 59، تفسیر نمونه، ج 14، ص 212، طب در قرآن، ص 89.
[24] سجده 9، در سوره ص 72 و حجر 29، به همین مضمون در مورد خلقت حضرت آدم آمده است.
[25] مومنون، 14.
[26] ر.ك: معارف قرآن، مصباح یزدی، دو جلدی، ص 349 – 359.
[27] تفسیر نمونه، ج 14، ص 211.
[28] ر.ك: پیام قرآن، مكارم شیرازی، ص 78.
[29] ر.ك: طب در قرآن، ص 89 – 92.
[30] اولین دانشگاه آخرین پیامبر، دكتر پاكنژاد، ج 1، ص 263 – 265.
[31] رویان شناسی پزشكی لانگین، ص 98.
[32] پژوهشی بر اعجاز علمی قرآن، ص 529 – 523.
[33] قیامت 38 – 39، ر.ك: نجم 45 – 46، شوری 49 – 50، لیل 3، حجرات 13.
[34] رویان شناسی پزشكی لانگمن، ص 497 طب در قرآن، ص 87.
[35] اولین دانشگاه آخرین پیامبر، دكتر پاكنژاد، ج 1، ص 255 – 257، ر.ك: بسام دفضع، الكون و الانسان بین العلم و القرآن، ص 165.
[36] طب در قرآن، ص 77 – 78.
[37] پیام قرآن، ج 2، ص 79، و ص 84 – 85.
[38] حج، 5.
[39] مرسلون 20 – 24.
[40] درباره واژه «قدر» در بین لغویوین اختلاف است بعضی ها به معنای تقدیر و اندازه گرفته اند و بعضی دیگر به معنای قدرت، آن چه به ذهن نزدیك تر است همان قدرت است (مفردات راغب، ذیل ماده «قدر» به تفسیر نمونه، ج 25، ص 409، المیزان، ج 20، ص 167.
[41] ر.ك: طب در قرآن، ص 99 – 103؛ اولین دانشگاه آخرین پیامبر، ج 11، ص 109، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، ص 550 – 554، رویان شناسی لانگمن، ص 96.
[42] ر.ك: تفسیر نمونه، ج 21، ص 327.
[43] طب در قرآن، ص 22.
[44] ر.ك: لقمان 14.
[45] تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، علامه طباطباییف تفسیر المیزان، ذیل آیه فوق.
[46] (رویان شناسی پزشكی لانگمن، ص 99)، بعضی از پزشكان معتقدند به خاطر عدم تمایز دستگاه تنفسی و عصبی در زمان 6 ماهگی مشكل است طفل زنده بماند، در پاسخ می توان گفت: با رشد دستگاه پزشكی حتی می توان نطفه را در خارج از رحم پرورش داد تا چه رسد به طفل شش ماهه را.
[47] طب در قرآن، ص 22، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 11، ص 109، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، ص 540 – 543.
[48] حج، 5؛ ر.ك: غافر 67، نحل 78.
[49] ر.ك: گذشته و آینده جهان، بی آزار شیرازی، ص 68 – 69، با تصرف و تخصیص.
[50] ر.ك: پیام قرآن، مكارم شیرازی، ج 2، ص 89
.................................................................................
منبع: http://www.quransc.com

جمعه 8/11/1389 - 16:55
سخنان ماندگار
زندگی به تناسب شهامت آدمی گسترش یا فروکش می‌یابد. آنین نین

زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ایرانی است که زیبا هست ولی درک معنای آن مشکل است . آلدوس هاکلی

زندگی از بودن شروع می شود و تا شدن ادامه می یابد . ارد بزرگ

زندگی من همواره چون فاجعه ای بوده است که هرگز اتفاق نیافتاده بود !!! . أوئستین  وویک

زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد.  بودا

زندگی هوس یکی شدن برای عشق ورزیدن که توی جمع باشی و هم کلامی برای خودت پیدا کنی. یکی که مکمل عشقت باشه وکاملش کنه. قرار نست که اون حتما موافق جنست باشه، قراره که عاشق باشه وهمدل باشه . بنجامین دسریل

زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که آنرا امتحان کرده باشی!!! . بیورنست یئرن

زندگی بدون عشق همچون درختی است بدون شکوفه و باروبر. جبران خلیل جبران

زندگی خود را تبدیل به مدرسه ای برای یاد گرفتن کن. جان دیوئی

زندگی چیست ؟ یک مزبلۀ کثیف ، یک قتلگاه فجیع ، یک دارالمجانین بزرگ که تا کنون تحت هیچ قانون منظمی اداره نشده است . ویر

زندگی مانند لبخند ژوکوند است، در نظر اول به روی بیننده تبسّم می کند، امّا اگر در او دقیق شوی می گرید . ژری تایلر

زندگی تراژدی است برای آن‌کسی‌که احساس می‌کند و کمدی است برای آنکه می‌اندیشد.ژان دلابرویر

زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دین شماست .آنگاه که به درون آن پای می نهید، همه هستی خویش را همراه داشته باشید . جبران خلیل جبران

زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است. رابنیندرانات تاگور

زندگی با عشق هرگز تیره نیست. لئو بولیسکا

زندگی بدون موسیقی اشتباه است . فردریش نیچه

زندگی کوتاه است اما طولانی ترین چیزیست که در اختیار ما انسانها قرار دارد. فررد هاند هاین

زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!! . فرد هند فاین

زندگی ما ، زائیده اندیشه ماست. مارک اورل

زندگی خواب است و عشق رؤیای آن . موسسه

زندگی بازیچۀ دست اقبال نیست ، بلکه فرصت عظیمی است که باید از ان استفاده کرد و مغتنمش شمرد . مارون

زندگی به چیزی نمی ارزد ، اما ارزش هیچ چیزی به اندازه زندگی نیست. مالرو

زندگی چیزی جز مبارزه میان عاطفه وعقل نیست. مارک تواین

سه شنبه 7/10/1389 - 23:4
دعا و زیارت
دلایـل زیـادی وجود دارد که ثابت می کـنـد دعـا مؤثر است. بسیـاری از تحقیـقات عـلـمی صحــت این مطلب را نشـان می دهند.

فعل و انفعالات در هنگام دعاطبق تحقیق کونیگ از دانشگاه دوک، "وقتی دعا و نیایش باعث متعال و آرام شدن فرد شود، کورتیزول، اپینفرین و نوپینفرین—هورمون هایی که درغده آدرنال در واکنش به استرس ساخته می شود-- را بازمی دارد. این مواد شیمیایی جنگ یا گریز، در طول زمان میتواند باعث به خطر انداختن سیستم ایمنی بدن، و بالا بردن احتمال ابتلا به مشکلات و بیماری های مختلف از قبیل بیماری های قلبی، سکته، زخم های گوارشی، و اختلال التهاب روده شود. متخصصین بسیار عقیده دارند که با احساس آرامش، که می تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شده یا در خود فرد ایجاد شود، سیستم دفاعی بدن فرد تقویت می شود.. از اینرو منطقی است که فرض کنیم چیزی مثل دعا و نیایش که حس آرامش و راحتی را ایجاد می کند می تواند در بهبودی بیماری شما نقش داشته باشد. تحقیقی که در سال 1993 برروی 10،000 کارمند دولتی در طول 26 سال انجام گرفت،نشان داد که افراد متدین بسیار کـمتر از افـراد کافر، بـه خـــاطر مشکلات قلبی-عروقی جان می سپارند. و در تحقیقی که در سال 1995 در یک کالج بر روی 250 نفر بعد از جراحی قلب باز انجام گرفت، اینطور نتیجه گیری شد که آندسته از افراد که ارتباطات مذهبی و حمایت اجتماعی داشته اند، 12 مرتبه کمتر از آنها که فاقد آن بوده اند، جان سپرده اند.

در تلاش برای درک افسردگی ناشی از بستری شدن در بیمارستان، محققان یک دانشگاه 1000 بیمار بستری شده در بیمارستان که عادت به انجام امور مذهبی از قبیل نماز و دعا داشته اند را از سال 1987 تا 1989 مورد بررسی قرار داده و دریافته اند که این افراد بسیار بهتر از دیگران با مشکلات سلامتی خود کنار می آیند.


یک تحقیق شگفت انگیز
در مهمترین و گسترده ترین تحقیقات مربوط به تاثیر شفاعت و دعا، متخصص قلب شناس، راندولف بیرد، روی 393 بیمار بستری شده در واحد مراقبت های بیماری کرونری قلب در بیمارستان عمومی سان فرانسیسکو، بررسی هایی انجام داده است. برای برخی از این بیماران توسط گروه های خانگی، دعا و نیایش هایی انجام شده، اما برای برخی این دعا و نیایش انجام نگرفت. کلیه مردان و زنان بیمار مورد مراقبت های پزشکی یکسان قرار گرفتند. در این تحقیق، نه پزشکان و پرستاران و نه خود بیماران نمی دانستند که دعا و نیایش برای کدامیک از بیماران انجام می شود.

نتایج این تحقیق بسیار چشمگیر بوده و موجب تعجب بسیاری متخصصین و دانشمندان قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آندسته از بیمارانی که مراقبت های پزشکی آنان با دعا و نیایش برای سلامت آنها ادغام شده بود، نیاز به داروی کمتری داشته و تجهیزات تهویه به مدت زمان کمتری برای آنها استفاده شده و وضعیت سلامتی آنها نیز نسبت به سایر بیماران بسیار بهتر بوده است. بیمارانی که برای آنها دعا و نیایش انجام گرفت:

بسیار کمتر از بیماران دیگر به آنتی بیوتیک احتیاج پیدا کردند (3 بیمار درمقابل 16 بیمار)
بسیار کمتر از بیماران دیگر به ورم و آماس ریوی مبتلا شدند—وضعیتی که در آن ریه به خاطر پمپاژ نادرس قلب، پر از مایع می شود) (6 بیمار درمقابل 18 بیمار)
بسیار کمتر از بیماران دیگر نیاز به فرو کردن لوله به درون گلو برای کمک به تنفس شدند (0 بیمار درمقابل 12 بیمار)
کمتر جان سپردند (اما تفاوت از روی آمار مشخص نبود).  آزمایش بر روی غیر انسان
حتی آزمایشات بسیار دیگری بر روی شرکت کننده های غیر انسان انجام گرفت. در تحقیقی که بر روی 131 آزمایش کنترل شده بر روی درمان های معنوی و مذهبی انجام گرفت، مشخص شد گندم هاییکه برای رشد آنها دعا شده بود، بلندتر شدند، مخمرهایی که برای آنها دعا شده بود، با تاثیرات سیانید مقابله کردند، و .... لاری دوسی، پرآوازه ترین متخصص دعا و درمان در جهان می گوید، "من به این آزمایشات می بالم. چون این آزمایشات از انسانها تشکیل نشده است. شما می توانید صدها بار آنها را تکرار کنید. این می تواند بهترین دلیل و مدرک باشد که دعا می تواند دنیا را تغییر دهد."

لاری دوسی در کتاب "واژه های شفابخش" خود، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن، 100 آزمایش که اکثر آنها در ادبیات روانشناسی به چاپ رسیده است، درمورد تاثیرات دعا/تجسم فکری، مورد بررسی قرار داده است. بیش نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخم ها تاثیراتی را نشان داده است.

تاثیر دعا از راه دوردر چند آزمایش، داوطلبان تحریک یا تعویق رشد باکتری و قارچ را تجسم کرده و از فاصله ای 15 مایل دورتر، نتایج بسیار مثبتی را به دست آوردند.
در بنیاد علم ذهن در سن آنتونیو، تگزاس، محققان از 32 داوطلب نمونه خون گرفته، گلوبول های قرمز آنها را جدا کرده، نمونه ها را در اتاقی در آنطرف ساختمان قرار دادند. بعد محققان گلوبول های قرمز را در محلولی که باعث ورم و ترکیدن آنها می شد قرار دادند—روندی که دقیقاً قابل ارزیابی است. بعد محققان از داوطلبان خواستند تا برای حفظ برخی گلوبول های قرمز دعا کنند. برای کمک به تجسم سازی آنها، محققان تصاویری رنگی از این گلوبول های قرمز در اختیار داوطلبان قرار دادند. دعا و نیایش به طرز شگفت انگیزی روند ترکیدن این گلوبول ها را کند کرد.
در تحقیق دیگری که در همان بنیاد انجام گرفت، از داوطلبان در یک اتاق در یک طرف ساختمان، خواسته شد تا داوطلبان موجود در اتاقی دیگر در آنطرف ساختمان را تجسم سازی کنند تا آرامتر یا پرسروصدا تر شوند. نتایج تحقیق نشان داد که این تجسم سازی بر روی روحیه داوطلبان تاثیر بسزایی داشته است.
این تحقیقات و آزمایشات نشان داده است که دعا و نیایش می تواند شکل های مختلفی داشته باشد. نتایج نه تنها وقتی افراد برای پی آمدهای مشخص و آشکار دعا می کردند، بلکه برای زمانی که برای هیچ چیز مشخصی هم دعا می کردند، اتفاق افتاد.

یک رفتار ساده برای عادت دعا و نمازخوانی، حس نافذی از تقدس و یکدلی، نگرانی و دلسوزی برای موجود نیازمند، موقعیت را برای درمان و شفای آن موجود فراهم میکند.

آزمایشات همچنین نشان داده است که دعا و نیایش بر موارد زیر نیز تاثیرگذار بوده است:

فشارخون بالا
زخم و جراحت ها
حملات قلبی
سردرد
اضطراب
شرکت کننده های این آزمایشات عبارت بوده اند از:

آب
آنزیم ها
باکتری
قارچ
مخمر
گلوبول های قرمز خون
سلول های سرطانی
سلول های تنظیم کننده ضربان قلب
دانه ها
گیاهان
خزه و جلبک دریایی
حشرات
موش
جوجه
فرایندهایی که تحت تاثیر دعا و نیایش بوده اند عبارتند از:

فعالیت آنزیم ها
سرعت رشد گلوبول های سفید خون
تغییر و دگرگونی باکتری ها
رویش و جوانه زنی دانه ها و بذرهای مختلف
سرعت سلول ها تنظیم کننده ضربان قلب
سرعت بهبود و التیام زخم ها
اندازه تومرها و تیروئید
زمان لازم برای بیدار شدن از بیهوشی
تاثیرات مستقلی مثل فعالیت الکتروپوستی پوست، مقدار تحلیل و خونکافت گلوبول های قرمز و سطح هموگلوبین.
اینکه فردی که دعا می کند پیش کسی باشد که برای او دعا خوانده می شود یا نه، تاثیری در قدرت دعا ندارد. شما می توانید برای کسی که بسیار دور از شماست دعا کنید و نتیجه بگیرید.

هیچ چیز نمی تواند اثر دعا را متوقف کند. در یک تحقیق، موضوع تحقیق در قفسی گذاشته شده و اطراف آن با انواع و اقسان نیروهای الکترومگنتیک پوشیده شد، اما تاثیر دعا همچنان از آن عبور کرد.

در کنفرانس بوستون که تحت پشتیبانی مدرسه پزشکی هاروارد بود، یکی از شرکت کننده ها پیش بینی کرد که فقط در 10 سال آینده، از بیماران نه تنها درمورد سابقه پزشکیشان، بلکه درمورد سیستم اعتقادی و مذهبیشان نیز سؤال می شود.

ایده شفابخشی از دور این روزها در حال بررسی است. دنیای کامپیوتر و اینترنت مملو از افرادی است که تقاضاهای خود را برای گروه های دعا و نیایش ارسال می کنند. آنها که به شفابخشی از دور اعتقاد دارند، دقیقاً نمی دانند که چطور عمل می کند، اما تئوری های بسیار زیادی در این رابطه وجود دارد. برخی می گویند، اینکار از طریق ارسال یک انرژی نافذ اما نامشخص به فرد نیازمند صورت می گیرد. دیگران، از جمله دوسِی ، می گویند علم فیزیک کوانتوم می تواند در این زمینه نقش داشته باشد.

در نبود اطلاعات موثق، این مسئله همچنان به صورت یک راز باقی خواهد ماند.

توضیح نوع دیگر دعا و نیایش، که در آن فرد بیمار برای درمان و بهبودی خود دعا می کند، از نظر علمی ساده تر است. باتوجه به فواید بارز مدیتیشن برای سلامتی—پایین آوردن فشارخون، کاهش مشکلات قلبی—چندان دشوار نیست که ببینیم دعا و نیایش، که کاملاً شبیه به مدیتیشن و تمدد اعصاب است، می تواند همان تاثیرات را تخفیف دهد.

تحقیقات جدید علمی نشان می دهد که می توان از دعا بعنوان درمان جایگزین به جای مدیتیشن، ورزش، یا گیاهان طبی استفاده کرد. در تحقیقی که روی 91،000 نفر در مریلند انجام گرفت، نشان داده شد که افرادیکه به طور منظم به کلیسا می روند، تا %50 کمتر از آنها که به کلیسا نمی روند به خاطر بیماری های قلبی جان می سپارند و تا %53 کمتر اقدام به خودکشی می کنند. این افراد همچنین فشارخون پایین تری دارند.

بسیاری از پزشکان عقیده دارند که اگر آنها قبل و بعد از جراحی یا قبل از شروع یکسری دارو برای بیمار، همراه با بیمار خود دعا کنند، می تواند در بهبودی بیمار تاثیرگذار باشد. سی مدرسه پزشکی در امریکا، درس های تاثیر ایمان در پزشکی را ارائه می دهند.

دکتر متیو، پروفسور پزشکی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن عقیده دارد، "دعا بسیار مؤثر است. "دکتر متیو تحقیقاتی را ارائه می دهد که در آن مشخص شده افرادیکه دعا و نماز می خوانند، کمتر مریض و بیمار می شوند و سریعتر از جراحی و سایر بیماری ها بهبود می یابند و بهتر با مشکل و بیمای خود کنار می آی
سه شنبه 7/10/1389 - 23:3
دانستنی های علمی
نوشته شده در تاریخ۹ تیر, ۱۳۸۸ آیا می‌دانید یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است.
آیا می‌دانید سالی ۵۰۰ شهاب سنگ به زمین برخورد می‌کنند.
آیا می‌دانید خورشید روزی ۱۲۶٫۰۰۰ میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می‌فرستد.
آیا می‌دانید کوچک‌ترین زمین فوتبال ساخته شده یک بیست هزارم یک تار مو است (نانو).
آیا می‌دانید با دویدن می‌توان مسافر زمان بود و کسری از ثانیه از دیگران بیشتر عمر کرد.
آیا می‌دانید ۵۶ درصد افرادی که دست چپ هستند، تایپیستند.
آیا می‌دانید برای تولید ۱ لیتر بنزین ۲۳٫۵تن گیاه در گذشته مدفون شده است.
آیا می‌دانید هر ۱ دقیقه نسل یک موجود زنده منقرض می‌شود.
آیا می‌دانید داوینچی با یک دست می‌نوشت و با دست دیگر نقاشی می‌کشید.
آیا می‌دانید گوش و بینی در تمام طول عمر رشد می‌کنند.
آیا می‌دانید آب دریا بهترین ماسک صورت است.
آیا می‌دانید در ساخت برج ایفل ۲٫۵ میلیون پیچ و مهره به کار رفته است.
آیا می‌دانید بینی انسان قادر به تشخیص ۱۰٫۰۰۰ نوع بوی مختلف است.
آیا می‌دانید انرژی که خورشید در ۱ ثانیه تولید می‌کند برای مصرف ۱ میلیون سال زمین کافی است.
آیا می‌دانید غیرممکن است که بتوانید با چشم باز عطسه کنید.
آیا می‌دانید ما در طول زندگیمان ۱۸ کیلو پوست می‌اندازیم.
آیا می‌دانید رنگ مورد علاقه ۸۰ درصد آمریکایی‌ها آبی است!
آیا می‌دانید وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرفی دیگر تکان می‌دهد یعنی باشه.
آیا می‌دانید در این دنیا تعداد جوجه‌ها از آدم‌ها بیشتر است.
آیا می‌دانید نوارهای لاستیکی خیلی طول می‌کشد تا سرد شوند.
آیا می‌دانید مغز در هنگام خواب فعال‌تر از وقتی است که تلویزیون می‌بینید.
آیا می‌دانید اگر مادران در زمان بارداری سیب به خصوص سبز استفاده کنند نوزادانشان زیبا می‌شوند.
آیا می‌دانید مادران باردار از انگور و جوانه گندم و امگا ۳ استفاده کنند بچه‌های آن‌ها تیزهوش می‌شوند.
آیا می‌دانید
خورشید فقط ۱ بر ۴۰٫۰۰۰جرم خود را از دست داده است.
آیا می‌دانید ایران ۱۰۱۸ شهر دارد.
آیا می‌دانید پر آب‌ترین رود ایران کارون در خوزستان است.
آیا می‌دانید بام ایران استان چهارمحال و بختیاری است.
آیا می‌دانید هر فردی در طول ۲۴ ساعت ۲۳ هزار بار نفس می‌کشد
يکشنبه 28/9/1389 - 18:2
جهانگردی
.موقعیت جغرافیاییمثلث برمودا بر روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته‌است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه‌است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: «یک خط از فلوریدا تا برمودا، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.»مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن ۶ هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ کسب کرد. ۵ فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی، در منطقه مثلث، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی، عدم روئیت خشکی، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته، لکه روغن، آثاری از اجسام شناور، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده‌است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.منطقه وحشتهمه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده‌است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده‌است. مشاهده‌ها و گزارش‌ها
  • در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده‌است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع
  • این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارش‌ها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده‌است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده‌است.
  • در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
  • در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. «خطری همانند یک خنجر هم اکنون... به سرعت می‌آید... ما نمی‌توانیم فرار کنیم...» در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
 علل واقعهبرخی می گویند جاذبه در این نقطه زیاد است ولی تمام این‌ها غلط است زمانی که آمریکا آزمایش فیلادلفیا را انجام داد و قدرتی بزرگ را کسب کرد از این رو در این مکان آزمایشاتی محرمانه انجام می دهد و برای همین هر کشتی یا هواپیمایی که از آنجا می گذرد از آزمایش فیلادلفیا استفاده می‌کند آمریکا به این دلیل این کار را انجام می دهد زیرا اگر موضوع فاش شود دانشمندی مطالب را جمع آوری می‌کند و نظریه ای را می دهد . علل فرضی طبیعیجزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.  علل فرضی غیر طبیعیدستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست، ارائه شده‌است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد. نظریه و توضیحات کوشچهلارنس دیوید کوشچه محقق دانشگاه ایالت آریزونا در سال ۱۹۷۵ با انتشار کتابی به نام «اسرار مثلث برمودا برملا شد» اولین نظریه مخالف در این زمینه را منتشر نمود. تحقیقات وی در این کتاب شماری از اطلاعات نادرست و ناسازگار در مقاله بلیتزر را برملا نمود. وی در این کتاب به وجود ناسازگاریهای زیادی در گزارش‌های بلیتزر اشاره نمود و گفته‌های وی از زبان شاهدان عینی، افراد زنده مانده در حوادث و همچنین تمامی انسانهای درگیر را نادرست و غیرواقعی بیان نمود. وی بیان نمود که بسیاری از اطلاعات مهم در مقاله بلیتزر از قلم افتاده‌است و به هیچوجه کاملا بررسی نشده‌است. به عنوان مثال در داستان بلیتزر در مورد مفقود شدن قایق معروفی که قصد داشت دور دنیا حرکت کند و سرنشین آن دونالد کروهرست، بلیتزر به اسرار آمیز بودن این داستان اشاره نموده‌است در حالیکه شواهد روشنی در مورد دلایل مفقود شدن وی در دسترس است و یا همچنین در مورد کشتی حمل ذغال سنگ که بلیتزر آنرا اینطور بیان نمود که کشتی مذبور سه روز پس از ترک بندری در اقیانوس اطلس مفقود شده و دیگر هیچ ردپائی از آن یافت نشد بیان نمود که در گزارشات واقعی کشتی ای با همین نام از بندری در اقیانوس آرام حرکت نموده‌است. همچنین کوشچه معتقد بود که درصد زیادی از حوادثی که بنام اسرار مثلث برمودا یاد شده، کاملا خارج از منطقه مثلث برمودا اتفاق افتاده‌است و در اغلب موارد راه اثبات این مدعا بسیار ساده بوده‌است. وی با جستجو در مقالات چاپ شده در روزنامه‌های وقت و همچنین اطلاع از وضع هوای گزارش شده در آن روز توانست وجود مغایرت‌ها در داستانهای بیان شده در مورد اسرار مثلث برمودا را برملا سازد.نتیجه گیریهای کوشچه
  • شمار کشتی‌ها و هواپیماهای مفقود شده در این گزارشات در مقایسه با شمار کشتی‌ها و هواپیماهای مفقود شده در دیگر مناطق اقیانوس، بهیچوجه زیادتر نبوده‌است.
  • طوفانهای استوائی و گرمسیری بسیاری در این مناطق گزارش شده‌است و شمار گمشدگان در این گزارشات با توجه به تعداد این طوفانها نا متناسب، عجیب یا اسرارآمیز نمی‌باشد مضافا اینکه بلیتزر و نویسندگان دیگر در مقالات خود اشاره‌ای به این واقعیت ننموده‌اند.
  • اعداد و ارقام بیان شده در این گزارشات و تحقیقات آشفته اغراق آمیز می‌نماید، کشتی‌ها و قایق هائی مفقود گزارش می‌گردند درحالیکه آنها بلاخره به بندرها با تاخیر بازگشته بودند و این گزارش نشده‌است.
  • برخی از این گزارشات در مورد مفقودین درواقع هیچگاه اتفاق نیافتاده‌اند. بطور مثال حادثه‌ای، با عنوان سقوط هواپیما گزارش شده که مدعاست هواپیمائی مسافربری، در سال ۱۹۳۷ از بندر دیتونا در فلوریدا در مقابل چشم صدها شاهد عینی پرواز نموده و در مثلث برمودا سقوط نموده‌است درحالیکه در روزنامه‌ها محلی آن زمان هیچ نوشته‌ای در اثبات این مدعا یافت نمی‌شود.
 نتیجه گیری کلی کوشچه در مورد افسانه مثلث برموداافسانه‌ها و داستانهائی که بعنوان اسرار مثلث برمودا وجود دارد، توسط نویسندگانی منتشر شده که عمدا یا سهوا با داشتن تصورات نادرست، دلایل و مستندات ناقص و یا همچنین با پی روی از احساسات (sensationalism) نادرست سعی در نوشتن آنها نموده‌اند و این مقالات جعلی و تصنعی می‌باشند. منبع:بخش انتهای کتاب، صفحه ۲۷۷مدلین رسبورتگارف دانشمند و محقق ایتالیایی قرن بیستم نیز در مورد بروز حوادث غیر عادی و خارق العاده در این منظقه پس ازتحقیقات زیاد به این نتیجه رسیده است که اغلب حوادث یاد شده در این منطقه تنها اغراق امیز نشان دادن برخی حوادث عادی بوده اند .برای مثال کشتی فرانسوی (BHG3566) که در سال ۱۹۷۷ در این منطقه ناپدید شد دو روز بعد در بندر ریجسرا دیده شد و شواهد حاکی از گم شدن این کشتی به مدت کوتاهی می‌کرد در حالی که هنوز هم برخی نویسندگان از این حادثه با نام کشتی وحشت یاد می‌کنند و بر این باورند که این کشتی در منطقه مثلث برمودا از بین رفته است و در تسخیر ارواح می‌باشد.[۱]
يکشنبه 28/9/1389 - 17:54
شعر و قطعات ادبی

غروب در نفس گرم جاده خواهم‌رفت‌
پیاده آمده‌بودم‌، پیاده خواهم‌رفت‌
طلسم غربتم امشب شکسته خواهد‌شد
و سفره‌ای که تهی بود، بسته خواهد‌شد
و در حوالی شب‌های عید، همسایه‌!
صدای گریه نخواهی شنید، همسایه‌!
همان غریبه که قلک نداشت‌، خواهدرفت‌
و کودکی که عروسک نداشت‌، خواهدرفت‌

***
منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده‌، در گذر دیده‌
منم که نانی اگر داشتم‌، از آجر بود
و سفره‌ام ـ که نبود ـ از گرسنگی پر بود
به هرچه آینه‌، تصویری از شکست منست‌
به سنگ‌سنگ بناها، نشان دست منست‌
اگر به لطف و اگر قهر، می‌شناسندم‌
تمام مردم این شهر، می‌شناسندم‌
من ایستادم‌، اگر پشت آسمان خم شد
نماز خواندم‌، اگر دهر ابن‌ملجم شد

***
طلسم غربتم امشب شکسته خواهدشد
و سفره‌ام که تهی بود، بسته خواهدشد
غروب در نفس گرم جاده خواهم‌رفت‌
پیاده آمده‌بودم‌، پیاده خواهم‌رفت‌

***
چگونه بازنگردم‌، که سنگرم آنجاست‌
چگونه‌؟ آه‌، مزار برادرم آنجاست‌
چگونه بازنگردم که مسجد و محراب‌
و تیغ‌ منتظر بوسه بر سرم آنجاست‌
اقامه بود و اذان بود آن‌چه اینجا بود
قیام‌بستن و الله‌اکبرم آنجاست‌
شکسته‌بالی‌ام اینجا شکست طاقت نیست‌
کرانه‌ای که در آن خوب می‌پرم‌، آنجاست‌
مگیر خرده که یک پا و یک عصا دارم‌
مگیر خرده‌، که آن پای دیگرم آنجاست‌

***
شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما
من از سکوت شب سردتان خبر دارم‌
شهید داده‌ام‌، از دردتان خبر دارم‌
تو هم به‌سان من از یک ستاره سر دیدی‌
پدر ندیدی و خاکستر پدر دیدی‌
تویی که کوچه‌ی غربت سپرده‌ای با من‌
و نعش سوخته بر شانه برده‌ای با من‌
تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم‌
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم‌

***
اگرچه مزرع ما دانه‌های جو هم داشت‌
و چند بوته‌ی مستوجب درو هم داشت‌
اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌ی‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌ی‌تان‌
اگرچه سیبی از این شاخه ناگهان گم شد
و مایه‌ی نگرانی برای مردم شد
اگرچه متّهم جرم مستند بودم‌
اگرچه لایق سنگینی لحد بودم‌
دم سفر مپسندید ناامید مرا
ولو دروغ‌، عزیزان‌! بحل کنید مرا
تمام آن‌چه ندارم‌، نهاده خواهم‌رفت‌
پیاده آمده‌بودم‌، پیاده خواهم‌رفت‌
به این امام قسم‌، چیز دیگری نبرم‌
به‌جز غبار حرم‌، چیز دیگری نبرم‌
خدا زیاد کند اجر دین و دنیاتان‌
و مستجاب شود باقی دعاهاتان‌
همیشه قلک فرزندهایتان پر باد
و نان دشمنتان ـ هر که هست ـ آجر باد

 

 

 

 محمد کاظم کاظمی ،

سه شنبه 16/9/1389 - 19:38
خانواده

سلام به همه ی بر وبچ تبیان

لطفا اگر دانشجو هستبید به من اعلام کنید

چهارشنبه 10/9/1389 - 18:26
آموزش و تحقيقات
هنوز خودت هستی. خودت ماندی! هنوز از دیدن کودکان، شادمانه می خندی. هنوز بی بهانه می خندی. هنوز هم چشم هایت گاه به گاهی، هر از گاهی بارانی می شود، دلت که ابری شد، تردید نمی کنی، بی بهانه می باری. هنوز هم که هنوز است، گاهی هم دلت می گیرد، دل تنگ می شوی. صبر کن! دل که داشته باشی باید هم بگیرد، تنگ شود!هنوز خودت مانده ای. بزرگ شده ای، از اول اما که بزرگ نبودی. خیلی ها فکر میکنند بزرگ شده اند و فقط “فکر” می کنند و چه کوچک اند! و تو هنوز طعم کودکی هایت را می دهی و چقدر بزرگ! و چه طعمی، آخ، چه طعمی دارد کودکی! هنوز از دیدن گنجشک مرده در سنگفرش پیاده رو دلت می گیرد، می میرد! کنار سنگ فرش پیاده رو، درست همانجایی که آدم های پیاده بی خیال می روند و تو ولی چه خیالاتی داری! و راستی چه خیالاتی! بی خیال می روند و تو در خیالت، دلت می سوزد برای بچه گنجشکی که مادرش امروز مُرد! هنوز از ترساندن گربه ها دلت آی خنک می شود! و آخ چه حالی می کنی از پراندن کلاغ هایی که روی چمن نشسته اند. و چه خوب لجشان را در می آوری!با باران دوستی، و هیچ نمی ترسی از خیس شدن در زیر باران و می فهمی اش، می شناسی باران را و صدای سمفونی عاشقانه باران را تو چه خوب می فهمی. همین جا، همین بغل. زیر باران ایستاده ای. نه، نشسته ای! درست کنار رهگذرهایی که زیر چتر ها و سایه بان ها پناه می گیرند! خدای من! پناه!!؟ اینها باران برایشان، صدای مصیبت و دلواپسی  می دهد…!!و هنوز  که هنوز است، از دیدن جاپای قدم هایت روی برف، ذوق می کنی و هنوز صدای خش خش راه رفتن روی برگ های زرد و خشک، کیفورت می کند! حس زنده بودن می کنی. میدانی؟ احساس می کنم تو خیلی با خیلی ها فرق داری!! باید هم داشته باشی. تو خودت هستی. مثل هیچکس. متفاوت باش! نترس از تمسخر مترسک ها، بگذار مترسک بمانند!بی مقدمه بگویمت. ساده. ببخش مرا! مرا ببخش که دوستت نداشتم گاهی! آنچنان که لایق توست. ببخش که قدر ندانستم تو را. قدر نگاهی که هنوز نگران بچه گنجشک هاست و نگاه نگران، چه گران باید باشد! و ای کاش میدانستم که قدر تو چه قدر بزرگ است!تو بزرگی! میدانستی؟ با همه فرق داری. با تمام نقاب ها و نقش بازی کردن هایشان… نقش تو، تنها نقشِ بودن خود توست. آخ که چقدر دلم می خواهد تو باشم! تنها تو! و با تک تک سلول هایم احساس تو بودن را فریاد کنم.میدانی چقدر دلم برایت تنگ شده بود؟ به اندازه تمام دقایق و تک تک آن لحظاتی که دوستت نداشتم. تمام آن همه که نمی شناختمت. به اندازه آن حجم انبوه اندوه و نفرتی که از تو بودن داشتم. باور می کنی؟ باور کن…! انگار باز دارم عاشقت می شوم! قول می دهم که دیگر زیر قولم نزنم، قول می دهم یادم باشد. یادم باشد که یادم نرود که چقدر دوست داشتم تو باشم.خودت که باشی، هیچ چیز، نه این هوای سرد عاشقانه های این آدم ها، نه این دست های خالی از هیچ، نه سکوتی که به اجبار بر لب هایت دوختی – و من خوب میدانم که چقدر سخت است که فریادی را در دل پنهان کنی- نه آسمان خالی از ستاره ات، و نه تمام نداشته هایی که چشم هایشان می بیند، هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند مانند تو، مرا از خودم بودن لبریز کند. مرا از بودن سرریز کند.تو با همه فرق داری. یعنی “باید” فرق داشته باشی! بگذار خرده بگیرند و بگیرند… و هی بگیرند… چه اهمیت دارد؟ مگر کسی به حرف های رهگذران کوچه پس کوچه های زندگی هم توجه ای می کند؟ می آیند و چند روزی حوالی ات می چرخند و می خندند و باز می روند… و دوباره هیچوقت نخواهی دیدشان. تو اما قول بده. که هیچوقت فراموش نکنی. فراموش نکنی که تنها خودت بمانی… از تو بودن لبریزم کن.به حرمت تک تک نفسهایم و قسم به لحظه لحظه های تنفر از تو، دوستت دارم. قول بده خودت باشی. خوب من! وقتی خودت هستی، بهترینی. لطفا تنها خودت باش. خودت تنها باش! تنهای دوست داشتنی من… بگذار مترسک ها بخندند، بگذار مسخره ات کنند، تو اما تغییر نکن، لطفا با همه ی مترسک ها متفاوت باش!با احترامتقدیم به خودمبرای تمام لحظاتی که خودم  را نشناختم و بی رحمانه دوست نداشتم
دوشنبه 8/9/1389 - 20:6
بهداشت روانی
۲۱ گام عملی جهت پرورش اعتمادبه نفس        بسیاری از افراد، قدرت ”نه“ گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکل هائی ایجاد نموده است. امید که از این دسته انسان ها نباشید. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می شود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگوئید ”نه“   ۱) احساس گناه را از خود دور کنید. مهمترین عاملی که به اعتمادبه نفس شما آسیب وارد می نماید، احساس گناه است. وقتی که با توبهٔ حقیقی، خداوند شما را می بخشد، شما چرا خودتان را نمی بخشید! سال ها پیش اشتباهی را مرتکب شده اید، ولی بار سنگین آن را هنوز به دوش می کشید، از این لحظه، این بار سنگین را به زمین بیندازید و خودتان را سبک کنید. بنابراین اگر احساس گناه را از خود دور کنید، اعتمادبه نفس شما زیاد می شود و زمانی که اعتمادبه نفس شما زیاد شد به راحتی می توانید از گناه فاصله بگیرید. ۲) ”اقتدار“ و ”قاطعیت“ داشته باشید از امروز تمام کارهای خود را با قاطعیت انجام دهید. بعد از اینکه به درستی تصمیم خود مطمئن شدید، قاطعانه پیش بروید. حرف زدن و راه رفتن شما باید همراه با اقتدار باشد. اگر کلام شما با تردید همراه باشد، تردید خود را به مخاطب القاء کرده و در نهایت، مؤثر نخواهید بود. ۳) از یادآوری شکست های قبلی خود پرهیز نمائید هرگز به شکست های قبلی خود فکر نکنید. فقط از آن پیام و درس بگیرید و بعد آن را فراموش کنید. اگر خاطرهٔ شکست در یک سخنرانی را برای خود یادآوری کنید، شکست های گذشته، اعتمادبه فنس شما را تضعیف می کند. ۴) عبارت های تأکیدی مثبت را برای خود تکرار کنید قبل از خواب می توانید عبارت های زیر را در ذهن خود تکرار کنید و با همین جمله ها به خواب بروید به زودی تأثیر معجزه آسای تکرار این جمله ها را خواهید دید: ”اعتمادبه نفس من روز به روز بیشتر و بیشتر می شود“ یا ”من اشرف مخلوقات هستم و اعتمادبه نفس من عالی است“. ۵) عاشق خود، کار خود و خدای خود باشید خودتان را در هر شرایطی که هستید، بپذیرید. به فرض، اگر قد شما کوتاه است، خودتان را بپذیرید. هرگونه که باشید، روح خداوند در شما جاری است و توجه به همین نکته اعتمادبه نفس شما را زیاد می کند. اگر عاشق خدای خود باشید و خود را وابسته به یک نیروی برتر بدانید، به طور حتم همیشه اعتمادبه نفس دارید. به کار خود علاقه مند باشید و اگر به هر علتی از شغل خود احساس نارضایتی می کنید، سعی نمائید دیدگاه خود را نسبت به آن عوض کنید. ۶) تبسم را فراموش نکنید سعی کنید در هر شرایطی، تبسم بر لب داشته باشی. تبسم، نشانهٔ بارز اعتمادبه نفس و سلامت روان است. به طور حتم، کسی که هنر و علم ”مدیریت“ و ”نفوذ“ را بداند، هیچ لزومی ندارد که امور خود را با ”علم“ اداره کند. گفته شده پیامبر اسلام (ص) در تمام مدت زندگی خود متبسم بوده اند. اگر شما تمرین کنید، می توانید در هر شرایطی تبسمی بر لب داشته باشید. تبسم، نماد خوشروئی است و خوشروئی از نشانه های مؤمن است. ۷) مبهم حرف نزنید اگر به اصطلاح ”مِنُ مِن“ کنید، به دیگران اعلام کرده اید که من اعتمادبه نفس لازم را ندارم. بلند، روان و رسا صحبت کنید. علاوه بر این، صراحت بیان داشته باشید و به ”روشنی“ و ”وضوح“ اعلام کنید که چه می خواهید با منظورتان چیست. حاشیه نروید و به اصل مطلب بپردازید. این اقدام ها اعتمادبه نفس را تقویت می کنند. ۸) مطالعهٔ خود را زیاد کنید. کسی که زیاد مطالعه می کند و اطلاعات زیادی به دست می آورد، خودش را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می بیند و این یعنی همان اعتمادبه نفس. ۹) آراستگی ظاهر خود را حفظ کنید اگر شما ظاهر آراسته و مرتبی داشته باشید، اعتمادبه نفس بیشتری خواهید داشت. سعی کنید به وضع ظاهری خود چه در لباس خانه و چه در لباس رسمی توجه داشته باشید. اگر ظاهر مطلوبی نداشته باشید، به حضور در جمع علاقهٔ زیادی نخواهید داشت. گاه یک لک بر پیراهن شما ممکن است شما را از شرکت در یک جلسهٔ مهم بازدارد! ۱۰) آرامش خود را حفظ کنید مضطرب و عجول بودن، از اعتمادبه نفس شما خواهد کاست. سعی کنید آرامش خود را در همه حال حظ کنید. به سرعت کارهای خود را انجام دهید، ولی آرامش خود را از دست ندهید. حتی در میدان جنگ هم اگر آرامش داشته باشید، راه حل یابی برای شما آسان تر خواهد بود. اگر آرامش خودتان را از دست بدهید، ممکن است شمال و جنوب را هم گم کنید. پس یادتان باشد: ”آرامش، اعتمادبه نفس می آورد“. ۱۱) در مقابل آئینه بایستید و از خود تعریف کنید این کار در کسب اعتمادبه نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهرهٔ خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید. ۱۲) در حال زندگی کنید اگر د رحال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمائید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح ”امروز“ شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز یا نگرانی فردا سپری کنید، لحظه ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می باشد. ۱۳) دست دادن خود را محکم تر کنید. به اصطلاح ”شل“ و ”وارفته“ دست ندهید. به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه ۱۴) به موفقیت های خود نگاهی بیندازید از موفقیت هائی که تاکنون داشته اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتمادبه نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید. ۱۵) به خودتان تبریک بگوئید حتی از گفتن جمله هائی مانند ”شب بخیر“ و ”دوستت دارم“ نیز به خود امتناع نوزید. حتی برای خودتان جشن تولد بگیرد به خودتان اهمیت بدهید. ۱۶) همیشه مبلغی پول با خود داشته باشید وجود مقداری پول در جیب و کیف شخصی شما اعتمادبه نفستان را زیاد می کند. تاکنون شاید این موضوع را تجربه کرده باشید. ۱۷) نیروی نگاه خود را تقویت نمائید افراد نظامی به خصوص آنهائی که در مشاغل فرماندهی بوده اند، ناخودآگاه نیروی نگاه قدرتمندی دارند، اگر می خواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید: چیزی شبیه یک ساچمهٔ سیاه را در وسط یک سینی قرار دهید و سعی کنید با نگاه خود از فاصله ۲ متری آن را حرکت دهید. ۱۸) ”نه“ گفتن را یاد بگیرید. بسیاری از افراد، قدرت ”نه“ گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکل هائی ایجاد نموده است. امید که از این دسته انسان ها نباشید. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می شود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگوئید ”نه“ ۱۹) فکر کنید که اعتمادبه نفس بی نظیری دارید هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتمادبه نفس ندارید. همیشه سعی کنید نسبت به خود فکرهای مثبت و والائی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتمادبه نفس ندارید، چه طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند شما اعتمادبه نفس دارید! فراموش نکنید که به هر چه فکر کنید، به سرتان می آید. اگر فکر کنید که کاری را نمی توانید اجام دهید، به طور حتم نمی توانید و اگر فکر کنید می توانید کاری را انجام دهید به طور حتم می توانید. آنچه مهم است، فقط افکار شما است. ۲۰) سرعت راه رفتن خود را بیشتر کنید. کسی که اعتمادبه نفس دارد گام های مستحکم برمی دارد و هدفمند راه می رود. قوی، قدرتمند و پرانرژی باشید. ۲۱) سر خود را بالا نگاه دارید این کار باعث می شود: ▪ جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب (خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد. ▪ حجم ریه ها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود. ▪ راه های هوائی از قبیل نای، نایژه ها، حلق و بینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفس، راحت تر شود. ▪ میدان دید بیشتر شود. ▪ به برازندگی ظاهر شخص کمک می کند. ▪ از همه مهمتر، اعتمادبه نفس شخص را زیاد می کند.         آرمان داوری / کارشناس ارشد مدیریت  

        مجله شادکامی و موفقیت 

شنبه 6/9/1389 - 15:3
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته