شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 3016
  • چهارشنبه 1394/4/10
  • تاريخ :

خدا به چه کسانی محل نمی‌گذارد؟

خداوند در قرآن می‌فرماید من به آدم‌های عهدشکن و سوگندفروش محل نمی‌گذارم، نه می‌بینم‌شان و نه هم‌کلا‌مشان می‌شوم!

نویسنده: شکوری_شبکه تخصصی قرآن

عهد

برخی صفات ذمیمه وقتی ضمیمه می‌‌شوند به شخصیت‌ آدم‌، دیگر خدا به انسان محل نمی‌گذارد!
با اینکه همه چیز و همه کس در تیرس نگاه نافذ و رحمت‌آمیز خداست اما قرآن می‌گوید خدا به بدعهدها و سوگندفروش‌ها نگاه نمی‌کند، نه تنها نگاه که حتی افتخار هم‌کلامی با حضرتش را هم دریغشان می‌کند. بینید:
انَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَنًا قَلیلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَ لا یَنْظُرُ ِاِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَكِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ «کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود (به نام مقدس او) را به بهای ناچیزی می‌فروشند، آنها بهره‌ای در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمی‌گوید و به آنان در قیامت نمی‌نگرد و آنها را (از گناه) پاک نمی‌سازد؛ و عذاب دردناکی برای آنهاست».(آل عمران/77)

در هیچ جای قرآن این لحن قهرآمیز و این تعداد تهدید پیاپی را نمی‌یابید.
در شأن نزول این کریمه، بین اهل تفسیر اختلاف است . عده‌ای می‌گویند: این آیه خطاب به گروهی از دانشمندان اهل کتاب است مثل کعب بن اشرف و حیّی بن اخطب که چون با رونق بازار اسلام، موقعیت اجتماعی خود را متزلزل می‌دیدند، روی آوردند به تحریف نسخه‌هایی از تورات که موید حقانیت پیامبر اسلام(ص) بود. اینها حتی به دروغ سوگند خوردند که این جمله‌های تحریف‌شده، از ناحیه خداست!
برخی هم گفته‌اند این آیه درباره اشعث بن قیس است که می‌خواست با سوگندی ناحق و دروغ، ملک دیگری را تصاحب کند. این نزاغ را نزد پیامبر بردند. حضرتش چون سخنان طرفین را شنید از مدعی، بیّنه خواست. مدعی بیّنه و شاهدی نتوانست بیاورد از این رو، مدعی علیه مکلف به یمین(سوگند) شد و هنگامی که اشعث خواست به دروغ سوگند یاد کند،‌این آیه نازل گردید. وی ترسید و به حقیقت اعتراف کرد.
باید دانست که شأن نزول‌ها را اهل تفسیر و روات از باب تطبیق آورده‌اند و گرنه هیچ رخدادی نمی‌تواند حکم عمومی آیه را قید بزند.

در آخرت، تنها صفت رحیمیت خدا شامل عده‌ای از خواص می‌شود در نتیجه خداوند در آخرت با برخی از کلمات(نعمت‌های بهشتی) با بندگانش سخن می‌گوید و روی از برخی دیگر برمی‌گیرد.

در فرهنگ قرآن، هر عهدی واجب‌الوفاست مگر اینکه مستلزم شرطی حرام باشد. اساسا پایبندی به میثاق نزد اعراب جاهلی، یک اصل مهم تلقی می‌شده است. با ظهور اسلام،‌ خداوند این سنت حسنه را امضاء کرد و فرمود: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَوفُوا بِالعُقُودِ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، به پیمان ها وفا کنید.» (مائده/1(
چتر  کلمه "عقود"، همه پیمان‌ها را می‌گیرد اعم از الهی، بشری، فردی و اجتماعی. به دیگر سخن، عهدها چند گونه‌اند: عهد خدا با انسان، عهد انسان با انسان، عهد انسان با هستی و عهد انسان با خود.
یک شخصیت معتدل و خالی از اختلالات روانی، حتی به عهدهایی که با خود بسته است، وفادار است. چه رسد به عهدی که انسان با خدای خود می‌بندد که بر اساس آن متعهد می‌گردد که به مقتضای فرامین و دستورات دین عمل کند. از این گذشته، نمونه‌های تاریخی در صدر اسلام نشان می‌دهد که عهدها و پیمان‌ها در مقیاس کلان و بین‌المللی، آنقدر محترم بوده‌اند که اگر یک فرد در درون جامعه اسلامی، مرتکب جرمی می‌شد که محکومیت و مجازات قضایی در پی داشت، چنانچه همین فرد در خارج از بلاد اسلام، پناهنده می‌گردید به کشوری که قرارداد و پیمان‌نامه‌ای مشروع با حکومت اسلامی داشت،‌آنگاه حکومت اسلامی به احترام این قرارداد، به این شخص خاطی متعرض نمی‌گردید.

5 مجازات شدید الهی در انتظار عهدشکنان و سوگند‌فروشان

بر مبنای این آیه، 5 مجازات شوم الهی در انتظار کسانی است که راه و رسم بدعهدی و سوگند‌شکنی پیش می‌گیرند؛بدین‌ترتیب:
1. در آخرت، نصیب و بهره‌ای که بتوانند با آن به بهشت خدا درآیند، عایدشان نمی‌شود: أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ
2. خداوند در قیامت با آنها سخن نمی‌گوید. وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللّهُ ... یَوْمَ الْقِیامَةِ
3. از چشم خدا می‌افتند؛ به دیگر سخن، خداوند نگاه لطف و رحمتش را در قیامت از آن‌ها سلب می‌کند: وَ لا یَنْظُرُ ِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ
4. گناهانشان به آب مغفرت الهی شسته نمی‌شود:  وَ لا یُزَكِّیهِمْ
5. انواع عذاب‌ها و شکنجه‌های اخروی نیز در انتظارشان خواهد بود: وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ

دو نکته درباره مجازات دوم:

یک. صفت رحمانیت خدا عمومیت دارد و همه موجودات در این دنیا، مرحوم به رحمت عام الهی‌اند. چرا که فرمود: ورَحمَتی وسِعَت كُلَّ شی‏ء(اعراف/156) از طرفی هر موجودی کلمه‌ای است از کلمات خدا. در همین دنیا خدا با همه موجودات که زیر سایه‌سار رحمت عامش هستند، با انواع کلمات(مظاهر و نعمات عالم دنیا) سخن می‌گوید. اما در آخرت، صفت رحیمیت خدا تنها شامل عده‌ای از خواص(مومنان) می‌شود در نتیجه خداوند در آخرت با پاره‌ای از کلماتش(نعمت‌های بهشتی) با اینان سخن می‌گوید و روی از برخی دیگر برمی‌گیرد.
دو. سخن گفتن خدا با موجودات با ابزار مادی نیست بلکه از طریق خلق صدا در اشیاء مادی است. همچنان که موسای کلیم در وادی طور، آوای وحی را از ورای درخت شنید.

نکته پایانی درباره مجازات سوم:

پرواضح است که نگاه خداوند از طریق چشم و جهازات مادی نیست بلکه منظور بارش فیض الهی است که از سر عهدشکن‌ها و سوگندفروش‌ها قطع می‌شود.

UserName