خاطرات من و سوره حمد 8
رسیدم به اسم پدر و مادر. آنها همیشه خوشبختی بچه هایشان را می خواهند. این را دیگر همه می دانند. اما بعضی وقت ها اشتباه می کنند. به خاطر ندانم کاری و جوانی و بی تجربگی. علاوه بر این، آنها اصلا نمی د انند وقتی بچه گریه می کند چه چیز می خواهد و چه می گوید. چه برسد به اینکه کمال و مسیر کمال او را بدانند. مادرها و پدرها فقط وسیله هستند برای رسیدن هر بچه ای به کمال. پس آنها هم رب نبودند. رب به کمال مربوب عالم است.
سمیه افشار_شبک تخصصی قرآن تبیان
لطفا پیش از مطالعه متن پیش رو، شماره پیشین این خاطرات دنباله دار را از اینجا ببینید تا سرنخ ماجرا به دستتان بیاید...
پانزدهم. ربُّ العالمین
از قدیم گفته بودند عاقبت جوینده یابنده بود. این حکایت من است. بالاخره توانستم معنی رب را پیدا کنم. یعنی در همان کتابی که معنی همه لغت های قرآن را نوشته.[1] محصول چندین سال تلاش. در کتاب نوشته بود رب یعنی جهت دادن و متمایل کردن چیزی اعم از مادی و معنوی به سمت کمالش.[2]
این یعنی رب می داند کمال هر چیزی چیست؟ و از چه طریقی می تواند به کمال برسد. پس یعنی رب باید نسبت به مربوب خودش آگاهی کامل داشته باشد. یک احاطه و یک علم. آخر تا نداند آن چیست و به چه چیزی احتیاج دارد و کدام مسیر برای کمالش بهتر است نمی تواند "رب" ش شود.
با این تعریف، رب گاوها و گوسفندها از لیست خارج می شوند. چون اگر "رب "ِخوبی بودند می دانستند چه چیزی برای گاوها خوب است و چه چیزی باید به آنها بدهد، تا به کمال برسد. اما فکر نکنم هیچ گاوداری تا به حال به فکر کمال گاوهایش افتاده باشد! جوجه دارها هم همینطور، بعید می دانم احاطه و علمی نسبت به کمال جوجه ها داشته باشند. رئیس روسا هم رب نبودند، آنها فقط به فکر اداره شدن بخش و قسمت خودشان بودند، نه کمال کارمندها. ریس چه می داند کمال کارمند چیست؟ اگر اینطور باشد باید تمام روز بنشیند و زندگی کارمنداهایش را بررسی کند. این کار هم اصلا امکان پذیر نیست. نه می تواند و نه علمش را دارد.
رسیدم به اسم پدر و مادر. آنها همیشه خوشبختی بچه هایشان را می خواهند. این را دیگر همه می دانند. اما بعضی وقت ها اشتباه می کنند. به خاطر ندانم کاری و جوانی و بی تجربگی. علاوه بر این، آنها اصلا نمی د انند وقتی بچه گریه می کند چه چیز می خواهد و چه می گوید. چه برسد به اینکه کمال و مسیر کمال او را بدانند. مادرها و پدرها فقط وسیله هستند برای رسیدن هر بچه ای به کمال. پس آنها هم رب نبودند. رب به کمال مربوب عالم است.
بنابراین تکلیف فرعون هم روشن می شود. وقتی مادر و پدر هیچ بچه ای رب او نباشند، نه فرعون و نه هیچ پادشاه عادل و خیرخواهی هم نمی تواند رب باشد. رب هر فرد باید مسیر کمال او را بشناسد و بداند چگونه می توان او را به سمت کمال سوق داد. وقتی پادشاه ها در کار خودشان مانده و به دنبال راه حل مشکلات جامعه می گردند و نمی دانند چه کار کنند تا مملکت اداره شود، چگونه می توانند رب آدم ها شوند.؟
دیگر تکلیف روشن است، تنها کسی که می ماند همان کسی است که احاطه و علم کافی نسبت به کمال شی داشته باشد. حالا کمال یک آدم یا یک صندلی، فرقی نمی کند. و چه کسی بهتر از خالق؟
بهترین رب، فقط خالق هر چیزی است. او عالم به مسیر کمال است. چون خودش به وجود آورده و خلقش کرده، پس مسیر به کمال رسیدن آن را هم بلد است. اینگونه به قول سوره حمد، الله، رب عالم می شود. آخر همه عالم را خلق کرده است.(3)
پی نوشت ها:
1. التحقیق فی کلمات القرآن، سید حسن مصطفوی
2. رب؛ سوق شیئ الی جهه الکمال و رفع النقائص.
3. سوره مبارکه بقره، آیه 29«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ »، سوره مبارکه سونس، آیه 3: «إِنَ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذ?لِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَ فَلاَ تَذَکَّرُونَ »