تعبیر خواب؛ آری یا خیر؟
از خود خواب، عجیبتر، پدیده «خواب دیدن» است. تصاویری که هر شب بر صفحه ذهن ما هجوم میآورند؛ صحنههایی رازآلوده و پرماجرا، گاه تلخ گاه شیرین، گاه دروغین و دهشتناک و گاه راستین و بشارتآمیز.
چیستی خواب، منشاء و اسرار مربوط بدان، موضوعی است شگفت و در خور اهمیت هم در دانش دین و هم در حوزه دانش دنیا. مسائل مرتبط با این پدیده عمدتاً چندتباری و به اصطلاح میانرشتهایاند لذا هم میتوان در فراخنای متون معارف مکتوب اعم از قرآن، برهان و عرفان، سراغ آن را گرفت و هم میتوان به نزد اربابان دانش دنیا رفت و حل آن را از علومی چون روانشناسی، پزشکی (رواندرمانی)، زیستشناسی، فیزیونومیک و...انتظار داشت.
یکی از علوم و فنون گرهخورده با پدیده خواب، علم تعبیر خواب است. تعبیرخواب مثل هر علم دیگر دارای یکسلسله قواعد و اصول مربوط به خود است. با این همه صرف دانستن این اصول، وحتی اطلاع از سایر علوم دیگر، در تعبیر درست یک خوابِ قابل تعبیر کفایت نمیکند بلکه کمالات اخلاقی و تهذیب روحانی نیز شرط چنین تعبیری است.
اهمیت این مساله تا بدانجاست که در متون روایی ما، هشدار و تحذیر داده شده که تعبیر خوابتان را از هر معبّری جویا نشوید! ای بسا، معبری نادان و نامهذّب، با تعبیر بد، سرنوشت شومی را برای شما رقم زند.
اکنون با این مقدمه، به سراغ قرآن به عنوان یگانه منبع معرفتبخش در امور غیبی و اسرارآمیز میرویم و در پرتو روایات ذیل آیات، سرّ این مساله را به دست میدهیم که چرا در بسیاری مواقع نباید خوابمان را تعبیر کنیم؟
با مروری اجمالی بر آیات قرآن، از رهگذر سیر در این همیشهترین کتاب آسمانی و این چشمه فیاض حضرت رحمانی، با چهار گلواژه قرآنی مواجهیم که در معنای رویا و خواب به کار رفتهاند:
سه کلمه اول در معنی رویای خوب عبارتاند از:
1. کلمه رویا؛ میزان تکرار =6 (سوره یوسف آیات 5، 43 و 100؛ سوره اسرا آیه 60؛ سوره صافات آیه 105؛ سوره فتح آیه 27).
2. کلمه منام؛ میزان تکرار = 4 که دو بارش به معنی خواب است (سوره روم آیه 23؛ سوره زمر آیه 42) و دو بارش به معنی رویا (سوره انفال آیه 43، سوره صافات آیه 102).
3. کلمه بشری؛ به معنی خبر خوب است، «رویا» یکی از تفاسیر «بشری» در سوره یونس آیه 64 میباشد.
4.کلمه حلم، میزان تکرار = 2، کلمهای است که قرآن در معنی رویای بد به کار میبرد. (در عبارت أَضغَث أَحْلَمِ (به معنی خوابهای مشوش) در سوره انبیاء آیه 5؛ سوره یوسف آیه 44)
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که حضرت رسول میفرمود که خواب مومن در میان زمین و آسمان بر بالای سرش پرواز میکند، تا آنکه خود آن برای خود تعبیر کند یا دیگری برای او تعبیر کند، پس بآن نحو که تعبیر کردند واقع میشود پس خواب خود را نقل مکنید مگر برای شخصیکه عاقل باشد
در برخی تفاسیر، رویاهای قرآن را به سه دسته تقسیم کردهاند: 1. آنهایی که پیام یا توصیفی که در رویا آمده به واقعیت تبدیل میشود (مانند خواب حضرت محمد (ص) در حدیبیه که فتح مکه را پیشگویی میکرد).
2.رویاهایی که پیام رویا در جهت بر عکس برآورده میشود (مانند خواب ابراهیم که مضمونش قربانی کردن پسرش بود).
3. رویاهایی که نیاز به مفسر دارند (مانند چهار خواب ذکر شده در سوره یوسف). (1)
میتوان این دستهبندی را به یک دستهبندی کلیتر برگرداند:
1.خوابهای پیامبران که از آن به «وحی» و «الهام» تعبیر میشود.
2.خوابهای مردمان عادی که خود چند نوع است:
یک. خوابی که برخاسته از یک نیاز جسمانی است و در واقع، انعکاس زبان بدن (BODY LANGUISH) است. بعضی از دانشمندان غذاشناس میان «خواب و رویا» و «نیازهای غذائی بدن» رابطه قائل هستند و معتقدند که مثلاً اگر انسان در خواب ببیند از دندانش «خون» میچکد لابد ویتامین ث بدن او کم شده است! و اگر در خواب ببیند موی سرش سفید گشته معلوم میشود گرفتار کمبود ویتامین ب شده است!(2)
دو. خوابهای درهم و پریشان یا به تعبیر قرآن، اضغلاث احلام.
مفسرانی که قرآن را بر مشرب عرفانی تفسیر میکنند خوابهای درهم را بینیاز از تعبیر میدانند. به عنوان مثال، قیصری، شارح کتاب فصولالحکم ابن عربی، خوابهای پریشان را فاقد تعبیر و زائیده بازیگریهای قوه متخیله نفس و روان آدمی میداند.(3).
سه. خوابهای راستین (رویاهای صادقه).
اکنون این سوال مطرح است که آیا هر خوابی را باید تعبیر کرد؟
بدون تردید خوابهایی که رویدادها و صحنههای زندگی پرفراز و نشیب گذشته آدمی را بر لوح جان به تصویر میکشد و نیز خوابهای پریشان که ناشی از افکار مشوش یا تصویرگریهای قوه متخیله روان آدمی است، نیاز به تعبیر ندارند. تا اینجا قلمرو خواب، نفس آدمی و مرتبه قوه خیال (خیال متصل) اوست. اما نفس در خوابهای راستین، اموری را در مرتبه عالم ملکوت (خیال منفصل) شهود میکند که حاکی از امور آینده است. این خوابها به دلیل تصرف نفس در آنها (با حکایت یا تمثیل) نیاز به تعبیر دارد و معبر باید با ادبیات و زبان عالم معنی آشنا باشد تا بتواند این خواب را به تعبیر برد. به عنوان مثال خوابگزار ورزیده و دانای راز، با استفاده از حقایق قرآن، معارف روایی، ضربالمثلها و شرایط نفسانی و مناسبات زمانی و مکانی شخص نائم، در تعبیر خواب کسی که در رویا لیوانی شیر را آشامیده است شیر، را به علم و آشامیدن را به هجوم وجود تعبیر میکند.
در حدیث است که:
للرّویا کنی و اسماء فکنّوها بکناها و اعتبروها باسمائها. (4)
خوابها کنیهها و اسمهایی دارند. برای تفسیر و تعبیر رویا باید از آنها بهطور صحیح استفاده کرد.
زنی نزد ابن سیرین آمد و گفت: در خواب دیدم مثل اینکه تخممرغ زیر چوب میگذارم و جوجه بیرون میآید. ابن سیرین گفت: وای بر تو، از خدا بترس و از عملت استغفار کن. تو زنی هستی که زنان و مردان زناکار را برای گناه و بیعفتی به هم میرسانی! کسانی که از این تعبیر متعجب شده بودند از ابن سیرین پرسیدند روی چه اساسی خواب زن را چنین تعبیر کردی. گفت: از قرآن استفاده کردم که دربارهء زنان فرموده است: کأَنَّهُنَّ بَیضٌ مَکنُونٌ. و دربارهء منافقین فرموده است: کأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ. تخممرغ کنایه از زنان زناکار و چوب کنایه از مردان منافق و گناهکار است و جوجهها فرزندانی هستند که در اثر زنا متولد میشوند. مطلب همانطور بود که ابن سیرین گفته بود و راز پنهانی زن در اثر خوابی که دیده بود آشکار شد.
این روایت تاریخی نشان میدهد که در علم تعبیر خواب، تعبیر تخلفناپذیر، موهبتی است از ناحیه خداوند که به صورت علم لدنی به فرد دارای کمالات اعطا میگردد.(5)
در اینجا نکته دیگری وجود دارد و آن اینکه در برخی متون روایی توصیه شده است که خواب خود را برای هر کسی بازگو نکنید. یا اگر بازگو کردید از او طلب تعبیر نکنید مگر اینکه او را شایسته تعبیر و مویَد به تأیید الهی ببینید چرا که هر معنایی که معبر ارائه میکند همان، محقق خواهد شد.
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که حضرت رسول میفرمود که خواب مومن در میان زمین و آسمان بر بالای سرش پرواز میکند، تا آنکه خود آن برای خود تعبیر کند یا دیگری برای او تعبیر کند، پس بآن نحو که تعبیر کردند واقع میشود پس خواب خود را نقل مکنید مگر برای شخصیکه عاقل باشد.(6).
در آیه 41 سوره یوسف، خطاب به دو زندانی که هر یک خوابی دید و تعبیر آن را از یوسف خواستار شد، پس از تعبیر، به این حقیقت اشاره میکند:
یا صَاحِبَی السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُکمَا فَیسْقِی رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَیصْلَبُ فَتَأْکلُ الطَّیرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِی الأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیانِ (کاری که ای دو یار زندانی من، اما یکی از شما (آزاد میشود و) خواجه خود را شراب مینوشاند و اما آن دیگری به دار آویخته میشود و پرندگان از (مغز) سرش میخورند. کاری که شما دو نفر از تعبیر آن خواستید حکم آن (از سوی خدا) صادر شده و انجامش قطعی است.)
قرآن کریم به این حقیقت با عبارت قضی الامر اشاره کرده است که دلالت بر قطعیت حکم الهی و وقوع امر مورد تعبیر حضرت یوسف (ع) در عالم دنیا دارد.
توضیح این مهم در گروه تقدیم چند مقدمه است:
1. عالم ملکوت مرتبهای از مراتب عالم هستی است که محیط بر عالم دنیا و طبیعت است. به همین دلیل، عالم ملکوت نسبت به عوالم مادون خود یعنی عالم مثال منفصل و عالم طبیعت رابطه علی و معلولی دارد.
2. آنچه که در عالم ملکوت رویت میشوند زمانمند نیستند ولی در عالم دنیا در بستر زمان واقع میشوند.
3. هر آنچه در عالم معنا و ملکوت موجودیت یابد در عالم طبیعت که سایهای از عالم ملکوت است، نیز اتفاق خواهد افتاد.
4. به دلایل نقلی که ممکن است عقل بشر به کنه حقیقت آن نرسد، تعبیر معبّر در نحوه وقوع خواب در متن عالم دنیا موثر است. لذا تاکید معصومان پاک همواره بر این است که تعبیر خواب خود را از معبران نادان و نامهذّب جویا نشوید.
در ماجرای یوسف اگر تعبیر وی در عالم حس واقع نمیشد، در صدّیق بودن وی خلل واقع میگشت. و نکته دیگر اینکه اگر نبیّ و یا ولیّ الهی سخنی از روی قطع (نه احتمال یا تقیه) بگوید آن سخن لا محاله تحقق خواهد یافت. لذا جناب یوسف برای قطعیت وقوع آن، فرمود که آن تعبیر واقع شد در حالی که هنوز در ظرف زمان و مکان عالم محسوس تحقق نیافته بود.
از این مبحث نتیجه میگیریم که تأویل مکاشفات و یا تعبیر رویا را صاحب علمی الهی میداند و آن نبیّ الهی و یا ولیّ کاملی است که به همه دقایق و ظرایف کشف و عوالم وجود، به عنایت الهی علم پیدا نموده است. از این رو در عرفان اسلامی به اطاعت از پیر و مرشد الهی تاکید شده است. (7)
نویسنده: شکوری، شبکه تخصصی قرآن تبیان
پینوشتها:
1. تفسیر کبیر، ابوالفتوح رازی
2. تفسیر نمونه 9/312
3. شرح فصوص الحکم
4. بحار، ج 14، ص 436
5. کودک از نظر وراثت و تربیت تألیف محمد تقی فلسفی
6. حیله المتقین، علامه مجلسی
7. مجله پیام زن، احمد لقمانی، شماره 107