آیه 10 وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ بىتردید پیامبرانى هم كه پیش از تو بودند استهزا شدند، پس آن عذابى كه مسخرهاش مىكردند، كسانى را كه پبامبران را به استهزا مىگرفتند فرا گرفت.
*بسیارى از رسولان الهى قبل از پیامبر (ص)، مورد تمسخر و استهزاى كافران قرار گرفتند. و لقد استهزىء برسل من قبلك *استهزاى كفار نسبت به پیامبر اكرم (ص)، با درخواست نزول كتاب ملموس و مشاهده فرشتگان و لو نزلنا علیك كتبا فى قرطاس فلمسوه ... و لقد استهزىء برسل من قبلك *دلدارى خداوند به پیامبر (ص) با یادآورى استهزاى انبیاى گذشته و سرنوشت شوم استهزاكنندگان و لقد استهزىء برسل من قبلك فحاق بالذین سخروا منهم ما كانوا به یستهزءون *كافرانى كه پیامبران و عذابهاى موعود آنان را استهزا مىكردند، به همان عذابهاى مورد تمسخر خویش گرفتار شدند. فحاق بالذین سخروا منهم ما كانوا به یستهزءون كلمه «ما» در «ما كانوا ...» موصوله و مراد از آن به قرینه «حاق ...»، عذاب الهى است كه در ضمن سخنان پیامبران مطرح مىشده و مورد استهزاى كافران قرار مىگرفته است. * خداوند، یار و پشتیبان پیامبران خویش در طول تاریخ و لقد استهزىء برسل من قبلك فحاق بالذین سخروا منهم ما كانوا به یستهزءون *لزوم استوارى در برابر جنگ روانىدشمنان و نهراسیدن از استهزاى آنان و لقد استهزىء برسل من قبلك فحاق بالذین سخروا منهم ما كانوا به یستهزءون
آیه 11 قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ بگو: در زمین سیر كنید، سپس بنگرید كه عاقبت تكذیب كنندگان چگونه بود؟
آیه 8
آیه 7 وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْكَ كِتَاباً فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ كَفَرُوا إِنْ هذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ و اگر نوشتهاى را در كاغذى بر تو نازل مىكردیم و آن را با دستهاى خود لمس مىكردند، آنان كه كفر ورزیدهاند مىگفتند: این جز سحرى آشكار نیست. *كفّار مكه حتى در صورت نزول كتابى ملموس از سوى خداوند بر پیامبر (ص)، آن را سحر مىخواندند. و لو نزلنا علیك كتبا فى قرطاس فلمسوه بأیدیهم لقال الذین كفروا إن هذا إلا سحر مبین سوره انعام در مكه نازل شده و ناظر به مشركان مكه مىباشد. * نزول آیات قرآن بر پیامبر (ص) به شكل نوشتارهایى ملموس نبوده است. و لو نزلنا علیك كتبا فى قرطاس فلمسوه بأیدیهم * اتهام سحر، وسیله اى براى مبارزه كافران با رسالت پیامبر (ص) و آیات الهى لقال الذین كفروا إن هذا إلا سحر مبین *كفر و سرسختى در برابر حق، زمینهساز انحراف در بینش و تفسیر غلط و نابجا از پدیدههاست. و لو نزلنا ... لقال الذین كفروا إن هذا إلا سحر مبین عنوان ساختن كفر در «الذین كفروا ...» نشان دهنده تأثیر كفر در بینش غلط و منحرف كافران است. یعنى «كفر» موجب مىگردد كه پدیدهها بر خلاف حق و واقع تفسیر شوند. *كفرورزى، موجب انكار هر گونه معجزه و آیه (گواه حقانیت پیامبر) هر چند ملموس و قابل حس باشد. و لو نزلنا علیك ... لقال الذین كفروا إن هذا إلا سحر مبین
آیه 4
وَ مَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ و هیچ آیتى از آیات پروردگارشان برایشان نمىآید مگر اینكه از آن رویگردانند. *رویگردانى از هر آیت خداوند، شیوه لجوجانه كافران عصر بعثت وما تأتیهم من ءایةٍ من ءایت ربّهِم الّا كانوا عنها معرضین * رویگردانى از آیات خداوند و بىتوجهى به آن كفر است. ثمَّ الَّذین كفروا ... وما تأتیهم من ءایةٍ من ءایت ربّهِم الّا كانوا عنها معرضین این آیه بیانگر ویژگیهاى فكرى و روحى كافران است كه در آیه اول مطرح شد. از این رو مىتواند بیان ویژگیهایى باشد كه در مجموع موجب اطلاق «كافر» بر آنان شده است، نه بیان حالات آنان پس از كفر. *فرستادن آیات و معجزات، مقتضاى ربوبیت خداوند و عنایت او به هدایت مردم وما تأتیهم من ءایةٍ من ءایت ربّهِم *نكوهش كافران عصر بعثت از سوى خداوند به خاطر عناد و لجاجت آنان در برابر آیات الهى وما تأتیهم من ءایةٍ ... الّا كانوا عنها معرضین آیه 5 فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ در نتیجه حق را هنگامى كه برایشان آمد تكذیب كردند، ولى به زودى خبرهاى آنچه مسخرهاش مىكردند به آنان خواهد رسید. *تكذیب حق از سوى كافران مكه در نتیجه عناد و لجاجت وما تأتیهم من ءایةٍ ... فقد كذّبوا بالحق لمّا جاءهم تفریع «فقد كذبوا ...» بر آیه قبل، بیانگر آن است كه ریشه تكذیب حق از سوى كافران مكه، عناد و لجاجت آنان بوده است. * كافران عصر بعثت، على رغم علم و آگاهى، حق را تكذیب كردند. فقد كذَّبوا بالحقّ لمّا جاءهم قید «لما جائهم» بیانگر آن است كه تكذیب حق از سوى كافران نه از سر جهل بلكه على رغم شناخت حق و علم و آگاهى بوده است. * قرآن، كتابى سراسر حق و مبرّا از هر گونه باطل فقد كذَّبوا بالحقّ مراد از حق در آیه ظاهراً قرآن كریم است. *تكذیب آیات الهى، تكذیب حق است. وما تأتیهم من ءایةٍ ... فقد كذَّبوا بالحقّ *رویگردانى از آیات خداوند، تكذیب حق است. الّا كانوا عنها معرضین. فقد كذَّبوا بالحقّ *رودررویى با حق و تكذیب آن، زمینه رویگردانى از آیات الهى وما تأتیهم ... الّا كانوا عنها معرضین. فقد كذَّبوا بالحقّ «فاء» در «فقد كذبوا» مىتواند سببیه باشد، بر این مبنا جمله «فقد كذبوا ...» بیانگر سبب و زمینه اعراض مذكور در آیه قبل است. * رویگردانى، تكذیب و تمسخر، مراحل مبارزه و رویارویى كافران با آیات الهى و قرآن وما تأتیهم من ءایةٍ ... الّا كانوا عنها معرضین. فقد كذَّبوا بالحقّ ... ما كانوا بِهِ یستهزِءون *عذاب خداوند و سرانجامى شوم در انتظار تكذیبكنندگان و استهزاگران حق (قرآن و دیگر آیات خداوند) فقد كذَّبوا بالحقّ لمّا جاءهم فسوف یأتیهِم انبؤا ما كانوا به یستهزءون *نوید خداوند به ظهور و پیشرفت و پیروزى قریبالوقوع اسلام و پیامبر (ص)، على رغم استهزاى كافران صدر اسلام فسوف یأتیهم انبؤا ما كانوا به یستهزءون مراد از «یأتیهم أنباؤا ما كانوا»، مىتواند تحقق امورى مانند پیروزى اسلام باشد كه كفار آن را به مسخره گرفته و تكذیب مىكردند. * تهدید استهزاگران حق (قرآن و آیات الهى) به كیفر اخروى از سوى خداوند فقد كذَّبوا بالحقّ لمّا جاءهم فسوف یأتیهِم انبؤا ما كانوا به یستهزءون محتمل است مراد از «سوف یأتیهم ...» كیفر اخروى نیز باشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم