شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 1489
  • دوشنبه 1394/2/21
  • تاريخ :

در حاشیه‌ی آدم‌های در حاشیه!

در همین بای بسم الله، خیالتان را راحت کنم که بنا نیست قلم، رنجه کنم به نقد سریال پرحاشیه‌ی "درحاشیه!" بلکه روی سخن در این سیاهه با کسانی است که در حاشیه خطرناک "اتوبان دین" راه می‌روند!

نویسنده: شکوری- شبکه تخصصی قرآن تبیان

حاشیه اتوبان

فرق است بین آدم‌های "در سایه" و آدم‌های "در حاشیه".
گروه اول، خاصه در عالم سیاست، سایه‌شان روی سر همه جریانات و رویدادهای بزرگ و کوچک جامعه هست. اینها در پساپس صحنه، در حال دیکته کردن نظریات خود هستند که بتوانند افسار هدایت امور را به دست بگیرند.
اما گروه دوم، معمولا آدم‌های ترسو و بزدلی هستند که در هنگام رویارویی با دشمن، از معرکه میدان خطر، کناره می‌گیرند تا به وقت حادثه، زودتر فرار کنند، و اگر به فرض، اوضاع بر وفق مرادشان بود، بگویند ما هم بودیم و جنگیدیدم.
ایضا از همین قماش‌اند آدم‌هایی که در تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌ساز، "مذبذبین بین ذلک"اند. اما خب! برای اینکه از قافله عقب نمانند سعی دارند از دور، دستی بر آتش داشته باشند.
متن، گاه میدان رزم است، و گاه چیزهای دیگر. خاصه اگر متن، "دین" باشد آن‌گاه، بسیار خطرناک است راه‌رفتن در حاشیه اتوبان دین!
عمده سخن با این دسته از آدم‌هاست. آنهایی که در دین‌داری، همیشه یک‌جور نیستند، یک روز زیر علم خدا سینه می‌زنند و یک روز می‌زنند زیر دین خدا. یک روز خدا را قبول دارند یک روز شیطان را.
قرآن می‌گوید: این آدم‌ها خدا را یک‌طرفه می‌پرستند!
تصویری که کتاب خدا از این آدم‌های بیرون از متن به دست داده است نکته‌آموز است:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ(حج.15) [و از مردم كسى است كه خدا را در حاشیه [و با تردید] مى‏پرستد حال اگر خیرى [از دیندارى‏] به او رسد بدان آرام گیرد، و چون امتحانى براى او پیش آید [از دین‏] روى برتابد. او در دنیا و آخرت زیانكار است و این همان خسارت آشكار است.]

این جماعت، شاید "دیندار" باشند اما "دیّان" نیستند. دیّان، یعنی دین‌مدار. کسی که در متن دین خدا، کالجبل الراسخ، پای همه امر و نهی خدا می‌ایستد و اگر در این راه، آوار مصیبتی بر سرش خراب شود، یا آ‌برویش بریزد، ایمانش، آب نمی‌رود.

کمی روی کلمه "حرف"، حرف بزنیم.
اهل لغت می‌گویند: حَرْف یعنی حاشیه، کناره و لبه‌ی هر چیز.
انحراف و تحریف هم از همین مادّه است. هر لفظی برای یک معنایی وضع شده است. مُحرِّف کسی است که الفاظ را از مواضع(معانی)اش منحرف می‌کند. یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ، سخن قرآن است درباره به تحریف‌کشاندگان دین یهود.
اهل تفسیر می‌گویند: این آیه در مورد گروهی از بادیه‌نشینان نازل شد که خدمت پیامبر (ص) می‌رسیدند و مسلمان می‌شدند و اگر بعد از آن وضع دامداری آنان خوب می‌شد و دارای فرزندان پسر می‌شدند، بر ایمان خود باقی می‌ماندند، و گرنه از اسلام روی برمی‌تافتند.

"حرف" را اگر به عنوان کوچک‌ترین واحد تشکیل‌دهنده کلمه بگیریم، آن‌وقت عبادتِ "علی حرف"، یعنی پرستش خدا در حد حرف و قول، فقط! نه قلب.
شاید الان، جمله معروف خون خدا که گویی تفسیر همین آیه است بر خاطر عاطرت بگذرد که فرمود: مردم، بنده حلقه به گوش دنیایند، و دین لقلقه زبان آن‌ها. الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم...
اگر "حرف" را به معنای "طرف" و "جانب" گرفتی، آن وقت، عبادت "علی حرف" معنا می‌شود پرستش خدا از یک طرف نه همه اطراف.
و این حکایت آدم‌هایی است که خدا را فقط از بُعد منافع شخصی می‌خواهند نه از همه ابعاد.
تا وقتی همه چیز مطابق میلشان پیش می رود، پای کار دین خدا هستند اما خدا نکند، خاری سر راه زندگیشان سبز شود، مهر و سجاده را می‌بوسند می‌گذارند کنار.
این جماعت، شاید "دیندار" باشند اما "دیّان" نیستند. دیّان، یعنی دین‌مدار. کسی که در متن دین خدا، کالجبل الراسخ، پای همه امر و نهی خدا می‌ایستد و اگر  در این راه، آوار مصیبتی بر سرش خراب شود، یا آ‌برویش بریزد، ایمانش، آب نمی‌رود.
این آیه، محک خوبی است برای اینکه قیاس نفس کنیم حال خودمان را.
که ببینیم تا کجا هستیم پای دین خدا؟!
که هوای دلمان را داشته باشیم تا وقتی روزگار روی تلخش را به ما نشان داد، بید ایمان‌مان به طوفان‌های فِتَن، نلرزد. و بعد با افتخار سرمان را بالا بگیریم که ماییم مصداق آن "قَلَّ ‌الدَّیانون"ی که حضرت ارباب فرمود.

UserName