تفرعن!
تا وقتی که به مرتبه عبودیت نرسیده و خود را به بندگی نشناخته اگر در خود دانش و کمالی و نور و ضیائی و علوّ و مقامی مشاهده نمود و خود را ما فوق مادیات و موجودات طبیعی پنداشت مبتلا به غرور نفس میگردد و منتظر است بندگان خدا وی را به بزرگی ستایش نمایند و مطیع و منقاد امر وی گردند همین است معنی ...
اذْهَبْ إِلیَ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی * فَقُلْ هَل لَّکَ إِلیَ أَن تَزَکیَ
به سوی فرعون برو که طغیان کرده است!
و به او بگو: «آیا میخواهی پاکیزه شوی؟!»
سوره مبارکه نازعات آیات 18 و 17
کتابها مینویسند: حضرت موسی علیه السلام پس از مبعوث گردیدن به پیغمبری مأمور گردید برود نزد فرعون و تبلیغ رسالت کند زیرا که او طغیان و سرکشی نموده و از حد خود تجاوز کرده و وی هم نسبت به مقام الوهیّت طغیان نموده بود و هم نسبت به خلق که از هیچ نوع ظلم و ایذاء مخصوصا به بنی اسرائیل خود داری نمینمود و از بعض عرفا است که فرعون مردی بود عالم و حکیم و در مقام معرفت به حق تعالی نسبت به مقام صفات و افعال الهی عارف کامل بود و از مقام افعال گذشته به مقام صفات رسیده بود لکن چون به مرتبه فناء فی التوحید نرسیده بود و صفا و ضیائی از قبل معرفت و تجلّی صفات و ظهور افعال الهی در او پدید نگردیده این بود که انانیّت و خودیّت وی او را از حق تعالی محجوب گردانیده و نسبت الوهیّت به نفس خبیث خود میداد. آری انسان وقتی از چنگ قوای نفسانی و علایق مادّی با کوشش بسیار و مجاهده با نفس اندازهای مستخلص گردید و قدم از دریای وهم و آرزو و آمال طبیعی بالاتر گذاشت آن وقت ممکن است حقیقت و جوهر نفس مجردش از پس پرده قوای حیوانی تظاهر نماید و خود را گوهر مجرد و محیط بر عالم طبیعت و ما فوق جسم و جسمانیات مشاهده نماید لکن تا وقتی که به مرتبه عبودیت نرسیده و خود را به بندگی نشناخته اگر در خود دانش و کمالی و نور و ضیائی و علوّ و مقامی مشاهده نمود و خود را ما فوق مادیات و موجودات طبیعی پنداشت مبتلا به غرور نفس میگردد و منتظر است بندگان خدا وی را به بزرگی ستایش نمایند و مطیع و منقاد امر وی گردند همین است معنی تفرعن که مرتبه کامل آن را فرعون و آنهایی که در مرتبه او بودند ادعا مینمودند این است که عجب و کبر در معنی یک مرتبهای از شرک به شمار میرود اینجا جای لغزش اقدام است اینجا جایی است که بعضی از نفوس زکیّه توانستهاند قدم بالا نهند و از چنگ ابلیس لعین نجات یابند.
هر عاقلی میداند هیچوقت مردمان ساده عادی دعوی بزرگی ندارند آنچه دعاوی باطل در عالم واقع گردیده ناشی از کسانی است که در انسانیت و دانش اندازهای پیش رفتهاند لکن وقتی بکمال انسانیت و مرتبه عبودیت نرسیده که خود را عبد ذلیل و در کمالات خود آینه مانند کمال ازلی را مشاهده کنند که از این مقام عرفا تعبیر بفناء فی التوحید میکنند آن وقت غرور نفس آنان را بر این میدارد که مرتبه و مقامی که فوق مرتبه آنها است مدّعی گردند و ضعفای بشر را اغوا نمایند.1
فَقُلْ هَلْ لَکَ: پس بگو مر او را، از روی تلطف و مدارا: آیا مر توراست میل و رغبتی، إِلی أَنْ تَزَکَّی: به سوی آنکه تزکیه شوی و پاک گردی از شرک و لوث کفر و طغیان، و پاکیزه [شده]، به کلمه طیّبه لا اله الا اللّه گویا شوی؟ 1
ابن عبّاس گوید: یعنی پس بگو به او آیا برای تو است که پاک شوی از شرک و گواهی دهی که خدایی جز خدا نیست؛ و این تلطّف و مهربانی در فرا خواندن است؛ و معنایش این است آیا برای تو رغبت و میل است که اسلام آوری و اصلاح شوی و پاک گردی؟ 2
خداوند متعال برای تسلیت خاطر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از انکار و تکذیب قوم و تهدید آنها باز شمهئی از قصّه حضرت موسی علیه السلام و فرعون از گوشزد فرموده به طور پرسش برای تقریر و میفرماید آیا به تو رسیده خبر موسی علیه السّلام وقتی که خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود به او در وادی مقدّس و منزّه طوی و ... {آنکه} برو به جانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغیان نموده است و با ملایمت و نرمی به او بگو آیا مایل هستی که پاک شوی از کفر و تجاوز و طغیان و آنکه هدایت نمایم من تو را به معرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصیت او 3
با تو میگویم:
میخوانم
چندبار میخوانم
صفحه قرآن کوچکم خیس میشود
تو برای فرعون هم راه بازگشت را باز گذاشتهای ...
نویسنده: زهرا نوری لطیف
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
1.مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تألیف بانو مجتهده امین، ج 14، ص 323
2.تفسیر اثناعشری تألیف حسینی عبدالعظیمی، ج 14، ص 34
3.ترجمه مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج 26، ص 276
4.تفسیر روان جاوید تألیف ثقفی، ج 5، ص 342