کرسی درس اخلاق قرآنی 2
اشاره:
در آیات کریمه کلام وحی، در کنار بیان احکام و عقاید، آیاتی بسیاری وجود دارد که سبک زیست مسلمانی را در ارتباط با خدا و خلق نشان می دهد. در این سلسله نوشارها، با نگاهی به سوره مبارکه حجرات سعی داریم به تببین بیشتر آیات اخلاقی از منظر این آیات بپردازیم:
در جمع، بدبین مباش!
یكی از گناهانی كه آثار زیانبار فردی و اجتماعی دارد بد گمانی نسبت به دیگران است.
در بخشی ازآیه دوازدهم سوره حجرات آمده است: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...» ( ای كسانی كه ایمان آورده اید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید كه پاره ای از گمانها گناه است...)
نكته نخستی كه در این باب باید به آن اشاره كرد این است كه« مراد از ظنى كه در این آیه مسلمین مامور به اجتناب از آن شدهاند، ظن سوء است، و گر نه ظن خیر كه بسیار خوب است، و به آن سفارش هم شده، هم چنان كه از آیهلَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُۆْمِنُونَ وَ الْمُۆْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً[ و قالوا هذا افك مبین؛ آیه اشاره به ماجرایی دارد و تحذیر از اینكه چرا مردان و زنان مومن گمان نیك نبرده ند ومعنای آن این است: چرا هنگامی كه آن (بهتان) را شنیدند، مردان و زنان گمان نیك به خود به نبردند و نگفتند: این بهتانی آشكار است؟] هم استفاده مىشود.
و مراد از اجتناب از ظن اجتناب از خود ظن نیست، چون ظن، خود نوعى ادراك نفسانى است، و درِ دل باز است، ناگهان ظنى در آن وارد مىشود و آدمى نمىتواند براى نفس و دل خود درى بسازد، تا از ورود ظن بد جلوگیرى كند، پس نهى كردن از خود ظن صحیح نیست. بله، مگر آنكه از پارهاى مقدمات اختیارى آن نهى كند. پس منظور آیه مورد بحث نهى از پذیرفتن ظن بد است، مىخواهد بفرماید: اگر درباره كسى ظن بدى به دلت وارد شد آن را نپذیر و به آن ترتیب اثر مده» (تفسیر المیزان).
در تفسیر نمونه آمده است: « ... در حدیثى ازپیغمبر گرامى اسلام (ص) مىخوانیم: ثلاث فى المۆمن لا یستحسن، و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن ان لا یحققه: سه چیز است كه وجود آن در مۆمن پسندیده نیست، و راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است كه راه فرارش این است كه به آن جامه عمل نپوشاند.
و اینكه: « انسان مىتواند با تفكر روى مسائل مختلفى، گمان بد را در بسیارى از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب كه در راههاى حمل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحى را كه در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدریجا بر گمان بد غلبه كند. بنا بر این گمان بد چیزى نیست كه همیشه از اختیار آدمى بیرون باشد.
لذا در روایات دستور داده شده كه اعمال برادرت را بر نیكوترین وجه ممكن حمل كن، تا دلیلى بر خلاف آن قائم شود، و هرگز نسبت به سخنى كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، مادام كه مىتوانى محمل نیكى براى آن بیابى. قال أمیر المۆمنین (ع): ضع امر اخیك على احسنه، حتى یاتیك ما یقلبك منه. و لا تظنن بكلمه خرجت من اخیك سوء و انت تجد لها فى الخیر محملا. گمان بد نه تنها به طرف مقابل و حیثیت او لطمه وارد مىكند، بلكه براى صاحب آن نیز بلائى است بزرگ، زیرا سبب مىشود كه او را از همكارى با مردم و تعاون اجتماعى بر كنار كند و دنیایى وحشتناك آكنده از غربت و انزوا فراهم سازد، چنان كه در حدیثى از أمیر مۆمنان على (ع) آمده است: من لم یحسن ظنه استوحش من كل احد: كسى كه گمان بد داشته باشد از همه كس مىترسد و وحشت دارد».
نیز آمده است: « توجه به این نكته نیز لازم است كه منظور از ظن در اینجا گمانهاى بى دلیل است. بنا بر این در مواردى كه گمان متكى به دلیل یعنى ظن معتبر باشد، از این حكم مستثنى است، مانند گمانى كه از شهادت دو نفر عادل حاصل مىشود».
البته خود فرد نیز باید تلاش كند تا به گونه ای رفتار كند كه در معرض و مظان تهمت و بد گمانی قرار نگیرد. در حكمت صدو پنجاه و نه نهج البلاغه آمده است: « من وضع نفسه مواضع التهمه فلا یلومن من اساء به الظن. هر كه در مواضع تهمت (= جاهایی كه موجب بد گمانی است) حضور یافت، حق ندارد كسی را كه به او گمان بد برده است نكوهش كند».در بخشی از دعای بیست و ششم صحیفه امام سجاد (ع) می خوانیم: « بار الها مرا آن گونه ساز كه ... درباره هم مردم خوش گمان باشم و به تمام ایشان نیكی كنم و عفیفانه دیده از خطاهایشان برگیرم».
سعدی در اشاره به یكی از سفرهای دریایی خود و پندی كه از شهاب الدین سهروردی- صاحب عوارف المعارف- دریافته است، می گوید:
مرا شیخ دانای مرشد شهاب دو اندرز فرمود بر روی آب؛
یكی آنكه در جمع بدبین مباش دگر آنكه بر نفس خوش بین مباش.
این نكته را هم نا گفته نگذاریم كه روند موجود در جامعه بی تاثیر در داشتنِ نوع گمان نیست. در حكمت صد و چهار نهج البلاغه می خوانیم «اذا استولی الصلاح علی الزمان و اهله، ثم اساء رجل الظن برجل لم تظهر منه حوبه ( خزیه)، فقد ظلم و اذا استولی الفساد علی الزمان و اهله، فاحسن رجل الظن برجل فقد غرّر. هر گاه صلاح (و درستی) بر زمانه و مردم آن غالب باشد و كسی به دیگری، كه رسوایی ای از او ظاهر نگشته، گمان بد برد، در حق او ستم كرده است و هر گاه فسا د بر زمانه و مردم آن چیره باشد و كسی به دیكری گمان خوب برد خود را فریفته است».
نویسنده: دکامی- دانشجوی دکترای دانشگاه شهید مدرس(ره)
شبکه تخصصی قرآن تبیان