چقدر پیش تو آرومم
برداشتی به طریق اولی از یک آیه
خواهش میکنم از من فرار نکنید، میدانم سرتان شلوغ است و من نمیخواهم به یکباره مسئولیت اسلام را به گرده شما بگذارم. باور کنید نمیخواهم سرکوفت هم بزنم که این چه مسلمانی است که ما داریم، نه ما مسلمانان خوبی هستیم اما...
من و شما هر که باشیم مسلمان هستیم، همراه داشتن این لقب چندان آسان نیست حال چگونه باید بود تا حق مسلمانی ادا شود؟ خواهش میکنم از من فرار نکنید، میدانم سرتان شلوغ است و من نمیخواهم به یکباره مسئولیت اسلام را به گرده شما بگذارم. باور کنید نمیخواهم سرکوفت هم بزنم که این چه مسلمانی است که ما داریم، نه ما مسلمانان خوبی هستیم اما...
... یکی از چیزهایی که به من جرأت حرف زدن و ظهور و بروز در هر جمعی را میدهد احساس شیرین امنیت است. حال من سۆالی دارم.
سۆال اول: آیا تا کنون به این فکر کردهاید که شما در انتقال این حس به صدها نفری که هر روز با آنها برخورد دارید، از خانه گرفته تا چند لحظهای که در خیابان با کسی همراه میشوید، چقدر موفق و موثر هستید؟
سۆال دوم: آیا مسلمان باشی یا نه، در این که دیگران در کنار تو احساس امنیت کنند فرق میکند؟
وقتی قرآن را باز میکنی و به سوره توبه میرسی، در آیه ششم آن میخوانی که:
وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلَمَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْلَمُونَ سوره توبه آیه 6
و اگر یکی از مشرکان از تو امان و پناه خواست، پس به او پناه بده تا کلام خدا را بشنود، سپس او را به مکان امنش برسان. چرا که آنان گروهی ناآگاهند (و با شنیدن آیات الهی، شاید هدایت شوند).
این آیه، پیامبر را توصیه میکند چنان باشد که مشرکان در پیشگاهش برای رسیدن به تعالی احساس امنیت کنند که این حق هر انسانی است.
حالا از مشرکان که بگذریم در روزگار امروز ما بسیار هستند که اسلام عزیز را در رفتار ما جسته و میآموزند، به ویژه اگر یکی از من و شما در جایگاه خاصی باشیم مثل یک همسر، پدر، مادر، معلم، رئیس و یا حتی یک دوست!
آیا در خانه یا اطرافیان خود فرد کوچکتری هست که بسیار با او در تماس باشید؟ فردی که به خاطر کوچکیاش- حد اقل از شما - اشتباهات بسیار داشته باشد؟ آن فرد چقدر نزد شما احساس امنیت میکند؟ او چقدر فرصت دارد که از شما بدون آنکه شرمسار شود - تا چه رسد به اینکه عتاب شود - سره را از ناسره بیاموزد، آن هم آمیخته با عِطر صبر و گذشت و کرامت؟
خداوند تبارک به رسولش فرمان میدهد با مشرکانی که در چند آیه پیشتر- آن هم در سوره توبهای که بن مایه آن غضب بر مشرکان است - دستور قتل آنان را صادر کرده است، اگر خواستند اسلام را بشناسند کریمانه رفتار نموده و سایه امنیت را بر آنان بگستراند.
حالا شما! که مسلمانید؛
آقا یا خانم محترم: همسرت چقدر کنار شما آرامش دارد که خوبیها را از شما یاد بگیرد؟
پدر یا مادر مهربان: فرزندت چقدر جرأت میکند که اشتباهش را در کنار شما برطرف کند، نه آن که آن را مخفی کند؟
معلم گرامی! ای کسی كه جگرگوشههای ما برای آموختن آداب زندگی مسلمانی در دستان شماست: چقدر این مسلمانان آینده در کرانه صبر شما به گوهرهای اسلام ناب دست مییابند؟
و ای منی که هر روز با صدها نفر روبرو میشوم: چقدر دیگران در مواجهه با من خود را در سایه امنیت یک مسلمان میبینند تا از من آموزههای نورانی اسلام را یافته و بیاموزند.
آیا آنقدر کریم هستم که به ظاهر افراد کاری نداشته باشم و قضاوت نکنم؟
به ششمین آیت نورانی سوره توبه باز میگردیم. در تفسیر نور 2 درباره این آیه 10 نکته جالب آمده است که پیشنهاد میکنم در آنها کلمه "دشمن" یا "مشرک" را با کلمه "دیگران" جابجا کنید و بخوانید، با این دیدگاه که «تو ای مسلمان به آیین مهربانی! دوستان را کجا کنی محروم، تو که با دشمنان نظر داری 1» :
1. به درخواست پناهندگی دشمن برای تحقیق و شناخت عقاید و افکار اسلامی، پاسخ مثبت دهید. «استجارک فاَجِره»
2. راه فکر و تعقّل، حتّی برای مشرکان مهدورالدّم باز است و برای احتمال هدایت یک نفر هم باید حساب جداگانه باز کرد. «احدٌ من المشرکین»
3. اسلام، دین رأفت، شرافت و کرامت است. «استجارک فاَجِره»
4. به دشمن هم فرصت فکر و انتخاب بدهید و حتّی در شرایط جنگی نیز مردم را از رشد فکری باز ندارید. «استجارک فاَجِره»
5. انتخاب حقّ و پذیرش عقاید صحیح، مهلت میطلبد. «اَجِرهحتّییسمعکلاماللَّه»
6. قرآن، کلام قابل فهم است که زمینهی هدایت را فراهم میسازد و چنان نیست که فهمش خارج از عهدهی انسان باشد. «یسمع کلام اللَّه»
7. حکومت اسلامی باید زمینهی شنیدن کلام خدا را برای منحرفان فراهم کند، چون انحراف بعضی، به خاطر عدم تبلیغ ماست، نه از روی کینه. چه بسا اگر حق را بشنوند، تغییر یابند. «حتی یسمع کلام اللَّه»
8. اسلام، دین آزادی است و ایمان از روی فهم ارزش دارد، نه از روی ترس یا اجبار. «اَجِره، یسمع، ابلغه مأمنه»
9. مکتبی که منطق دارد، عجله ندارد. به دشمن فرصت دهید تا آن را بشنود، و امنیّت او را تضمین کنید تا با فکر آسوده انتخاب کند. «یسمع، ابلغه مأمنه»
10. کفر بعضی، از جهل سرچشمه میگیرد و اگر آگاه شوند، حقّ را میپذیرند. «ذلک بانّهم قوم لایعلمون»
نویسنده: حسین عسگری
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
1- شعری است از جناب سعدی رحمهالله
2- تفسیر نور که از حجةالاسلام قرائتی است را در بخش ترجمه و تفسیر قرآن تبیان میتوانید مطالعه کنید.