• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 55
زمان آخرین مطلب : 4657روز قبل
خانواده

من که از آتش غم چون خم می در جوشم ... مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم  

دلم برایت چه تنگ است

خوب نیستم ، کسانی که تو را دوست می دارند مرا دشمن می دانند و من تو را دوست

چرا که می دانم تو بزرگتر از آنی که مرا نپذیری

دل تو برای من هم جای دارد

منی که بدم اما اگر از تو بد بشنوم ، دلم می گیرد و قلبم می شکند

آری

قلب من تاب شکستن حرمتت را ندارد

شناخت من از تو در کتب درسی ام خلاصه می شود اما دل من گویی سالهاست که با تو آشناست و با شکستنت چه راحت می شکند

دلم می سوزد

می سوزد

می دانی امروز شخصی تو را عربی جاهل خواند ، امروز شخصی گفت : کسی که شمشیرش ( ذوالفقار ) نشانه افتخارش هست ، نمی تواند الگوی مناسبی باشد

دلم گرفت ، آش شد ، شعله کشید و سوخت

سوخت

و سوخت

گفتم این توهین است

گفت آزادم

گفتم مقدس است

گفت توهین است

گفتم  نشاید نباید

گفت دیکتاتوری

دیکتاتورم ؟

دیکتاتورم ؟

تو بگو

تو بگو

آزاد است ؟ آزاد است که در پیش چشمان من عزیز مرا که دینم است که تویی ، راحت و آزادانه ، جرحه جرحه کند ؟

جرحه جرحه کند ، تکه تکه کند ، بشکند حرمتت را ؟

 و هیج نگویم و اگر گویم دیکتاتورم ؟

چه آزادانه دل می شکنند و نمی فهمد

او حرف خودش را می زند

گاهی آنقدر آزادانه دل می شکند که باید مهر بر لب زد ، خون خورد و جوشید ...

باید سر در چاه تنهایی برد ، با تو درد دل کرد و گریست ...

چرا که علت و معلول و عمل در تاریکی می ماند و دید مردم در حد نگاه به یک وسیله کوتاه و خلاصه است ...

چرا که رسم زمانه این است ، می خواهند تو فراموش شوی ، بروی ، حتی خاطره ای شیرین از تو برجای نماند و من دلتنگ تو هستم و دلتنگ می مانم ...

 ای داد از رسم زمانه که تو از آن آگاه بودی و من نیز

تنها گویم که علی عربی جاهل نبود ، علی در مقابل جهالت ایستاد و عرب جاهل از پشت به او خنجر زد

افتخار علی به شمشیرش نیست به برقراری عدالت است و شمشیر تنها یک وسیله

علی

علی

علی

دلم برایت تنگ است

یا علی

چهارشنبه 26/5/1390 - 0:58
لطیفه و پیامک

از زشت رويي پرسيدند: "آن وقت که جمال پخش مي کردند، کجابودي؟"

پاسخ داد:"درصف کمال."

يکشنبه 5/4/1390 - 0:26
سينمای ایران و جهان
يه خبر ديگه سلمان براي بازي در يك فيلم مجبور شد كچل كنه و دوستاش هم بخاطر اينكه سلمان زياد احساس ناراحتي نكنه رفتند و كچل كردند .خداييش خيلي زشت شده
عشق جديد خانم آيشواريا رو هم كه مي شناسيد ، آقاي ابيشك باچان مي باشند . بايد بگم اصلا به هم نمي آيند . ابدا به هم نمي آيند . چه جوري اين دو تا عاشق هم شدند من نمي دونم در ضمن شنيدم كه خانواده باچان هم از اين خانوم ايشواريا خيلي خوششون مي آد و خيلي دوستش دارند و در تمام جشن ها و مراسم ، اين خانوم ايشواريا بايد بره خونه ي باچان ها . واقعا كه ! فقط كريشنا كاپور بدبخت ،  بد بود ؟ كريشنا ي بيچاره ! دختر به اين خوبي رو از دست دادند ، رفتند سراغ ايش
شاهرخ امسال اصلا در فيلم فاير نيست . شايد اصلا جايزه نگيره . ولي نمي شه بايد يه جايزه بهش بدن من قبول ندارم
راستي بگم بيپاشا باسوا ، شنا بلد نيست لارا دات ، رانندگي بلد نيست راني مو كرجي ، ديپلم نداره كف كرديد ؟ فقط شاهرخ خودم تو همه چيز تك بود . من چند وقت پيش رفتم توي يه سايت . بعد پرونده ي دوره ي دانشجويي شاهرخ رو ديدم . عكس هاي اون موقع هاشو ديدم . اون موقع ها شاهرخ سيبيل مي زاشته . يه روزنامه ديدم مال دانشگاه شاهرخ بود و توش دانشجوي ممتاز معرفي شده بود و اون كسي نبود جز شاهرخ . تو همه چيز يك بود . تو درسهاش نمره ي هشتاد يا نود داشت و تو گروه تئاتر فعال بود و نفر اول تئاتر شده بود . و تو مسابقه ي كريكت هم نفر اول شده بود . خلاصه عكس شاهرخ رو گذاشته بودند وسط و دورش پر بود از عكس هاي مختلف شاهرخ در حال بازي تئاتر . در حال بازي كريكت و خيلي عكس ديگه كه نشون مي داد شاهرخ در تمام اون زمينه ها اول شده . اي ول شاهرخ  
يکشنبه 7/12/1384 - 0:46
سخنان ماندگار

هيچ ميداني چقدر سخت است کشيدن درد ناگفته اي که در گفتنش درماني نيست و در نگفتنش بسيار دردها؟ 

چهارشنبه 8/4/1390 - 1:16
شعر و قطعات ادبی

ببخش که کمی بی حال و کم حوصله ام

 

هوا که گرم است هیچ

دوریش دلم را سوز داده و تنم را تب

بی تابم

تنهایم

کاش می دانستم که کیست که چیست

تا از وجودش وجودم را گوارا سازم

هوا که گرم است هیچ

تب دوریش داغ ترم می کند

 

خلاصه اینکه

تا حالا شده الکی و بی دلیل دلت بگیره ؟ کلافه باشی ؟

الان من اینجوری

حالم حاله بی حالیه

نمی دونم ... بعضی ها می گن ،  آدم که  گناه می کنه اینجوری می شه 

خلاصه اینکه 

 

کاش می دانستم گناهم چیست

که به جزایش در چنین جهنمی فرو افتادم

هوا که گرم است هیچ

دوریش دوزخی است داغ تر

کاش می دانستم که کیست که چیست

گناه است

یا اوست

که نمی شناسمش

و از دورترین دورها برایم دست تکان می دهد

و در این دل آشوب به پا می کند

او کیست ؟

و کی می آید ؟

هوا که گرم است هیچ

گناه دوریش جهنمی است که داغ ترم می کند

 

                                                                تقدیم به شما

                                                                               با تشکر از شما

                                                                                خروس قندی شما

دوشنبه 6/4/1390 - 22:40
اخلاق
ساده ترين کار جهان اين است که خود باشي و دشوارترين کارجهان اين است که کسي باشي که ديگران مي خواهند.
دوشنبه 6/4/1390 - 17:24
خانواده
برام دعا کــــــــــــــــــــــن

از خيلي وقت پيش هدفم اين بود که زندگي پاک و سالمي داشته باشم

دارم مي بينم که جامعه کثيفه ، دنيا کثيفه و پاکي شده يه قصه براي خواباندن و به رويا بردن کودکان

من کاملا پاک و معصوم نيستم

اما کمترين خواسته ام سالم زندگي کردنه

برام دعـــــــــــــــــــــــــا کن

که اين جامعه و دنياي کثيف بزاره من يه گوشه اي دنج و تميز براي خودم داشته باشم

برام دعـــــــــــــــــــــا کن

يکشنبه 5/4/1390 - 0:43
سخنان ماندگار

مثل هر جنبنده اي

من هم دلي در سينه دارم

 

جمعه 20/3/1390 - 23:24
شعر و قطعات ادبی

مامانم مي گفت ، امشب شب آروزو هاست

دستاش رو بالا گرفت و برام دعا کرد و از من خواست که اينکار رو انجام بدم

بهش گفتم ، خدا صداي من رو نمي شنوه و دعاي تو هم قبول نمي شه .

انگار گناهي کرده باشم ، بدش اومد و بهم گفت که اينطور نيست

ولي من ياده تموم دعاهايي افتاده بودم  که کرده بودم و خدا اجابت نکرده بود و ازش دلخور بودم .

به کسي نگيد

ولي من باز هم يواشکي  از ته دلم دعا کردم .

خدايا مي دونم ازت دور شدم ولي هر چي من دور شم تو نزديکي .

سياهي دل من ، مانع نور هميشه تابان تو نمي شه .

هستي حتي اگه من نبينمت .

تو که گوشت شنواي تمام درداست ، درد من هم ببين و خودت دواش کن .

مرسي که شنيدي .

مرسي که هستي .

جمعه 20/3/1390 - 1:18
انتقادات و پيشنهادات

آقا من نمی فهمم چی شده

من دو تا مطلب ثبت کرده بودم که حالا نیست 

یکی با عنوان "هوا گرم که هست هیچ " در قسمت ادبی

یکی با عنوان " شنیدن یا نشنیدن ، مسئله این است" در قسمت درد دل

دو تا از دوستام هم بهم نظر داده بودند

Sokot110 و ali110

و نظراتشون هم برام مهم بود

من نمی دونم چی شده

ولی من هم مطالبم رو می خوام

و هم نظرات دوستام رو می خوام

 

 

مدیر ثبت مطالب: سلام دوست عزیزم. اینطوری گریه نکن. مشکلی که به وجود آمده به دلیل تغییرات فنی و سخت افزاری در تبیان است که به زودی برطرف خواهد شد. نگران نباشید همه رو به شما برمی گردونیم. خوب باشید

پنج شنبه 9/4/1390 - 23:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته