راهکارهای قرآن برای کنترل غرایز جنسی
ازدواج و گزینش همسر سبب آرامش و تسکین خاطر انسان میشود. بوسیله ازدواج غریزه جنسی انسان تعدیل و مهار میشود و با تأمین نیاز جنسی او، آرامش و آسایش خاصّی برایش حاصل میگردد. بنابراین، طبیعیترین و اصلیترین راه تأمین و مهار غریزه جنسی، ازدواج است؛ به طوری که هر فردی که به سنّ بلوغ میرسد نیازمند به ازدواج است و تنها با ازدواج است که به طور کامل و صحیح فشار غریزه جنسی کاهش یافته و تعدیل میشود.
کنترل غرایز جنسی گذشته از دیدگاه دینی، از جنبههای فراوانی چون بعد اجتماعی و رعایت حریم دیگران و زدودن بی بند و باری مضر جنسی، بعد بهداشتی (چه جسمی و چه روانی)، فرهنگی و ... حائز اهمیت بوده و همیشه از سوی شهروندان مورد مطالبه است. البته که دین مبین اسلام که از برای ترسیم الگوی جامع تعالی انسان و جامعه بشری آمده است به این امر مهم پرداخته و فراتر از آنچه ما بدان توجه داریم و با در نظر گرفتن تمام مقتضیات این موضوع بدان پرداخته است. در این مقال بر آنیم به این سوال پاسخ دهیم که از نظر قرآن چگونه میتوان غریزه جنسی را مهار کرده یا در حدّ اعتدال درآورد؟
خداوند متعال در قرآن کریم راههای متعددی را جهت کنترل و مهار غریزه جنسی معرفی نموده است؛ که بعضی از مهمترین آنها عبارتند از: «ازدواج»، «چشم پوشی»، «عفت ورزی» و «روزهداری»
الف. ازدواج
قرآن کریم میفرماید:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛1 و از نشانههای او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند».
همانگونه که از این آیه نمایان است، ازدواج و گزینش همسر سبب آرامش و تسکین خاطر انسان میشود. بوسیله ازدواج غریزه جنسی انسان تعدیل و مهار میشود و با تأمین نیاز جنسی او، آرامش و آسایش خاصّی برایش حاصل میگردد. بنابراین، طبیعیترین و اصلیترین راه تأمین و مهار غریزه جنسی، ازدواج است؛ به طوری که هر فردی که به سنّ بلوغ میرسد نیازمند به ازدواج است و تنها با ازدواج است که به طور کامل و صحیح فشار غریزه جنسی کاهش یافته و تعدیل میشود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «من تزوج فقد احرز نصفَ دینه، فلیتّق اللهَ فی النصف الباقی؛2 هر کس ازدواج کند همانا که نصف دینش را حفظ کرده است»، پس باید با تقوای الهی و پرهیزگاری نصف دیگرش را حفظ کند. از این کلام رسول مکرم اسلام معلوم میشود که ازدواج کمک بسیار بزرگی است در حفظ و تعدیل غریزه جنسی؛ همچنین ازدواج در سالهای طبیعی مانع فحشاء و منکرات است؛ از این رو، انسان نباید بی جهت و بدون دلیل موجّه ازدواج را به تأخیر اندازد و خود را از این حلال مفید و چارهساز محروم سازد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ ...؛3 ای گروه مۆمنان، آنچه را که خداوند برای شما حلال نموده است، برخود تحریم نکنید».
ب. حفظ نگاه و غضّ بصر
قرآن کریم میفرماید:
«قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ به ما یَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُۆْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ...؛4 به مۆمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند... ».
شخص متأهلی که در کوچه و بازار و محل کار به نامحرمان نگاه هوسآلود میکند، کم کم به آنان دلبسته میشود و نسبت به همسر خویش کم مهر و محبت میگردد؛ و این به نوبه خود باعث اختلاف و درگیری در منزل شده و نظام خانواده را از هم متلاشی میسازد
پس از ارائه مۆثرترین راه و طبیعیترین روش در ارضای غریزه جنسی یعنی ازدواج، به بیان طریق دوم یعنی «چشم پوشی» میپردازیم. تجربه نشان داده است که چشم پوشی از نامحرمان و دوری کردن از نظر بازی و چشم چرانی برای همه کس و در هر شرایطی لازم و ضروری است؛ خواه انسان جوان باشد خواه پیر ومسن، متأهل باشد یا مجرد. شخصی که مجرد است و هنوز ازدواج نکرده است، در فشار روحی و جسمی به سر میبرد. او نیاز به آرامش روحی روانی دارد نه تحریک و تهییج. نظربازی و چشم چرانی، غریزه شهوت او را بیدار و تحریک کرده و او را در فشار قرار میدهد؛ این در حالی است که او اکنون دسترسی به ارضای غریزة جنسی خود ندارد؛ حال اگر از راههای غیر شرعی و غیرقانونی اطفای شهوت کند، به گناه و فساد کشیده میشود و عواقب سوء آن دامنگیرش میشود و اگر از انجام عمل خلاف شرع و اخلاق خودداری کند، اگرچه گناه نکرده است اما فشار غریزة جنسی جسم و جان او را آزرده و افسرده میسازد، پس بسیار مناسب است که از چشم چرانی پرهیز نماید تا عواقب سوء آن دامنگیرش نشود.
شخصی که مجرد است و هنوز ازدواج نکرده است، در فشار روحی و جسمی به سر میبرد. او نیاز به رامش روحی روانی دارد نه تحریک و تهییج. نظربازی و چشم چرانی، غریزه شهوت او را بیدار و تحریک کرده و او را در فشار قرار میدهد؛
نظربازی و چشم چرانی، برای شخص متأهل نیز عواقب سوء بسیاری در پی دارد. شخص متأهلی که در کوچه و بازار و محل کار به نامحرمان نگاه هوسآلود میکند، کم کم به آنان دلبسته میشود و نسبت به همسر خویش کم مهر و محبت میگردد؛ و این به نوبه خود باعث اختلاف و درگیری در منزل شده و نظام خانواده را از هم متلاشی میسازد و... از آنچه گذشت روشن شد که حفظ چشم و نگاه برای همه کس لازم و یکی از راههای کنترل غریزه جنسی است.
قال الصادق علیه السلام میفرماید : «النظر سهم من سهام الشیطان...؛5 » نگاه کردن (به نامحرم) یکی از تیرهای زهرآگین ترکش ابلیس است و چه بسا که یک نگاه سبب حسرت و ندامت طولانی شود.
ج عفاف و حفظ نفس
«عفاف» به معنی «خودداری» حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است. «عفّت» به معنی پدید آمدن حالتی در نفس است که آدمی را از غلبه شهوت باز میدارد و عفیف به کسی گفته میشود که دارای این وصف و حالت باشد 6.
در قرآن کریم آیات متعددی در این رابطه موجود است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ...؛7 »و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضلِ خود آنان را بینیاز گرداند ...
از این آیه معلوم میشود که قدم اول و راه اصلی در کنترل غریزه جنسی ازدواج است؛ اما از آنجا که همه افراد امکان ازدواج کردن را ندارند میبایست تقوی و عفاف به خرج دهند و از گناه و آلودگی بپرهیزند؛ تا آنگاه که امکان ازدواج بیابند. در آیات دیگری، آنان را که دامن خویش آلوده نمیسازند را تشویق کرده و گرامی میدارد: «.... وَالحافِظینَ فُرُوجَهُم وَالْحافِظات...»8؛ «قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ... وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ... و قل للمۆمنات ... و یحفظن فروجهن...؛9 و آنان که دامان خود را (از آلوده شدن به بی عفّتی) حفظ میکنند.» در این آیه، سخن از صفات برجسته مۆمنان است و ضمن بیان بخش مهمی از صفات مۆمنان، پاکدامنی و عفت را یکی از خصلتهای برجستهی آنها میشمرد.
د روزه
قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛10 ای گروه مۆمنان! روزه بر شما نوشته شد همانگونه که بر پیشینیان شما واجب شد، تا پرهیزگارشوند.»
روزه داری از یک سو به خاطر بریدن فرد از خورد و آشامیدن موجب کاهش انرژی کلی بدن و به ویژه غریزه جنسی شده و از سوی دیگر که بسیار کارآمد و موثر است، به خاطر روح معنوی حاکم بر آن موجب کنترل روانی فرد و کاهش تمایلات مادی او میشود. به تعبیر دیگر روزه بسان آبی است بر روی آتش.
در آیهای دیگر میخوانیم:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِین» ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است.
بسیاری از علمای اخلاق برای «صبر» سه شاخه ذکر کردهاند: صبر بر اطاعت (مقاومت در برابر مشکلاتی که در راه طاعت وجود دارد). صبر بر معصیت (ایستادگی در برابر انگیزه های گناه و شهوات سرکش و طغیانگر)؛ و صبر بر مصیبت (پایداری در برابر حوادث ناگوار و عدم خودباختگی و شکست روحی و ترک جزع و فزع).
در روایت آمده است که منظور از صبر در این آیه روزه است. با این بیان، در علّت یاری گرفتن از روزه میتوان گفت که روزه هوای دل و آفت طمع و حرص و آز را به شدّت تضعیف میکند و گاه از میان برمیدارد؛ همانگونه که در روایت آمده است: «الصّوم وجاءٌ» روزه، شهوت را سخت کنترل میکند؛ و مدد جستن از نماز نیز بدان دلیل است که سراسر آن، توجّه انسان را به معنویّت و ارزشهای والای انسانی جلب میکند؛ او را با خدا مرتبط میسازد و همانگونه که قرآن میفرماید، انسان را از زشتیها و نارواها و ضدّ ارزشها باز میدارد و به او سخت هشدار میدهد: «اِنَالصَّلوة تَنْهی عَنِالْفَحْشاءِ وَالْمُنْکِرَ ...»11.بنابراین روزه یکی از مهمترین ابزارهای کمکی است که اسلام عزیز برای مسلمانان به ارمغان آورده است که در هر مسئلهای میتوانند بدان پناه برند به ویژه اگر این ابزار با نماز نیز همراه شود قطعاً فرد را به مقصود خود خواهد رساند. در این میان مسئله طغیان غریزه جنسی موردی است میتوان برای کنترل آن از روزه و نماز کمک جست.
فرآوری شده توسط: حسین عسگری
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
1. روم/ 21.
2. الحسن بن الفضل الطبرسی، مکارم الاخلاق، مۆسسه نشر اسلامی، نوبت اول، ربیع الموعود، 1414، ج 1، ص 429، ش
1455.
3. مائده/ 87.
4. نور/ 30 و 31.
5. محمد بن علی بن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، مترجم: غفاری، ص 32.
6. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دارالکتاب العربی، ص 351؛ و مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1368 ش، جلد 8.
7. نور/ 33.
8. احزاب/ 35.
9. نور/ 31 و 30.
10. بقره/ 183.
11. الحسن بن الفضل الطبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 45 سوره بقره