مروری بر حیات مفسر حکیم آیت الله عبدالله جوادی آملی
برای خواص و عوام چهرهای آشنا و دوست داشتنی است، شاید نامآورترین حکیم و مفسر حال حاضر باشد که نگاشتن از او و وسعت علمیاش برای چون منی دشوار باشد چرا که سعهاش در علم مثال زدنی است و دامنه دانستههایش خارج از توان گفتار من است تا از آن سخن گویم و شرح احوالش کنم...
برای خواص و عوام چهرهای آشنا و دوست داشتنی است، شاید نامآورترین حکیم و مفسر حال حاضر باشد که نگاشتن از او و وسعت علمیاش برای چون منی دشوار باشد چرا که سعهاش در علم مثال زدنی است و دامنه دانستههایش خارج از توان گفتار من است تا از آن سخن گویم و شرح احوالش کنم. اما به رسم بزرگداشت و نیز آشنا شدن با چهره نورانی عالمانی چون او ناگزیریم که با زبان قاصر خود از کمالات آن بزرگواران سخن گوییم و هریک به میزان گنجایش خود از دریای معارف آنان جرعه ای برگیریم، باشد که کام ما با سخن گفتن از آنان معطر گردد و این بابی باشد برای گام نهادن در مسیری که آنا عمری را در پیمودن آن و نیل به منازل آن صرف نمودند و اینک همچون قلههایی از دانایی و عمل در برابر دیدگان ما میدرخشند.
آیت الله عبدالله جوادی آملی از بزرگترین و برجستهترین دانشمندان عصر حاضر و از مفاخر شیعه در دوران معاصر است که قطعا آیندگان نیز بر وسعت علمی و ارزشمندی آثارش گواهی خواهند داد. در سال 1312 هجری شمسی در شهر آمل چشم به جهان گشود. خانوادهاش، خاندانی از اهل علم و در زمره مبلغان دین بودند که با وجود سختگیریهای دوران پهلوی در مورد منابر و اشاعه دین، پدربزرگ و نیز پدرش اهل منبر و علم بودند و در راه تعلیم معارف اهل بیت علیهمالسلام تلاش فراوانی داشتند.
خود ایشان ماجرای تولدشان را اینچنین بیان میدارند:
«فرزندانی که خدای سبحان به پدر و مادر ما میداد معمولاً میمردند. اما پیش از تولدم یکی از بستگان ما در عالم رۆیا میبیند که کسی یک عصایی به دست پدرم داده است و ایشان این عصا را به دست گرفت. این رۆیا را تعبیر کردند به اینکه خداوند به شما فرزندی میدهد که این فرزند پسر است و او میماند و عصای دست شما میشود. معروف میان آنها این بود که پسر عصای دست پدر است این بود که پدر و مادرم نذر کردند که اگر خداوند به آنها فرزندی داد و آن پسر بود او را به مشهد امام رضا علیهالسلام ببرند. آن سالها یعنی حدود 80 سال پیش مشهد رفتن کار آسانی نبود و برای آنها بیش از مکه رفتن حالا دشوار بود... وقتی خداوند منت نهاد و ما را به دنیا آورد آنها به این نذرشان عمل کردند...»
ایشان تحصیلات ابتدایی را در همان آمل پشت سر میگذارند و در دبستان فرهنگ تحصیل میکنند و پس از اتمام دوران ابتدایی تصمیم میگیرند که وارد حوزه شوند و ادامه تحصیلات خود را به آموختن علوم دینی اختصاص دهند. دلیل این امر علاوه بر علاقه خود ایشان تربیت دینی و روحیات پدر بزرگوارشان بود که او را در این مسیر بسیار تشویق و راهنمایی مینمودند. پس از پایان دوره دبستان برخی به ایشان پیشنهاد میکنند که دوره دبیرستان را هم بگذرانند آنگاه وارد حوزه شوند لکن ایشان معتقد بودند که ممکن است با این تصمیم به فضای دبیرستان علاقمند شده و با آن انس بگیرند و دیگر ورود به حوزه میسر نشود از این رو بلافاصله پس از دوران ابتدایی وارد حوزه آمل شده و دروس مقدماتی را در آن حوزه پشت سر میگذارند و در این مقدمات از محضر اساتید آمل بهرهمند میگردد و حتی برخی از دروس همچون صرف و نحو و معانی و بیان را نزد پدر فاضل خود میآموزد.
آیت الله جوادی آملی در بیان خاطرات خود از آن دوره به یکی از اساتید خود اشاره میکنند به نام حاج آقا ضیاء آملی که برخلاف مرسوم حوزه های آن زمان آموزش خصوصی تفسیر و حدیث را هم برای طلاب برقرار کرد و بسیار تأکید داشت که طلاب علوم دینی در کنار آموختن علوم ادبی، منطق، کلام، فقه و اصول با قرآن و حدیث هم آشنا شوند و آن علوم بدون این دو لطفی نخواهد داشت. از این رو و با تقویت این روحیه آیت الله جوادی هم وقتی که بعد از پنج سال تحصیل در حوزه علمیه آمل وارد تهران میشود این تشنگی و اشتیاق را نسبت به تفسیر و فراگیری حدیث به خوبی در قلب خود احساس میکند و شاید این خود سنگ بنای فعالیتهای گسترده ایشان در زمینه تفسیر قرآن بوده است.
با ورود این طلبه پراستعداد و البته سختکوش به مدرسه مروی تهران فصلی نو در حیات علم آموزی وی باز شد. مدرسه مروی در آن زمان بهترین مدرسه تهران بود و در آن سطح عالی و خارج و معقول نیز تعلیم میشد. در این دوران از محضر اساتید بزرگی بهره برد که از میان ایشان میتوان به آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی، علامه ذوالفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، حکیم عارف علامه حاج میرزا محمد مهدی محیالدین الهی قمشهای، ادیب یگانه و حکیم فرزانه علامه آقا شیخ محمد حسین فاضل تونی، آیت الله مرحوم حاج سید عباس فشارکی و ... اشاره کرد که هر یک دریایی از دانش و در دوران خود و نیز برای آیندگان نمونه ای از فضل و تقوا و دانش و وارستگی محسوب میشدند.
از جمله دروسی که در محضر آیت الله الهی قمشهای فراگرفت، تفسیر قرآن بود که ایشان پس از فراغت از درس عرفان در شبهای جمعه از جلسه درس تفسیر نیز بهرهمند شدند.
علامه بزرگوار آیت الله جوادی عاملی در حدود سالهای 1334 یا 35 تصمیم به ترک تهران و عزیمت به سوی قم نمود تا روح تشنه از معارف او بار دیگر و این بار در جوار مزار نورانی کریمه اهل بیت علیها السلام آرام گیرد و گامهای دیگری در مسیر معرفت اندوزی برداشته و از محضر بزرگان دیگری که در قم بودند بهره کامل را ببرد. از میان اساتیدی که در قم بودند او درس استاد آیت الله محقق داماد را در فقه بهتر و قویتر یافت و دوازده سال از درس فقه ایشان بهره برد و هفت سال نیز از محضر امام خمینی (ره) استفاده کرد و در درس اصول محضر ایشان را قویتر یافت. اما از آنجایی که از همان آغار تحصیل علاقه وافری را در وجود خود نسبت علوم عقلی احساس کرده بود و در تهران نیز آن را پی گرفته بود پس از ورود به قم بدون درنگ در درس مرحوم علامه طباطبایی حضور یافت و اسفار و شفا و سایر مباحث تطبیقی فلسفه روز را در محضر ایشان آموخت و البته از درس عرفان ایشان که به صورت خصوصی برگزار میشد هم بی بهره نماند و بعدها حدیث و تفسیر را نیز در حضور این عالم فرزانه به گوش جان فرا گرفت و به گفته خود ایشان حدود بیست و پنج سال همواره با علامه طباطبایی همراه بود و در همه کلاسها و مجالس عمومی و خصوصیشان شرکت جسته و توشه اندوزی میکرد و بیش از تمامی اساتیدش با ایشان مأنوس بود.
ایشان بر اساس علاقه و انس به قرآن و نیز احساس رسالت و تکلیفی که پس از سالها بهره گرفتن از دانش دانشمندان بزرگ و توشه گرفتن از نورانیت و معنویت قرآن در همان سالهای تحصیل، به تدریس تفسیر به عنوان علمی که هر کسی به نحوی به آن نیازمند است و کسی نیست که از دانش قرآن بی نیاز باشد، اشتغال داشتند و گاه برای دانشگاهیان و گاه برای طلاب و حتی سایر مردم در سطوح مختلف به بحثهای تفسیری میپرداختند و پس از آن نیز به صورت جدی به تألیف تفسیر قرآن به صورت موضوعی پرداخته که این امر همچنان ادامه دارد و به یاری حق ان شاء الله تا پایان قرآن نیز ادامه یابد.
ایشان خود در توصیفی که از تفسیر خود دارند با بیانی تفکر برانگیز که برخاسته از روح بلند ایشان است چنین میفرمایند:
«سیره راقم سطور در تفسیر، همان است که از خود قرآن بریم آید. قرآن برای هدایت قاطبه مردم آمده است. هیچ مطلبی در قرآن نیست که افراد متعارف از ادراک آن عاجز باشند؛ گرجه آیاتی در قرآن است نظیر سوره اخلاص و اوایل سوره حدید و ... که اوحدی از عالمان الهی به ادراک آن نائل میشوند. سرّ جمع دو مطلب مزبور این است که قرآن کریم محتوای عمیق همان آیات را در ظلّ مثل، در پتو تشبیه و داستان، تنزل داده و در دسترس فهم همگان قرار میدهد؛ لذا همانطوری که محقق طوسی در شرح اشارات و تنبیهات بوعلی به جناب فخر رازی توصیه مینماید که نگارش باید دارای دو شرط محوری باشد:
1. قابل فهم عوام 2. مورد پذیرش خواص، تفسیر اینجانب به زبان فارسی رائج توأم با تنزّل تمثیلی و پرهیز از استعمال اصطلاح یا ابتناء بر مسائل رشته های دیگر و با تحرّز از بیان خلاف برهان و عرفان گفتن، عرضه میشود که امید است به نوبه خود المیزان فارسی باشد نه فارسی المیزان، و المیزان پایان قرن حاضر باشد نه المیزان وسط قرن حاضر. البته از وعده لطیفانه الهی دور نیست.»
آثار
آثار این دانشمند بزرگ بسیار است که هر یک حاصل عمری مطالعه و تحقیق و بهرهگیری از دانش عالمان و فرزانگان و عمری تفکر و تزکیه است:
1. تفسیر ترتیبی (تسنیم) که تا کنون سی جلد از آن چاپ شده است.
2. تفسیر موضوعی
3. رحیق مختوم در 5 جلد
4. نزاهت قرآن از تحریف
5. اسرار الصلوة (عربی)
6. ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت
7. رسالت قرآن.
8. کرامت در قرآن
9. هدایت در قرآن
10. ولایت در قرآن
11. اخلاق کارگزاران
12. حماسه و عرفان
13. تحریر تمهید القواعد (در عرفان)
14. تجلی ولایت در آیه تطهیر
15. وحدت جوامع در نهجالبلاغه
16. ولایت علوی
17. ادب فنای مقربان در دو جلد
18. نسیم اندیشه
19. سرچشمه اندیشه در 4 جلد
20. الحج در دو جلد
21. گزیده مناسک حج
22. مفاتیح الحیاة
و بسیاری آثار دیگر.
نویسنده: نعمتی
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان