شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 1829
  • شنبه 1394/1/8
  • تاريخ :

کرسی اخلاق قرآنی (8)


این شماره: «دِرَمی بی‌مَنُّ و اَذی»

در نوشتارهای دنباله‌دار «کرسی اخلاق قرآنی»، بناست سبک زندگی مومنانه را بر اساس الگوهای روشی و تربیتی مطرح شده در قرآن تببین کنیم. در همین راستا، نوشتار حاضر بر آموزه قرآنی دستگیری از محرومین و رفع حاجت از نیازمندان(که در فرهنگ قرآن، از آن به "صدقه" تعبیر می‌شود)تاکید می‌ورزد.

نویسنده: شکوری، شبکه تخصصی قرآن تبیان

آموزش خردسالان

تعریف واژگانی صدقه

هرآنچه در راه رضای خدا به نیازمندان پرداخت می‌شود از آن رو که نشانه راستی ایمان و بندگی عبد نسبت به خداست، صدقه گفته می‌شود. بنا برآنچه اهل لغت گفته‌اند: صدقه از ماده صدق و نقطه مقابل کذب و به معنای انطباق خبر با واقع یا با باور و یا هر دو است. به دوست صمیمی، صدیق گفته می‌شود چرا که رفتارش با ادعایش مبنی بر دوستی، منطبق است. به مهر زنان صداق می گویند از آن رو که نشانه صدق ادعای مرد در عشق و محبت به همسرش است. (1)
صدقه در اصطلاح قرآن
صدقه در قرآن مفهومی عام‌تر از مصطلح فقهی آن دارد. واژه صدقه و جمع آن: صدقات، در قرآن، 14 مرتبه به کار رفته است. موارد کاربرد با توجه به قرائن موجود در سیاق ای‌ات نشان می‌دهد که محدود کردن صدقه در مفهوم عرفی کلمه (که منحصر است به انفاق‌های مستحب و داوطلبانه)، به هیچ روی، با آیات قرآن و فهم مردمان عهد نزول، سازگار نیست. (2)

صدقه در اصطلاح فقه

صدقه از عقود شرعیه است که به ایجاب و قبول لفظی یا عملی نیاز دارد و پس از دادن نتوان آن را پس گرفت و از شرائط آن قصد قربت می‌باشد. صدقه به معنی اصلی آن که دهش مالی به منظور نیل به ثواب باشد، بدو قسم واجب و مستحب منقسم می‌گردد. صدقه واجب گاه اصالۀً واجب است مانند زکات مال و زکات فطره، و یا بالعرض واجب است مانند نذر و کفاره و یا آنجا که پیغمبر یا امام و یا هر مقام ولایت صالحه که در مورد خاصی بدان امر کند چنانکه در مورد آیه نجوی (اذا ناجیتم الرسول فقدّموا بین یدی نجواکم صدقهٔ)(مجادلهٔ 12)، در تاریخ آمده که پیغمبر اسلام گاه جهت تعلق هزینه‌هایی ویژه همچون اعزام سپاهی به جایی و یا اعزام گروهی مبلّغ به منطقه ای، مسلمانان را به پرداخت صدقه جهت تأمین هزینه مورد لزوم امر می‌فرمود. آنچه بر هاشمی حرام می‌باشد - به فتوای اکثر فقهاء - همان صدقه واجب بالاصاله می‌باشد. (3)
تفاوت دیدگاه اندیشه اسلامی و غرب در مساله انفاق
پاره‌ای از مهم‌ترین تفاوت‌های نگرش اسلامی و غربی در باب انفاق چنین است:
1. در سبک زندگی غربی، انفاق، امری غیرمعقول و به معنای گداپروری است. اما در سبک زیست مومنانه، انفاق، بستر تحقق‌ساز عدالت اجتماعی از طریق دستگیری از مستحقان و ضعفای جامعه است.
2. در زندگی مبتنی بر مدل غربی، انفاق، کاهش سرمایه است. ولی اندیشه اسلامی، انفاق را مایه برکت و تطهیر سرمایه است.
3. در سبک زندگی غربی، تضادّ طبقاتی، نتیجه جبر طبیعی تاریخ است. در اندیشه اسلامی، اما، شکاف طبقاتی، نتیجه توزیع ناعدلانه منابع ثروت در جامعه بوده و انفاق، راه حلی برای برون‌رفت از این بن‌بست اجتماعی است.

ویژگی‌های رفتاری انفاق‌گران در آموزه‌های قرآنی

1. پرهیز از منت گذاری
شرط بهره‌مند شدن انفاق‌گران از پاداش الهی این است که انفاق با منت گذاشتن بر نیازمندان یا آزار آنان همراه نباشد: «اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ لایُتبِعونَ ما اَنفَقوا مَنًّا ولاَ اَذًی لَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم ولا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون» [بقره/262]، ازاین‌رو در برخی آیات مومنان از منت گذاشتن بر انفاق شونده منع شده‌اند [مدثر/6] و این کار موجب بطلان (حبط) انفاق شمرده شده است.
2. انفاق از مال حلال
قرآن کریم به مومنان فرمان داده که از اموال پاکیزه‌ای که به دست آورده‌اند انفاق کنند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَنفِقوا مِن طَیِّبـتِ ما کَسَبتُم» [بقرخ/267] برخی مفسران مراد از «طیبات» را اموال حلال دانسته‌اند.
4. انفاق از چیزهای محبوب
از شرایط دیگر بهره‌مندی از پاداش الهی در انفاق این است که انفاق از سرمایه‌های مورد علاقه انفاق کننده صورت گیرد: «لَن تَنالوا البِرَّ حَتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ» [آل عمران/92]
5. میانه‌روی درانفاق
شرط مهم دیگر برای انفاق، رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در این کار خیر است: «والَّذینَ اِذا اَنفَقوا لَم یُسرِفوا ولَم یَقتُروا و کانَ بَینَ ذلِکَ قَوامـا» [فرقان/67] در تفسیر این آیه از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده که آن حضرت مشتی سنگریزه برداشت و آن را محکم در دست گرفت و فرمود: این «اِقتار» است و مشتی دیگر برگرفت و چنان دست را گشود که همه ریگ‌ها ریخت و فرمود که این «اسراف» است و بار سوم که سنگریزه‌ها را برداشت، دست را تا آن حد گشود که برخی از ریگ‌ها ریخت و برخی دیگر ماند و فرمود: این «قَوام» است.
6.  انفاق نهانی
هرچند انفاق در راه خدا، چه آشکار باشد و چه نهان، دارای اجر و پاداش است: «اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم بِالَّیلِ والنَّهارِ سِرًّا وعَلانِیَةً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم ولا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون» [بقره/274]؛ ولی انفاق پنهانی پاداش بیشتری دارد: «اِن تُبدوا الصَّدَقـتِ فَنِعِمّا هِیَ واِن تُخفوها وتُوتوهَا الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُم ویُکَفِّرُ عَنکُم مِن سَیِّـاتِکُم» [بقره/279]، زیرا در چنین انفاقی ریا قطعاً ممکن نیست و آبروی نیازمندان نیز محفوظ می‌ماند.
7. انفاق در شرایط دشوار
انفاق چه در حال گشایش روزی و عدم وجود نیاز شدید خود فرد یا جامعه و چه در حال سختی و نیاز شدید، استحقاق پاداش دارد: «و سارِعوا اِلی مَغفِرَة مِن رَبِّکُم وجَنَّة عرض‌ها السَّمـوتُ والاَرضُ اُعِدَّت لِلمُتَّقین اَلَّذینَ یُنفِقونَ فِی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ...» [آل عمران/133]؛ امّا انفاق در شرایط بحرانی و دشوار از اجر بیشتری برخوردار است، چنان‌که قرآن کریم انفاق قبل از فتح را که دوره مشقّتِ مسلمانان بود، برتر از انفاق پس از فتح دانسته است: «لا یَستَوی مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وقـتَلَ اُولـئِکَ اَعظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذینَ اَنفَقوا مِن بَعدُ وقـتَلوا وکُلاًّ وعَدَ اللّهُ الحُسنی» [حدید/10] برخی مراد از «فتح» را در این آیه صلح حدیبیه و برخی فتح مکه دانسته‌اند. (4)
بخش فرجامین این نوشتار، حکایتی است پندآموز از گلستان سعدی شیرازی
در بخشی از داستان مشهور و زیبای جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری، آمده است: «گفتم: مذمت اینان [= توانگران] روا مدار که خداوند کرم‌اند؛ گفت: غلط گفتی، که بنده درمند؛ چه فایده، چون ابر آذارند و نمی‌بارند و چشمه آفتاب‌اند و بر کس نمی‌تابند، بر مرکب استطاعت سوارانند و نمی رانند، قدمی بهر خدا ننهند و درمی بی منّ و اذی ندهند، مالی به مشقت فراهم آرند و به خسّت نگه دارند و به حسرت بگذارند؛ چنانکه حکیمان گویند سیم بخیل از خاک وقتی بر آید که وی در خاک رود..» البته این داستان به اینجا ختم نمی‌شود و ما آن مقداری از آن را که مناسب این مقام بود آوردیم. (5)

پانویس‌ها:

1. مجله علوم حدیث، شماره 48، جواد ایروانی
2. پیشین
3. دائره‌المعارف جامع اسلامی
4. ویکی فقه، با تلخیص فراوان
5. گلستان سعدی

UserName