رک و صریح با اساتید معزر؛ قرائتی و ازغدی
عذرخواهی حجتالاسلام قرائتی از آقای دوربینی، به اعتقاد من ۲ فایدهی ویژه داشت؛ اولا محبوبتر شدن مرد ثابت پنجشنبههای تلویزیون، ثانیا انتقال «درسهایی از قرآن» از پای تختهسیاه به وادی عمل!
عذرخواهی حجتالاسلام قرائتی از آقای دوربینی، به اعتقاد من ۲ فایدهی ویژه داشت؛ اولا محبوبتر شدن مرد ثابت پنجشنبههای تلویزیون، ثانیا انتقال «درسهایی از قرآن» از پای تختهسیاه به وادی عمل!
نویسنده: حسین قدیانی_شبکه تخصصی قرآن تبیان
عذرخواهی حجتالاسلام قرائتی از آقای دوربینی، به اعتقاد من ۲ فایدهی ویژه داشت؛ اولا محبوبتر شدن مرد ثابت پنجشنبههای تلویزیون، ثانیا انتقال «درسهایی از قرآن» از پای تختهسیاه به وادی عمل!
القصه! جامعهی ما ناظر بر اهمیت وحدت توده، به امثال استاد قرائتی، احتیاج مبرم دارد، چرا که ایشان بیآنکه به بهانهی حفظ محبوبیت فراگیر خود، عافیتطلبی پیشه کند- با کمی اغماض- مورد وثوق همهی مردم است و مورد تأیید همهی گروههای سیاسی! حُسن ممتاز معلم مهربان ما در این است که فیالمثل سال ۸۸ به صحنه میآید و مستند به آیات الهی، به محکومیت فتنهی فتنهگران میپردازد اما نه لزوما با لحن جوانان انقلابی!
استاد به خوبی میداند که جایگاه یک مربی قدیمی قرآن، چه اقتضائاتی دارد و از همین زاویه است که حتی موضعگیریهای بهروزشان نیز، کمترین خدشه را به محبوبیت عمومی ایشان وارد میکند! قرائتی نیک میداند؛ نه «رهبر انقلاب» است و نه «جوان حزباللهی»! لذا با رعایت دقیق ریزهکاریهای حفظ منزلت یک مدرس و بلکه مفسر قرآن، در صحنهبودن خود را جلومیبرد!
از یاد نبریم که منبعث از «تکالیف متفاوت» اساسا برای رهبر جامعهی اسلامی و ایضا رهروانش، هم راحتتر و هم بیشتر مخالف و دشمن تراشیده میشود! استاد قرائتی اما در جایگاهی است که هم میتواند به تکالیف خود عمل کند و هم میتواند همچنان محبوب عامه باقی بماند! شرط است که علیالدوام آهسته اما پیوسته براند! و معلم کلامالله همیشه آهسته و پیوسته بوده! این نوع حرکت اما خطر رکود و سکون و یکنواختی را در پی دارد لیکن زبان طناز استاد، مانع بروز آفت مدنظر است! رهبر و رهروانش اما هر از گاهی و بسته به شرایط، اتفاقا باید تند شوند و مظهر خشم انقلابی! قطع به یقین، رسالتها یکی نیست! و لزومی هم ندارد باشد! چه خوب، حالا که خامنهای، خامنهای و قرائتی، قرائتی است؛ ما هم بسته به کارمان، دقیقا همانی باشیم که باید! از همین منظر و درست در همین متن، سخنی رک و صریح با حضرت استاد! چرا روز اول محرم در برنامهی «سمت خدا» افرادی را که برای یومالعیار عاشورا «روزشمار» میروند، متهم کردید به بدعت؟! من که البته خودم اهلش نیستم اما آمدیم و یکی خواست از چند روز قبل محرم، روزشمار برود که فلان روز مانده تا شهر ثارالله! این، برخورنده به کجای دین است؟! و مگر چه آفتی دارد؟! حضرت استاد! اغلب این موارد، مربوط به «سلیقه» است و سلیقه- برخلاف مثلا قمهزنی- لزوما «بدعت» نیست!