شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 2433
  • شنبه 1393/7/5
  • تاريخ :

روایتی محرمانه فقط برای خواص

آیت الله جوادی آملی

اشاره:

آنچه فراروی شماست گزیده ای از بیانات حکیم متأله و مفسر عالیقدر قرآن، حضرت آیت الله جوادی آملی است که معظم له در خلال درس تفسیرشان پیرامون مساله شهود خداوند در قیامت، ایراد ‌‌کرده‌اند.

ابابصیر (یحیی ابوبصیر الأسدی) به امام صادق سلام الله علیه عرض می‎کند آیا خدا را در قیامت می‎توان دید؟ حضرت فرمود که مگر قبل از قیامت ندیدی یا ندیدند؟ در موقف دیگر، در آن «أَشْهَدَهُمْ عَلى‎ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى‎» (الأعراف 172) که دیدند. بعد کمی صبر کرد، فرمود مگر الآن خدا را نمی‎بینی؟ به ابی‎بصیر کور می‎گوید!

خواه در مسئله دعا، خواه در مسئله نوافل، خواه در مسئله صلاة عند الاضطرار، خواه در موقع دعا کردن «أَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (البقره 115). آنگاه این وجه را احیانا به معنای رضا و امثال ذلک گرفته‎اند. وجه به معنای رضای حق نیست. وجه چیزی‎ست که انسان متوجه او می‎شود، به او رو می‎کند. وَجهُ کُلِّ شیءٍ بِحَسَبِهِ، اگر کسی به امید لقای حق کار کرد او طالب وجه‎الله است. اگر گفته شد شهید به وجه‎الله نظر می‎کند یعنی توفیق لقاءالله نصیبش می‎شود. لقای خدا که با چشم ظاهری نیست.

این روایت شریف را شما در کتاب توحید مرحوم صدوق لابد ملاحظه فرموده‎اید، در بحث‎های قبل هم اشاره شد، که ابابصیر (یحیی ابوبصیر الأسدی) به امام صادق سلام الله علیه عرض می‎کند آیا خدا را در قیامت می‎توان دید؟ حضرت فرمود که مگر قبل از قیامت ندیدی یا ندیدند؟ در موقف دیگر، در آن «أَشْهَدَهُمْ عَلى‎ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى‎» (الأعراف 172) که دیدند. بعد کمی صبر کرد، فرمود مگر الآن خدا را نمی‎بینی؟ به ابی‎بصیر کور می‎گوید!

اصولا این‎هایی که نابینا هستند مکنّی هستند به ابوبصیر، مثل اینکه عزرائیل سلام الله علیه که مسئول اماته است مکنّی‎ست به ابویحیی.

حضرت به ابا‎بصیر نابینا فرمود مگر الآن خدا را نمی‎بینی؟

عرض کرد من مجازم از طرف شما این حدیث را نقل کنم؟

فرمود نه! برای اینکه این حدیث را تو همین‎طور نقل کنی، از دو حال بیرون نیست، یا همین‎طور ساده این را می‎پذیرند، این منتهی می‎شود به تجسم و کفر.

یا اشکال می‎کنند حرف من را که ولی‎الله معصومم رد می‎کنند، کفر است.

در هر دو حال بد است. اگر افراد شایسته، لایق، مستعد دیدی این حرف‎ها را نقل کن با بیان. وگرنه افراد ناپخته یا همین‎طور قبول می‎کنند یا رد می‎کنند.

این که مرحوم صدوق رضوان الله علیه در کتاب توحید می‎فرماید آن روایاتی که درباره رویت خداوند سبحان صادر شده است و آن روایات را امیرالمومنین سلام الله علیه معنا کرده است، فرمود که چشم ظاهر خدا را درک نمی‎کند چون«لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ» (الأنعام 103) ولی با حقیقت ایمان می‎شود خدای سبحان را درک کرد.

آن روایت‎ها را مرحوم صدوق در توحید می‎فرماید «کلها عندی صحیحة» ولی من برای اینکه به دست هرکس نیفتد و هرکس معنا نکند در این کتاب نقل نمی‎کنم.

بعضی از اخبار را در این کتاب شریف توحید نقل کرد، بعضی از اخبار را فرمود روایت‎هایی را که فلان کس نقل کرد درباره رویت، «کلها عندی صحیحة» ولی من اگر همین‎طور نقل کنم چون زمینه نیست یا به ظاهر می‎پذیرند که ضلالت است، یا اشکال می‎کنند، حرف معصوم را رد می‎کنند که باز هم ضلالت است.


غرض آن است که اگر وجه به معنای لقاءالله شد، نه لقای ذات اقدس اله، چون آن ذات اقدس اله مشهود احدی نخواهد بود. آن ذات را احدی نمی‎تواند مشاهده کند. آن فیض خاصش را، آن ظهور خاصش را اولیای الهی ملاقات می‎کنند اما نه با چشم، با دل. نه با فکر و علم و برهان و علم حصولی و استدلال که با حقیقت ایمان که فرمود «لکن تدرکه القلوب بمشاهدة الإیمان» یا «بحقایق الإیمان»

برگرفته از: درس تفسیر حضرت آیه الله جوادی آملی

شبکه تخصصی قرآن

UserName