قرآن کریم و سبک زندگی 15
نسخه قرآنی برای تحکیم روابط همسران
مینو نراقیان، کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
کفویت زوجین، یکی از توصیههای موکد قرآنی برای استحکام پیوند زناشویی است و این تأثیر به گونه ای است که میزان موفقیت زوجین در زندگی مشترک، بستگی تام به این کفویت در ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی و... دارد.
کفویت، در لغت به معنای نظیر و شبیه است (۱) و در اصطلاح بدین معناست که میان زن و شوهر باید تا حد ممکن، شباهت اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... وجود داشته باشد. شدت میزان این شباهت، بخصوص در عقیده وایمان که نخستین و برترین ملاک در کفویت از نظر دین مبین اسلام است، از سردی روابط میان زوجین جلوگیری میکند، همچنانکه اندیشمندان اسلامی معتقدند، در ازدواج هر قدر مشاکلت نفسانی بین زوجین بیشتر باشد، آنها دارای کشش و گرایش بیشتری نسبت به هم خواهند بود و به همین ترتیب پیوند آنها بیشتر میشود. (۲)
به همین دلیل در آیات الهی تاکید شده است، زنان و مردان پاک، با یکدیگر ازدواج کنند و در آیه 221 بقره/2 مومنین را از نکاح با مشرکان منع نموده است. در آیه 26 نور/24 هم فرموده است: زنان خبیث و ناپاک، مناسب مردان خبیث و ناپاکاند، و مردان ناپاک هم به زنان ناپاک تعلّق دارند: «اَلخَبیثتُ لِلخَبیثینَ والخَبیثونَ لِلخَبیثتِ...»، و در نقطه مقابل، زنان پاک، به مردان پاک و مردان طیب، به زنان طیب و پاک تعلّق دارند.
مفسران معتقدند، اینکه زنان و مردان مومن باید با یکدیگر ازدواج کنند و مردان و زنان غیر مومن باید بایکدیگر پیوند زناشویی داشته باشند، یکی از دلایل اش سنخیتی است که بین آنها وجود دارد زیرا اینگونه افراد از تلبس به بدی مبرا نیستند. (۳)
هم چنانکه در آیه 5 سوره تحریم، خداوند، شش صفت را برای همسران شایسته برشمرده که الگوی مناسبی برای انتخاب همسر است. در این آیه، ایمان، قنوت (اطاعت همراه با خضوع در برابر خدا) (۴)، توبه و ترک گناه معیارهای کفویت اعتقادی ذکر شده است.
همتایی یا کفویت اعتقادی، عامل مهمی در ایجاد محبت، همدلی، ایثار و از خود گذشتگی برای یکدیگر و حتی نادیده گرفتن مشکلات موجود در بین همسران است و اصولاً همتایی اعتقادی، کاری میکند که زوجین تا پای جان برای یک دیگر تلاش کنند، از همین روست که فقیهان، کفویت به معنای برابری در اعتقادات دینی را، شرط ازدواج میدانند (۵).
برخی معتقدند: در قران کریم، هر جا از زنان و مردانی که زندگی آنان با کفویت قرین است، مثالی زده شده، از واژه زوجیت استفاده شده است (۶)، مانند مواردی که در آیات روم/30،21; فرقان/25، 74; زخرف/43، 70; بقره/2،25; یس/36، 56، اشاره شده است و هرگاه به داستان زندگی زنان و مردانی که کفویتی در بین ایشان وجود ندارد و موضوع خیانت یا تفاوت عقیده زن و مرد مطرح است، سخن میگوید، از واژه «امرأة» استفاده میشود. (یوسف/12، 30; تحریم/66، 10 ـ 11).
«زوج» در لغت به معنای جفت، در مقابل فرد (۷) است و عبارت از دو چیز همراه و قرین میباشد، بر این اساس، به هریک از زن و شوهرکه دارای کفویت هستند، واژه زوج اطلاق میشود و به هر دوی آنها زوجین گفته میشود، چنانکه در قرآن آمده است: «واَنّه خَلَقَ الزَّوجینِ الذَّکرَ والأُنثی». (نجم/53، 45) بنابراین با توجّه بهمعنای گفته شده درباره زوج، در کلمه ازدواج نیز، مفهوم اقتران و اتّحاد بین دو زوج نهفته است.
ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویی است و بر اساس آن، برای مرد و زن نسبت به یکدیگر، تعهّداتی اخلاقی و حقوقی پدید میآورد و تعهدات جز در سایه کفویت اعتقادی و ایمانی معنا پیدا نمیکند.
بسیاری از کارشناسان مسائل خانواده معتقدند: اگر اتحاد قلبی و ایمانی ملاک ازواج دختر و پسر نباشد، پس از گذر از هیجانات ابتدای، زمینههای اختلافات زناشویی فراهم میشود و اگر زوجین تلاش نکنند تا این فاصله اعتقادی و ایمانی را کم کنند، در ابتدا با طلاق عاطفی از هم فاصله میگیرند و سرانجام رابطه آنها به جدایی منجر خواهد شد. (۸)
خداوند در قلب مرد و زن، محبّت فوق العادهای قرار داده است که بقای پیوند ازدواج را تضمین میکند: «...وجَعل بَینَکم مَوَدَّةً و رَحمَة...». (روم/30، 21) و در آیه دیگر، از پیوند میان زوجین به ٖۤ«میثاق غلیظ» (نساء/4، 21) تعبیر کرده است، یعنی پیوندی که باعث میشود رابطه هسران مانند یک روح در دو بدن باشد (۹) و این میثاق غلیظ که در سایه پیوند قلبی تحقق مییابد، منوط به وحدت اعتقادی است.
شاهد بر این مدعا صفاتی است که در برخی آیات، برای همسران کفو ذکر شده است، ازجمله در آیه 90 انبیاء/21 درباره خانواده حضرت زکریا، به سه ویژگی: شتاب به سوی کار خیر، خواندن خداوند در همه حال و خشوع دائمی در مقابل او اشاره میکند: «...اِنَّهُم کانوا یسـرِعونَ فِی الخَیرتِ و یدعونَنا رَغَبًا و رَهَبًا و کانوا لَنا خـشِعین».
در یک نگاه واقع بینانه در مییابیم در همه ازدواجها، مساله کفویت تام در همه ابعاد بخصوص بعد ایمانی به حد مطلوب رعایت نمیشود و در چنین شرایطی نباید زوجین، موضوع را رها کنند بلکه در این شرایط، جهاد زوجین برای اینکه در جهت تکامل و رشد یکدیگر تلاش کنند، آغاز میشود، جهادی که در سایه آن به کفویتی که مد نظر اسلام است برسند و به آرامش و سکنیه ای که در آیات الهی یکی از اهداف مهم ازدواج است، دست یابند.
از این رو در فرهنگ اسلامی تاکید شده است، زن و شوهر باید تلاش کنند تا امور دینی و سلوک اخلاقی یکدیگر را اصلاح نمایند و هرکدام، در جهت رشد دیگری، اقدام کنند، همانطور که قرآن میفرماید: «وامُر اَهلَک بِالصّلوةِ واصطَبِر عَلَیها...» خانوادهات را به نماز فرمان بده و خود نیز بر آن شکیبایی بورز...(طه/20، 132)
از آنجایی که سرلوحه همه خوبیها و خصائص انسانی تعبد است و نماز زمینه تجلی کامل انسان متعبد است لذا اگر در زندگی زناشویی به دنبال کفویت که نتیجه آن تفاهم و آرامش زوجین است، میباشیم باید فرهنگ اقامه نماز را در خانواده به عنوان یک اصل مسلم ارتباط سالم، تثبیت نماییم. گویا، آیه مهمترین رکن دین برای داشتن زندگی توأم با آرامش و تفاهم را، نماز معرفی نموده و با ایجاد فرهنگ نمازخوانی، این اطمینان خاطر را به افراد خانواده میدهد که ارکان دیگر زندگی اعم از مسائل اقتصادی و رشد و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی، منوط به تسری فرهنگ اقامه نماز در بین زوجین و دیگر اعضای خانواده است.
در جای دیگرهم، به مومنان دستور میدهد: اهل و اولاد خویش را از آتش، حفظ کنید: «یـاَیهَا الَّذینَ ءَامَنوا قُوا اَنفُسَکم و اَهلیکم نارًا ...» (تحریم/66،6) علامه طباطبایی خاطر نشان میکنند، شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود ایشان است، همچنانکه در آیه ۷ سوره تحریم نیز میفرماید: تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا میدهند و در آیه مورد بحث تاکید میکند که هیزم این آتش مردم و بتها هستند.
در اینجا این نکته قابل توجه است که هر یک از زوجین باید به نوع ارتباطشان با دوستان و اطرافیان توجه داشته باشند و خواستههای نفسانی خویش را کنترل نمایند تا همین دو امر باعث برفروختن آتش در زندگی و نهایتاً در آخرت آنها نباشد.
بنابر این خداوند به خاطر ایجاد ارتباطی سالم و مسالمت آمیز، در آیات متعدد، دستور به حسن معاشرت بین زوجین و تلاش در جهت اصلاح همدیگر را صادر فرموده است.
(ادامه دارد)
منابع
۱- تاج العروس من جواهر القاموس
۲- جوادی آملی، زن در آیینه جمال و جلال
۳- علامه طباطبایی، المیزان ج ۱۵ ص ۱۳۷
۴-جامعالبیان، مج 14، ج 28، ص 210; مجمع البیان، ج 10، ص 475.
۵- الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهلالبیت (علیهم السلام)، ج 4، ص 90.
۶ - الزواج، عبدالغنی، ص 11 ـ 13
۷- لسانالعرب، ج 6، ص 107; الصحاح، ج 1، ص 320 «زوج».
۸- شهید بهشتی و آموزش و پرورش
۹- المیزان، ج 13، ص 88.