• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 7
تعداد نظرات : 5
زمان آخرین مطلب : 4152روز قبل
شخصیت ها و بزرگان

آقا مجتبی تهرانیاسفند ماه سال 80 بود، حدود 11 سال پیش، که ناگهان خبری تمام جامعه ایران را تحت تأثیر خود قرار داده بود.

احمدرضا عابدزاده عقاب ایران و آسیا بعد از شرکت در یک مراسم عروسی به طور ناگهانی به کما رفته بود. یادم می آید در آن دوران همه و همه، از کودک و جوان و زن و مرد برای این اسطوره فوتبال ایران دست به دعا برده بودند، و چه خوب رسانه ملی در آن زمان به رسم ادب و به پاس زحمات این فرزند ایران اسلامی مردم را از لحظه لحظه وضعیت ایشان باخبر می کرد و از مردم می خواست برای سلامتی او دعا کنند.

چرا رسانه ملی نمی خواهد جوانان بدانند، که آقا مجتبی تهرانی که بود، چگونه زیست و چگونه مُرد؟

مردم هم سنگ تمام گذاشتند و یادم می آید با آنکه نام بیمارستان بستری شدن عابدزاده اعلام نشده بود اما باز هم جوانان و نوجوانان متوجه محل استراحت این بازیکن شده بودند و پشت درهای بیمارستان کسری دست به دعا برداشته بودند و ....

... قریب یک ماه پیش بود که خبر بیماری معلم اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در یکی از سایت ها دیدم.

هرچه منتظر ماندم تا ببینم آیا خبری در رسانه ملی منتشر می شود یا خیر، نشد که نشد.

تا اینکه وقتی چند روز پیش حضرت آقا را در حال نماز بر پیکر این مرد بزرگ مشاهده نمودم، ناگهان دلم گرفت.

که چرا نفهمیدیم آقا مجتبی تهرانی که بود، چگونه زیست و چگونه مُرد.

و اینکه چرا رسانه ملی نمی خواهد جوانان بدانند، که آقا مجتبی تهرانی که بود، چگونه زیست و چگونه مُرد؟


روح اله قمری

يکشنبه 1/11/1391 - 1:4
دانستنی های علمی
مناجاتآنگاه که خورشید از مشرق طلوع می­کند و ماه کم کم از چشم همه می­افتد! در نگاه اول، همه بیدار می­شویم از خواب. گویی صحنه فراهم شده برای تلاش.خورشید نور خود را به من می­دهد، به تو نیز، به او هم و به همه آن­ها که از گذشته زیسته­اند و اکنون می­زیند و در آینده خواهند زیست. ماه نیز به همه تابیده، می­تابد و خواهد تابید. رسم ماه تابیدن است، چه بر آن­ها که در شب دهم سال 61 هجری قمری مستانه و رقصانه و پایکوبان در انتظار صبح فردا و غنایم کاروانیان بودند، و چه بر عباس بن علی(ع)، که مشغول جمع­آوری خارهای اطراف خیمه کاروان حسین(ع) بود.
و چه صفایی داشت انعکاس نور ماه در آبگرفتگی­های شلمچه! و عجب شوری داشت آن مرد شاد در استخرهای شمال تهران!
ماه بر یزید و شمر هم ­تابید.حتی آن زمان که ماه بر قبرهای کنده شده در دل بیابان های داغ شلمچه ـ که محل مناجات رزمندگان بود ـ می­تابید، بر استخرهای پر از آب «تجریش» و «گُلسار» ـ در شهرهای تهران و رشت ـ نیز می­تابید، و چه صفایی داشت انعکاس نور ماه در آبگرفتگی­های شلمچه! و عجب شوری داشت آن مرد شاد در استخرهای شمال تهران!دیشب نیز ماه می­تابید. امشب هم، و فردا نیز ...!آری دیشب که در بستر ناز خوابیده بودم، و نور ماه به صورتم خورد، برخاستم و پرده پنجره را باز کردم تا نور ماه مزاحم ادامه خوابم نباشد، و دوباره خوابیدم.و حال نیز من ناراحت نیستم، تو نیز نباش! می­دانم هستند انسان­هایی که همان نور مهتاب وسیله روشنایی­شان برای خواندن مناجات امیرالمومنین است.و هنوز ماه می­تابد؛ به همه، به او، به من، و به تو!

 

روح الله قمری

جمعه 10/2/1389 - 2:58
دانستنی های علمی
همه کسانی که خود را بسیجی می­دانند باید خود را برای مقابله با فساد اقتصادی، اخلاقی، دینی و ... در هر جای جهان هستی، آماده مبارزه نمایند.
بسیج، مولود مبارک انقلاب و ابتکار فرخنده امام راحل(ره) می­باشد. به راستی چگونه است که امام راحل در هنگام تأسیس چنین نیروی عظیمی صفت «مستضعفین» را در انتهای این نام مقدس قرار داد؟ شاید برخی اینگونه تصور کنند که منظور از «بسیج مستضعفین»، بسیج انسان­هایی است که از فرط بیچارگی و فقر به نان شب محتاجند و تحت ظلم ثروتمندان جامعه قرار دارند، و بسیج مستضعفین به عنوان مرجعی است که می­توانند تحت لوای آن حق خود را از ظالمان اقتصادی بگیرند. حال آنکه اگر اینگونه تصور کنیم بسیاری از اقشار جامعه که مشکل اقتصادی ندارند از دایره بسیج خارج خواهند شد. این سوالی است که به محض شنیدن نام این نهاد مقدس به ذهن خطور می­کند. با چنین تصوری دیگر اقشار جامعه، اعم از کارگران، کارمندان، دانش­آموزان، دانشجویان، بازاری­ها، مهندسان، دکترها و ... که درصد بالایی از جمعیت جهان را تشکیل می­دهند دیگر جایی در بسیج نخواهند داشت!حال آنکه در تفکرات امام اینگونه بود که ما باید کاری کنیم که همه عضو بسیج باشند و بدین ترتیب بود که فرمان بسیج بیست میلیونی را صادر فرمودند. آری مستضعف تنها به معنای فقیر اقتصادی نیست بلکه فقر اجتماعی، دینی، اخلاقی و ... را دربر می­گیرد.اگر در دنیا مستضعف اقتصادی باشد مطمئناً ظلم اقتصادی نیز هست.اگر در دنیا مستضعف اجتماعی باشد مطمئناً ظلم اجتماعی نیز هست.اگر در دنیا مستضعف اخلاقی باشد مطمئناً ظلم اخلاقی نیز هست. اگر در دنیا مستضعف دینی باشد مطمئناً انحراف دینی نیز هست، و بسیاری از اگرهای دیگر که بسیج مستضعفین برای مبارزه با این ظلم و ستم­ها و انحرافات، و همچنین کمک به مستضعفین جهان خود را آماده مبارزه با ظالمان نموده است، و همه کسانی که خود را بسیجی می­دانند باید خود را برای مقابله با فساد اقتصادی، اخلاقی، دینی و ... در هر جای جهان هستی، آماده مبارزه نمایند.این است معنای واقعی بسیج مستضعفین.

 

روح الله قمری
پنج شنبه 17/10/1388 - 12:13
دانستنی های علمی
مرز ایران ـ آذربایجانیاد دارم معلم علوم را که وقتی از خواص خاک حرف می­زد، می­گفت که تمام خاک­های کره زمین دارای خواص مشترکی هستند. مثلاً سیلیسیم دارند، منیزیم دارند و خیلی چیزهای دیگر که هیچ کدامشان یادم نیست!

 چند وقت پیش در سفری تفریحی از رشت به آستارا وقتی که از کنار مرز که در سمت راست جاده بود، به آن سوی مرز ـ یعنی خاک کشور جمهوری آذربایجان ـ نگاه می­کردم ناگاه به یاد حرف معلم علوم دوره راهنمایی­ام اتفادم. راست می­گفت علاوه بر شباهت­هایی که او می­گفت چیزهای دیگری نیز بود. مثلاً آن طرف سیم خاردار، همان درختان و بوته­هایی روئیده بودند که در این سمت سیم خاردار نیز وجود داشتند و خیلی چیزهای مشابه دیگر.

در راه برگشت با خود فکر می­کردم، کاشکی در دوران راهنمایی درسی با عنوان «ولایت» نیز می­داشتیم.

اما در این میان تفاوت­هایی میان این دو خاک بود که در حالت ظاهر دیده نمی­شود، که هرکدامشان بارها و بارها ارزشی بیش از چیزهایی داشتند که معلم علوم سر کلاس درس گفته بود.ارزش­هایی که خیلی­ها برای آن از بسیاری از علایق خود گذشتند. شاید باور کردنش سخت باشد که یکی برای آن «دست» داد یکی دیگر «پا» داد دیگری «خون» داد آن یکی «سر» داد و بسیاری «جان»!!

این ارزش­ها رنگی دیگر به این خاک می­دهند که زمین تا آسمان آن را با خاک آن طرف سیم خاردار متمایز می­کند. خاکی که ولایت فقیه در آن معنا می­شود، عشق، صفا، صمیمیت و تمام خوبی­های دیگر در آن یافت می­شود.آری این­ها بود که سبب شد بسیاری برای این خاک جان و سر و دست و پا بدهند تا به سلامت به دست ما برسد و اگر نه، این همه گذشت و فداکاری معنا نمی­یافت.در راه برگشت با خود فکر می­کردم، کاشکی در دوران راهنمایی درسی با عنوان «ولایت» نیز می­داشتیم.با این حال ما مانده­ایم و وظیفه ای بس سنگین در حفظ این خاک. خدا کند شرمنده نشویم .


 

منبع وبلاگ: ofoghhayeroshan                    روح الله قمری

سه شنبه 15/10/1388 - 12:18
سياست
سید محمد مهدی طباطباییآقای سید مهدی طباطبایی در یک برنامه تلویزیونی نظرات خود را در مورد حوادث بعد از انتخابات در چند جمله بیان نمودند که به این شرح می­باشد:«من از ابتدای قضایای انتخابات قصد داشتم در یک برنامه تلویزیونی این موارد را بگویم، به نظر من اگر رئیس جمهور بعد از پیروزی در انتخابات، سخنرانی‌ای را که یک هفته بعد از انتخابات کردند انجام می دادند و مردم را دعوت به مهربانی می‌کردند بسیاری از این فتنه‌ها اتفاق نمی‌افتاد.»آقای طباطبایی در بیان نظر خود ـ هر چند در رسانه ملی ـ کاملا آزادند، اما نکته­ای که باید به ایشان تذکر داد اینست که چگونه می­شود که در  تمام مدت قبل، حین و بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، که رقبای احمدی­نژاد همه گونه بی­قانونی و تخلف را از خود بروز دادند، هیچگونه موضع گیری نداشته­اند اما در قبال رفتار احمدی­نژاد چنین بی پروا سخن می­گویند.

برای روشن­تر شدن مطلب، لازم است برخی از تخلفات و جرایمی را که از جانب رقبای احمدی­نژاد انجام گرفت و نگارنده مدعی آن است، به جهت سندِ ادعا و همچنین روشن شدن ایشان یادآور شوم؛

براستی متهم کردن رئیس جمهور مکتبی ـ برای شما که معلم اخلاق نگارنده بوده اید ـ عملی خلاف موازین اخلاقی نیست؟!!
1. ارائه آمارهای دروغ که از مراکز وابسته به رژیم صهیونیستی منتشر شده بود تا جایی که رهبر معظم انقلاب نیز در خطبه­های تاریخی خود در نماز جمعه به آن اشاره نمودند؛2. متهم نمودن رئیس جمهور به دروغگویی در تمام تبلیغات گفتاری، نوشتاری و ...؛3. ایجاد اجتماعات غیرقانونی در خیابان­های شهر؛4. پیگیری مطالبات از طریق روش­های غیرقانونی و انتشار بیانیه­های هیجان­آور، جهت گسیل مردم به خیابان که منجر به کشته شدن ده­ها انسان بی­گناه گردید؛5. ایجاد دفتر ضبط برنامه های BBC فارسی در یکی از ستادهای آقای موسوی برای خوراک دادن به این رسانه ضد انقلاب در روزهای انتخابات، و بسیاری دیگر از تخلفات ریز و درشت که پرداختن به همه آن­ها در این وجیزه نمی­گنجد.آقای طباطبایی!اگر نمی­دانید ـ که می­دانید! ـ طبق اسناد معتبر بدست آمده از اغتشاشگران، تمامی حوادث بوجود آمده بعد از انتخابات، طبق یک سناریوی از پیش طراحی شده، همگی از مدت­ها قبل از انتخابات جزو پروژه­های اجرایی جناح مذکور بعد از احراز شکست در انتخابات بود. به همین دلیل قبل از شروع انتخابات کمیته غیرقانونی صیانت از آرا شکل گرفت یعنی زمانی که هنوز هیچ چیز در مورد نتیحه انتخابات مشخص نبود!آقای طباطبایی!یک انسان با انصاف چگونه می­تواند تمام این حقایق را نبیند و فقط به شال سبزی که دکتر احمدی­نژاد در روز بعد از انتخابات بر گردن انداخت بی­انصافانه! حمله نماید، و حتی فراتر از آن رفته و آشوب­هایی را که از مدت­ها پیش نقشه آن طراحی شده بود به یک حرکت رئیس جمهور نسبت داد؟!!آقای طباطبایی!با توجه به آنچه که گفته شد، براستی متهم کردن رئیس جمهور مکتبی ـ برای شما که معلم اخلاق نگارنده بوده اید ـ عملی خلاف موازین اخلاقی نیست؟!!و چه خوب فرمودند رهبر عزیز انقلاب و نایب بر حق امام زمان(روحی له الفداه)، که «همه باید مراقب گفتار و مواضع و حتی نگفتن‌های خود باشند زیرا نگفتن مسائلی كه باید گفت، عمل نكردن به وظیفه است و گفتن مسائلی كه نباید گفت، عمل كردن بر خلاف وظیفه است.»(1)«نخبگان مراقب باشند، زیرا در امتحان عظیمی قرار گرفته اند و موفق نشدن در این امتحان، تنها مردود شدن نیست بلكه موجب سقوط آنان خواهد شد.»(2)ــــــــــــــــــــــــــــــ1. دیدار کارگزاران نظام با رهبر معظم انقلاب 29/4/882. همان

 

منبع وبلاگ: ofoghhayeroshan                    روح الله قمری
سه شنبه 30/4/1388 - 23:41
سياست
اکبر هاشمی رفسنجانیجناب هاشمی!در خطیه­های نماز جمعه مطالبی را گفتید که تمامش در نوع خود جالب بود. نگارنده قصد پرداختن به همه آن­ها را در این وجیزه ندارد و فقط به یکی از آن همه اشاره می­کند:جناب هاشمی!از آزادی تمام زندانیان حوادث اخیر که بعد از انتخابات بازداشت شدند حرف زدید. راستی مگر از ماهیت آن­ها خبر ندارید که اینگونه فرمایش کرده­اید؟جناب هاشمی!در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، افرادی حضور دارند که جرمشان آتش زدن مسجد است، که ملت به آن می­گوید خانه خدا و در فرهنگ مردم مسلمان (شیعه و سنی) از قداست بالایی برخوردار است!
این­ها که شما برای آزادی­شان گریبان پاره می­کنید، آن هم در جایگاه خطیب جمعه! نه تنها جزو ملت نیستند، بلکه دشمن ملت اند!
در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، افرادی حضور دارند که قاتل کشته شدگان آشوب­های اخیر هستند، که از بدِ روزگار تنها جرمشان حضور در محل حادثه بود و ملت به آن­ها می­گوید انسان­های بیگناه!در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، افرادی حضور دارند که آن­ها را در خانه­های تیمی گرفته­اند، که ملت به آن­ها می گوید ضد انقلاب و منافق! در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، افرادی حضور دارند که برای دسترسی به سلاح گرم به حوزه­های مقاومت سپاه حمله مسلحانه کردند که ملت به آن­ها میگوید محارب!در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، افرادی حضور دارند که دستشان به خون جوانانی آغشته است که در راه مقابله با همان محارب کشته شدند، که ملت به آن کشته­ها میگوید شهید!جناب هاشمی!

همه این­ها را نوشتم تا بدانید این­ها که شما برای آزادی­شان گریبان پاره می­کنید، آن هم در جایگاه خطیب جمعه! نه تنها جزو ملت نیستند، بلکه دشمن ملتند!

جناب هاشمی!در میان فرمایشاتتان از قانون صحبت کردید. در جایی دیگر نیز فرمودید که آزادی زندانیان موجب ایجاد آرامش جامعه و بازگشت اعتماد به مردم خواهد ­شد! من به عنوان یکی از همین مردم از شما سوالی دارم.چگونه می­توان از قانون، و التزام به قانون دم زد و از سوی دیگر آزادی افرادی چون محارب، قاتل، موثر در براندازی نرم و وابسته به بیگانه را خواستار شد؟!!جناب هاشمی!بام خانه ما یک بام و یک هوا دارد!

 

روح الله قمری
دوشنبه 29/4/1388 - 3:35
سياست
شال سبزآقای میرحسین موسوی علی­رغم این که هنوز زمان تبلیغات انتخاباتی فرا نرسیده است، بر خلاف قانون در حال تبلیغات انتخاباتی هستند.ایشان گاهاً برخی مطالب را بیان می­کنند که به نوبه خود جای بررسی دارد. برای مثال ایشان در بعضی از سخنرانی­های تبلیغاتی ـ­تاکید می­شود تبلیغاتی­ـ خود افکار و عملکرد دولت احمدی­نژاد را پوپولیستی و عوام­فریبی و «استفاده ابزاری از اعتقادات مردم» ارزیابی کردند. از جمله موارد مورد استناد موسوی، دیدگاه های مذهبی احمدی­نژاد، توسل به ائمه در تمامی مناسبات داخلی و خارجی وی، استفاده وی از جملات با محتوای ظهور امام زمان(عج) و ... می­باشد، که موسوی برای اثبات ادعای خویش از آن­ها نام می­برد.از سوی دیگر، افکار و عملکرد احمدی­نژاد در حالی مورد انتقاد میرحسین موسوی قرار گرفته، که اخیراً ایشان در سخنرانی­ها، میتینگ­ها و دیگر برنامه­های تبلیغاتی خود، از نماد سبز در قالب شال سبز و پرچم سبز استفاده می­کند، که نشانگر سیادت ایشان می­باشد و دلیل استفاده از این شیوه تبلیغ هم این است که مردم ایران به سیادت افراد احترام ویژه می گذارند.نگارنده قصد بررسی درستی  و یا نادرستی ادعای جناب موسوی را ندارد، اما اگر رفتار احمدی­نژاد ـ­بنا بر ادعای آقای موسوی­ـ یک حرکت پوپولیستی و عوام گرایانه باشد، سوالاتی که در این میان به ذهن خطور می­کند این است که؛آیا این سیاست آقای موسوی قابلیت دفاع دارد، و اگر دارد چگونه است که عملکرد احمدی­نژاد پوپولیستی است و در مقابل عملکرد موسوی پوپولیستی نیست؟چرا آقای میرحسین موسوی خود از همین روش عوام فریبانه و پوپولیستی ـ­به زعم خود ایشان­ـ برای جذب مخاطب استفاده می­کند؟سوالاتی که آقای میرحسین موسوی تا کنون به آن­ها جواب نداده است!!

 

.ofoghhayeroshan                          روح الله قمری

سه شنبه 12/3/1388 - 18:9
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته