سه شنبه 12 تير 1403 - 23 ذيحجه 1445 - 2 ژولاي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
khadem_1371
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 2
تعداد نظرات : 2
زمان آخرین مطلب : 4263روز قبل
سياست
دموکراسی
مقاله 1
الف ) مفهوم و معانی دموکراسی
تعریف دموکراسی در فرهنگ لغت
در تعریف دیکشنری لانگمن آمده :
Definition of DEMOCRACY
1
a : government by the people; especially : rule of the majority b : a government in which the supreme power is vested in the people and exercised by them directly or indirectly through a system of representation usually involving periodically held free elections
2
:
political unit that has a democratic government
ترجمه متن :
تعریف از دموکراسی
1: الف ) دولت توسط مردم ، ویژه : حکومت اکثریت . ب ) دولتی که قدرت آن ازان مردم است و اعمال آن به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق نمایندگانی که به صورت انتخابات دوره ای و آزاد است ، اداره میشود .
2: یک واحد و ویژگی سیاسی است که لازمه دولت های دموکراتیک است.
تعریف دموکراسی از منظر محققین
دموكراسی، عبارت است از شكلی از حكومت كه مطابق با اصول حاكمیت مردم، برابری سیاسی، مشورت با همه مردم و حكومت اكثریت سامان یافته است
[1]
دموکراسی سیستم سیاسی است که در آن قدرت در دست کل مردم است. به طور خلاصه ، در سیستم های دموکراتیک حکومت توسط مردم کنترل می شود وشهروندان بر طبق قانون اساسی ای اداره می شوند که حقوق اولیه ی انسانی آن ها را ضمانت و قدرت را میان مردم تقسیم کرده باشد.
[2]
دموكراسی واژه ایست که بر حكومتی دلالت می كند كه در آن اراده اكثریت شهروندان
واجد صلاحیت ،حاكم باشد
[3]
تعریف دموکراسی از منظر رسانه ها
دموكراسی
Democracy
حكومت “دموس” یا “عامه مردم” است، یعنی حق مردم در تصمیم گیری پیرامون امور عمومی جامعه.
[4]
دموکراسی کلمهای یونانی است و کاربرد اجتماعی و سیاسی آن به معنای «حاکمیت مردم» یا «حق همگان برای شرکت در تصمیمگیری در امور همگانی» است. دموکراسی یا حکومت مردمسالاری که در متون کلاسیک «حکومت مردم بر مردم، برای مردم» تعریف شده است؛ تلفیقی از دو لفظ یونانی
"
Demos
"
به معنای عامه مردم و
"
Kratos
"
به معنای قدرت، حکومت، ادارة امور و حاکمیت میباشد که امروزه به نام حاکمیت آرأ مردم از آن نام برده میشود.
[5]
ب)
مهمترین پیشتازان اندیشه ی دموکراسی
ارسطو (۲۳۳-۳۸۴ ق.م) : (تاریخی)
به نظر او انسان طبعا حیوان سیاسی است که در دولت شهر زندگی می کند؛ انسان به حکم برخورداری از قوه ی انحصاری نطق و گفتار می تواند درباره ی درستی و نا درستی، سود و زیان و حقیقت و خطای امور سخن بگوید. پس زندگی انسانی مستلزم زیستن در جماعتی است که انسان بتواند در آن درباره ی امور عمومی آزادانه سخن بگوید. به نظر او دولت شهر یا جامعه ی سیاسی مطلوبی که در آن انسان از قوه ی عقل و نطق خود بهره گیرد، دولتی است که در آن تعداد کثیری از مردم به نفع کل جامعه حکومت می کنند.
اما دموکراسی، حکومتی است که در آن تعداد کثیری از مردم به نفع خودشان حکومت می کنند و از آن جا که اکثریت مردم فقیرند، پس دموکراسی حکومت تهیدستان است. نهایتا بهترین حکومت ممکن از منظر ارسطو حکومتی بود که ویژگی های انواع رایج و متداول حکومت یعنی دموکراسی و الیگارشی را با هم ترکیب کند، بدین شیوه که شمار کثیری از شهروندان در حکومت مشارکت نمایند اما این تعداد آن قدر زیاد نباشد که حکومت را از آن تهیدستان سازد.
جان لاک (۱۷۰۴-۱۶۳۲) : (کلاسیک)
لاک از بنیان گذاران اصلی دموکراسی لیبرال به شمار می رود. وی استاد پزشکی در دانشگاه آکسفورد و در زندگی سیاسی انگلستان در آن دوران نقشی فعال داشت و به علت مخالفت با در بار سلطنتی چندین سال انگلستان را ترک کرد و در هلند به سر برد. عناصر اصلی لیبرالیسم لاک،تاکید بر آزادی و برابری طبیعی انسان ها، حق حیات و مالکیت آدمیان، حکومت محدود و مشروط به قانون طبیعی و رضایت مردم، تساهل دینی، تفکیک قوای حکومتی، اصالت جامعه در مقابل دولت و حق شورش بر ضد حکام خود کامه بود.
الکسی دو توکویل: (۱۸۵۹-۱۸۰۵)
توکویل، مورخ و اندیشمند سیاسی فرانسوی از خانواده ای اشرافی بود و به رغم آن که خانواده اش از جریان
انقلاب فرانسه زیان بسیار دید، بر این نظر بود که اندیشه های اساسی دموکراسی، یعنی آزادی چنان مشروعیتی پیدا کرده که در مقابل آن نمی توان مقاومتی کرد. وی خود با حمایت از سلطنت لیبرالی لویی فیلیپ از سابقه ی اشرافی خویش فاصله گرفت و به دفاع از لیبرالیسم و دموکراسی پرداخت. استدلا اصلی او در کتاب دو جلدی دموکراسی در آمریکا این است که جهان مدرن،جهانی دموکراتیک است و دیگر امکان تاسیس اقتدار مشروع بر مبنایی غیر از دموکراسی از میان رفته است. به نظر او وجود جامعه ی مدنی لازمه ی دموکراسی است. او می گوید(نهادهای جامعه ی مدنی همچون مدارسی هستند که مردم در آن ها درس دموکراسی را فرا میگیرند).
کارل پوپر(۱۹۹۴-۱۹۰۲) : (مدرن)
پوپر، فیلسوف علم ،عالم بزرگ اتریشی در زمینه ی دموکراسی نیز نظریه پردازی کرد. در حقیقت کل آثار او ملهم از این اندیشه ی اساسی است که آزادی و حقیقت به هم وابسته هستند. مهمترین اثر سیاسی او جامعه ی باز و دشمنان آن بود . در این کتاب پوپر به نقد آرای دشمنان آزادی های دموکراتیک و جامعه ی باز پرداخت و فلاسفه ی بزرگی چون افلاطون،ارسطو، هگل و مارکس را مسوول استقرار جامعه ی بسته و استبداد سیاسی شمرد. به نظر او همچنان که علم از طریق ابطال نظریه های مستقر پیشرفت می کند،
جامعه و سیاست نیز برای پیشرفت خود نیاز به ابطال اصول مستقر دارند.
جامعه ی بسته بر اساس این ادعا که مبتنی بر حقایق از پیش تعیین شده است، مجالی برای نقد
ابطال سیاست ها باقی نمی گذارد. مهمترین امتیاز دموکراسی بر دیگر انواع حکومت، به نظر پوپر آن است که در آن می توان حکام ناشایست و فاسد را از کار بر کنار کرد. به طور کلی به نظر پوپر،دموکراسی با اصل عمومی کلی بر اندیشه ی او یعنی باز بودن جهان و تغییر جهان و غیر قطعی و نا تمام بودن همه ی حقایق نسبتی اساسی دارد.
[1]
-
آشنایی با علم سیاست ، آسیتن، رنی ، ترجمه لیلا سازگار، تهران، مركز نشر دانشگاهی، 1374 ص 138
[2]
- دکتر عضدانلو،مفاهیم اساسی جامعه شناسی
[3]
-
دموكراسی نوین
،
برایس ، جیمز
[4]
-
روزنامه رسالت، شماره 6866 به تاریخ 11/9/88، صفحه 10 (اندیشه)
[5]
- سایت ،
www.porsojoo.com/fa/node/3359
دوشنبه 8/8/1391 - 22:40
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
سياست
مقاله 1
الف ) مفهوم و معانی دموکراسی
تعریف دموکراسی در فرهنگ لغت
در تعریف دیکشنری لانگمن آمده :
Definition of DEMOCRACY
1
a : government by the people; especially : rule of the majority b : a government in which the supreme power is vested in the people and exercised by them directly or indirectly through a system of representation usually involving periodically held free elections
2
:
political unit that has a democratic government
ترجمه متن :
تعریف از دموکراسی
1: الف ) دولت توسط مردم ، ویژه : حکومت اکثریت . ب ) دولتی که قدرت آن ازان مردم است و اعمال آن به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق نمایندگانی که به صورت انتخابات دوره ای و آزاد است ، اداره میشود .
2: یک واحد و ویژگی سیاسی است که لازمه دولت های دموکراتیک است.
تعریف دموکراسی از منظر محققین
دموكراسی، عبارت است از شكلی از حكومت كه مطابق با اصول حاكمیت مردم، برابری سیاسی، مشورت با همه مردم و حكومت اكثریت سامان یافته است
[1]
دموکراسی سیستم سیاسی است که در آن قدرت در دست کل مردم است. به طور خلاصه ، در سیستم های دموکراتیک حکومت توسط مردم کنترل می شود وشهروندان بر طبق قانون اساسی ای اداره می شوند که حقوق اولیه ی انسانی آن ها را ضمانت و قدرت را میان مردم تقسیم کرده باشد.
[2]
دموكراسی واژه ایست که بر حكومتی دلالت می كند كه در آن اراده اكثریت شهروندان
واجد صلاحیت ،حاكم باشد
[3]
تعریف دموکراسی از منظر رسانه ها
دموكراسی
Democracy
حكومت “دموس” یا “عامه مردم” است، یعنی حق مردم در تصمیم گیری پیرامون امور عمومی جامعه.
[4]
دموکراسی کلمهای یونانی است و کاربرد اجتماعی و سیاسی آن به معنای «حاکمیت مردم» یا «حق همگان برای شرکت در تصمیمگیری در امور همگانی» است. دموکراسی یا حکومت مردمسالاری که در متون کلاسیک «حکومت مردم بر مردم، برای مردم» تعریف شده است؛ تلفیقی از دو لفظ یونانی
"
Demos
"
به معنای عامه مردم و
"
Kratos
"
به معنای قدرت، حکومت، ادارة امور و حاکمیت میباشد که امروزه به نام حاکمیت آرأ مردم از آن نام برده میشود.
[5]
ب)
مهمترین پیشتازان اندیشه ی دموکراسی
ارسطو (۲۳۳-۳۸۴ ق.م) : (تاریخی)
به نظر او انسان طبعا حیوان سیاسی است که در دولت شهر زندگی می کند؛ انسان به حکم برخورداری از قوه ی انحصاری نطق و گفتار می تواند درباره ی درستی و نا درستی، سود و زیان و حقیقت و خطای امور سخن بگوید. پس زندگی انسانی مستلزم زیستن در جماعتی است که انسان بتواند در آن درباره ی امور عمومی آزادانه سخن بگوید. به نظر او دولت شهر یا جامعه ی سیاسی مطلوبی که در آن انسان از قوه ی عقل و نطق خود بهره گیرد، دولتی است که در آن تعداد کثیری از مردم به نفع کل جامعه حکومت می کنند.
اما دموکراسی، حکومتی است که در آن تعداد کثیری از مردم به نفع خودشان حکومت می کنند و از آن جا که اکثریت مردم فقیرند، پس دموکراسی حکومت تهیدستان است. نهایتا بهترین حکومت ممکن از منظر ارسطو حکومتی بود که ویژگی های انواع رایج و متداول حکومت یعنی دموکراسی و الیگارشی را با هم ترکیب کند، بدین شیوه که شمار کثیری از شهروندان در حکومت مشارکت نمایند اما این تعداد آن قدر زیاد نباشد که حکومت را از آن تهیدستان سازد.
جان لاک (۱۷۰۴-۱۶۳۲) : (کلاسیک)
لاک از بنیان گذاران اصلی دموکراسی لیبرال به شمار می رود. وی استاد پزشکی در دانشگاه آکسفورد و در زندگی سیاسی انگلستان در آن دوران نقشی فعال داشت و به علت مخالفت با در بار سلطنتی چندین سال انگلستان را ترک کرد و در هلند به سر برد. عناصر اصلی لیبرالیسم لاک،تاکید بر آزادی و برابری طبیعی انسان ها، حق حیات و مالکیت آدمیان، حکومت محدود و مشروط به قانون طبیعی و رضایت مردم، تساهل دینی، تفکیک قوای حکومتی، اصالت جامعه در مقابل دولت و حق شورش بر ضد حکام خود کامه بود.
الکسی دو توکویل: (۱۸۵۹-۱۸۰۵)
توکویل، مورخ و اندیشمند سیاسی فرانسوی از خانواده ای اشرافی بود و به رغم آن که خانواده اش از جریان
انقلاب فرانسه زیان بسیار دید، بر این نظر بود که اندیشه های اساسی دموکراسی، یعنی آزادی چنان مشروعیتی پیدا کرده که در مقابل آن نمی توان مقاومتی کرد. وی خود با حمایت از سلطنت لیبرالی لویی فیلیپ از سابقه ی اشرافی خویش فاصله گرفت و به دفاع از لیبرالیسم و دموکراسی پرداخت. استدلا اصلی او در کتاب دو جلدی دموکراسی در آمریکا این است که جهان مدرن،جهانی دموکراتیک است و دیگر امکان تاسیس اقتدار مشروع بر مبنایی غیر از دموکراسی از میان رفته است. به نظر او وجود جامعه ی مدنی لازمه ی دموکراسی است. او می گوید(نهادهای جامعه ی مدنی همچون مدارسی هستند که مردم در آن ها درس دموکراسی را فرا میگیرند).
کارل پوپر(۱۹۹۴-۱۹۰۲) : (مدرن)
پوپر، فیلسوف علم ،عالم بزرگ اتریشی در زمینه ی دموکراسی نیز نظریه پردازی کرد. در حقیقت کل آثار او ملهم از این اندیشه ی اساسی است که آزادی و حقیقت به هم وابسته هستند. مهمترین اثر سیاسی او جامعه ی باز و دشمنان آن بود . در این کتاب پوپر به نقد آرای دشمنان آزادی های دموکراتیک و جامعه ی باز پرداخت و فلاسفه ی بزرگی چون افلاطون،ارسطو، هگل و مارکس را مسوول استقرار جامعه ی بسته و استبداد سیاسی شمرد. به نظر او همچنان که علم از طریق ابطال نظریه های مستقر پیشرفت می کند،
جامعه و سیاست نیز برای پیشرفت خود نیاز به ابطال اصول مستقر دارند.
جامعه ی بسته بر اساس این ادعا که مبتنی بر حقایق از پیش تعیین شده است، مجالی برای نقد
ابطال سیاست ها باقی نمی گذارد. مهمترین امتیاز دموکراسی بر دیگر انواع حکومت، به نظر پوپر آن است که در آن می توان حکام ناشایست و فاسد را از کار بر کنار کرد. به طور کلی به نظر پوپر،دموکراسی با اصل عمومی کلی بر اندیشه ی او یعنی باز بودن جهان و تغییر جهان و غیر قطعی و نا تمام بودن همه ی حقایق نسبتی اساسی دارد.
[1]
-
آشنایی با علم سیاست ، آسیتن، رنی ، ترجمه لیلا سازگار، تهران، مركز نشر دانشگاهی، 1374 ص 138
[2]
- دکتر عضدانلو،مفاهیم اساسی جامعه شناسی
[3]
-
دموكراسی نوین
،
برایس ، جیمز
[4]
-
روزنامه رسالت، شماره 6866 به تاریخ 11/9/88، صفحه 10 (اندیشه)
[5]
- سایت ،
www.porsojoo.com/fa/node/3359
چهارشنبه 29/10/1389 - 17:27
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 2
]
1
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته