چراغ راهنمای هزار ساله
بند دوم از سلسله قرآن در نگاه خاندان
طلیعه
در این مقال قصد است تا کام دل با سخن گفتن از کتاب خدا شیرین شود آنهم به قند کلام رسول نازنین خدا و خاندان کریمش.
با غور در بوستان روایات روشن میشود که فصلی مفصل از آن در تبیین ویژگیهای قرآن است. به تحقیق شناخت خصیصههای هرچیز در انس گرفتن و آنگاه بهرهمندی از آن بسی پرفایده است؛ و اما ویژگیهای قرآن؛ چه خوب است به جای آن که روده دراز شود، عنان کلام به جانان سپرد و از کلام ایشان جان گرفت.
این نوشتان در چند بند، قریب به 50 ویژگی از کلام الله مجید را یک راست و بی کم و کاست از زبان خود قرآن و یا حاملان آن، همان قرآنهای ناطق که درود باری تعالی کرور کرور بر ایشان باد، بر دیده و دل محترم شما تقدیم خواهد کرد. بعون الله
بند دوم
1- قرآن راهنماست: زندگی کردن بدون راهنماست حقا که دشوار است چه اینکه آدمی حتی در این دنیا بدون آن از یک چهارراه نیز نمیتواند عبور کند و چه رسد برای حیات جاویدان. راستی بدون راهنما چگونه آرزوی جاودانگی آدمی برآورده خواهد شد؟
رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله : القُرآنُ هُدیً مِنَ الضَّلالَةِ، و تِبیانٌ مِنَ العَمی، وَ استِقالَةٌ مِنَ العَثرَةِ، و نورٌ مِنَ الظُّلمَةِ، و ضِیاءٌ مِنَ الأَحداثِ، و عِصمَةٌ مِنَ الهَلَکَةِ، و رُشدٌ مِنَ الغَوایَةِ، و بَیانٌ مِنَ الفِتَنِ، و بَلاغٌ مِنَ الدُّنیا إلَی الآخِرَةِ.[1]
پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله :قرآن، در گمراهیها، راهنماست. دلهای کور را بینا میسازد و از لغزشها جلوگیری میکند و روشناییبخش تاریکیهاست. در پیشامدها، پرتوافشانی میکند و از نابودی، نگه میدارد و از کجروی، به راه میآورد. در فتنهها، راهگشاست و از دنیا به [سعادت] آخرت میرساند.
2- قرآن؛ بیانی از خدا برای مردم: در نوشتار پیش آمد که قرآن تبیان است و اکنون آن را بیان معرفی میکنیم. اما فرق بیان و تبیان چیست؟ تفاوت آن است که بیان روشن ساختن چیزی، بدون ذکر برهان، اما تبیان روشن نمودن مطلب به همراه حجت و دلیل آن است. پس قرآن به هر دو گونه روشنگری کرده است. چنان که از امام صادق خواهید خواند این روشنگری برای عروج جان آدمی است.
الإمام الصادق علیه السلام: أنزَلَ اللَّهُ إلَیهِ الکِتابَ فیهِ البَیانُ وَ التِّبیانُ «قُرْءَانًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُون[2][1]» قَد بَیَّنَهُ لِلنّاسِ، و نَهَجَهُ به علمٍ قَد فَصَّلَهُ و دینٍ قَد أوضَحَه، و فَرائِضَ قَد أوجَبَها، و حُدودٍ حَدَّها لِلنّاسِ و بینها، و اُمورٍ قَد کشفها لِخَلقِهِ و أعلَنَها، فیها دَلالَةٌ إلَی النَّجاةِ و مَعالِمُ تَدعو إلی هُداهُ[3]
حضرت صادق گفت: خداوند، به سوی او (یعنی پیامبر اکرم) قرآن را فرو فرستاد که در آن، بیان و روشنگری است؛ «قرآنی عربی، بی هیچ کژی. باشد که پروا پیشه کنند». آن [قرآن] را برای مردم، بیان فرمود و آن را با دانشی که تفصیل داد و دینی که آشکار ساخت و واجباتی که بر آنان واجب نمود، و احکامی که برای مردم، وضع و [جزئیات] آنها را بیان کرد، و اموری که برای آفریدگانش، آشکار و هویدا ساخت، توضیح داد؛ اموری که در آنها راهنمایی به سوی رهایی است و نشانههایی که به راه خدا میخوانند.
3- قرآن تفصیل کتابهای پیشین و بلکه همه چیز است.
کلام خدا حق است و حق همیشه یکی است چه به موسی گفته شود چه به عیسی چه دردانه خلقت محمد – که درود خدای بر همه ایشان باد – قرآن بیانگر همان کتابهاست و بلکه تفصیل همه چیز البته اگر انسانها از گیر و دار تعصبات خارج شوند و بخواهند که بفهمند. باری تعالی خود میفرماید:
وَ مَا کَانَ هَذَا الْقُرْءَانُ أَن یُفْتَرَی مِن دُونِ اللَّهِ وَ لَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَبِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِن رَّبِ الْعَلَمِینَ[4]
سخنی نیست که بر بافته شده باشد؛ بلکه تصدیق آن [کتابهایی] است که پیش از آن بوده و تفصیل هر چیزی است، و برای مردمی که ایمان میآورند، رهنمون و رحمتی است.
مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَی وَ لَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِ شَیْءٍ وَ هُدًی وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُۆْمِنُونَ[5]
و چنان نیست که این قرآن، از جانب غیر خدا، بر بافته ساخته شده باشد؛ بلکه تصدیق آن [کتابهایی] است که پیش از آن بوده است و تفصیل آن کتابی است که در آن، تردیدی نیست [و] از پروردگار جهانیان است.
4- قرآن صدق و عدل است: صدق همان راستی است و اما عدل را میتوان نتیجه راستی دانست. عدل که گمشده همیشه بشری است که در سایه سار راستی هویدا خواهد شد. گفتنی است که تغییر ناپذیری کلام راستین از آن روست که مقابل راستی، ناراستی است و اگر قرار به تغییر باشد، اگر به راستی باشد که آنچه هست همان است و اگر قرار باشد به ناراستی باشد که این نیز باطل است. صدق و عدل نیز از ویژگیها قرآن است که حضرت باری گفته در آنجا که گفته:
وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَ عَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ[6]
و کلمه پروردگارت به راستی و داد، سرانجام گرفته است و هیچ تغییر دهندهای برای کلمات او نیست، و او شنوای داناست.
5- قرآن استدلال قاطع است: خدا و پیامبرش یکی از ویژگیهای قرآن را برهان معرفی کرده است. برهان دلیلی را گویند که به روشنی و محکمی آنچه را میخواهد، ثابت میکند. از همین رو بوده که بعدها در اصلاح علم منطق نیز استدلال مفید علم و یقین را برهان خواندهاند. قرآن برای آنچه نازل شده استدلالی که اگر پردههای خودبینی از لوح دلها بر افتد نورش جانها را به یقین میرساند.
قال الله تعالی: یَأَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُم به رهنٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا[7]
و خدا گفت: ای مردم! در حقیقت، برای شما از جانب پروردگارتان، برهانی آمده است، و ما نوری روشنگر به سوی شما، فرو فرستادهایم
الإمام الصادق عن أبیه علیهما السلام :لَمّا حَضَرَت رَسولَ اللَّهِ صلی اللَّه علیه و آله الوَفاةُ، دَعَا الأَنصارَ و قالَ: ... کِتابُ اللَّهِ و أهلُ بَیتی، فَإِنَّ الکِتابَ هُوَ القُرآنُ و فیهِ الحُجَّةُ و َالنّورُ وَ البُرهانُ[8]
امام صادق علیه السلام از پدر گرامیاش نقل میکند که چون هنگام رحلت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله فرا رسید، انصار را فرا خواند و گفت: «... کتاب خدا و اهل بیتم! کتاب، همان قرآن است و در آن، حجّت و روشنایی و برهان.»
6- قرآن نور است: نور که باشد میتوانی ببینی آنچه هست را، نور که باشد از توهمات خارج میشوی، راه را از چاه، سره
را از ناسره تشخیص میدهی و چه خوب است نوری که بتواند تاریکیهای جان و دل روشن کند.
الإمام الحسن علیه السلام :إنَّ هذَا القُرآنَ فیهِ مَصابیحُ النّورِ وشِفاءُ الصّدورِ، فَلیَجلُ جالٍ بَصَرَه، وَلیُلحِمِ الصِّفَةَ فِکرَه، فَإِنَّ التَّفَکُّرَ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ، کَما یَمشِی المُستَنیرُ فِی الظُّلُماتِ بِالنّورِ.[9]
حضرت حسن علیه السلام :به راستی که در این قرآن، چراغهای روشنایی و شفای سینههاست. پس جلا دهنده، باید که به نور آن [دیده دلش را] جلا دهد و اندیشهاش را در اوصاف آن، به درنگ وا دارد؛ چرا که اندیشیدن [در قرآن]، مایه حیات دلِ بصیر است، همچنان که آدمی در تاریکیها، با کمک نور، راه خود را میپیماید.
7- قرآن هم مژده است و هم مژده دهنده: آری قرآن همان منادی است که خود را برای نجات و سعادت مژده میدهد. قرآن بشیری است که بشرای خوبان است.
قال الله تعالی فی محکم کتابه: تِلْکَ ءَایَتُ الْقُرْءَانِ وَ کِتَابٍ مُّبِینٍ * هُدًی وَ بُشْرَی لِلْمُۆْمِنِینَ[10]
و خدا فرمود: اینها آیات قرآن و کتابی روشن است. رهنمون و مژدگانی برای مۆمنان است.
ایضا: کِتَبٌ فُصِّلَتْ ءَایَتُهُ قُرْءَانًا عَرَبِیًّا لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ * بَشِیرًا وَ نَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ[11]
و نیز گفت:کتابی است که آیات آن، تفصیل داده شده است. قرآنی به زبان عربی برای مردمی که میدانند و مژده دهنده و هشدار بخش است؛ لیکن بیشتر آنان، رویگردان شدهاند و در نتیجه نمیشنوند.
بند دوم از این مطلب با 7 ویژگی پایان یافت. یا رب قرآن نازنین را انیس دل رمیده ما کن. آمین
نویسنده: حسین عسگری
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
پیوند بند اول: تبیان از زبان امام صادق علیه السلام
[1] - بحار الأنوار : ج 92 ص 26 ح28
[2]- الزمر : 28
[3] - الكافی : ج 1 ص 445 ح 17
[4] - یونس: 37
[5] - یوسف: 111
[6] - الأنعام: 115
[7] - النساء: 174
[8] - بحار الأنوار : ج 22 ص 476 ح 27
[9] - کشف الغمّة : ج 2 ص 199
[10] - النمل: 2
[11] - فصّلت: 3 و 4