شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 9894
  • يکشنبه 1392/10/1
  • تاريخ :

برجسته‌ترین ویژگی‌های قرآن

قران


قرآن، زنده است و نمی‌میرد، و آیه[های آن] نیز زنده‌اند و نمی‌میرند؛ زیرا اگر آیه‌ای که در باره اقوامی نازل شده است، با مُردن آن‌ها می‌مُرد، قرآن نیز مُرده بود؛ لکن قرآن، در میان آیندگان، جاری است، همچنان که در میان گذشتگان، جاری بود.

قرآن، ویژگی‌های فراوانی دارد 1 که هر یک به طور مستقل، حاکی از جایگاه رفیع این کتاب در میان کتب آسمانی و نیز نقش بی بدیل آن در سازندگی جامعه مطلوب انسانی است؛ ولی برجسته‌ترین ویژگی‌های قرآن را می‌توان در شش عنوان خلاصه کرد:

1. اصالت

قرآن کریم، اصلی‌ترین منبع دینی و سرچشمه اصیل معارف اعتقادی، اخلاقی و عملی اسلام است؛ زیرا:

1. این کتاب آسمانی، معجزه جاوید پیامبر خاتم صلی اللَّه علیه و آله و معتبرترین سند رسالت ایشان و بلکه همه انبیای الهی است؛

2. اصلی‌ترین دلیل حُجّیت سنّت، قرآن است؛

3. معارفی که از پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و یا اهل بیت ایشان صادر شده‌اند، ریشه در قرآن دارند.

4. قرآن، معیار تشخیص صحت گزارش‌های حاکی از سنّت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام است. بر همین اساس، پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله در حدیث متواتر ثقلین، قرآن را بزرگ‌ترین امانت رسالت و «ثقل اکبر» نامیده است.

قران

2. تحریف‌ناپذیری

دومین ویژگی قرآن، آن است که در طول زمان، دستْ‌خوشِ دگرگونی و تغییر (از قبیل افزودنی یا کاستنی) نشده است. نازل کننده این کتاب، خود، بدین موضوع، گواهی داده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحفظون 1؛ ماییم که ذکر (قرآن) را نازل کردیم و ما نیز نگهبان آن خواهیم بود».

تاریخ مسلمانان و تلاش‌های صورت گرفته در حف 1 کتابت و قرائت قرآن کریم و دیگر دلایل مصونیت قرآن از تحریف نیز بر این موضوع، شهادت می‌دهند.

 

3. جامعیّت

قرآن، در حوزه رسالت خود، جامع است 5 و از بیان هیچ چیزی که در هدایت انسان نقش داشته باشد، فرو گذار نکرده است: «تِبْیَنًا لِّکُل شَیْ‌ءٍ؛ تبیین کننده هر چیزی است» 2 گذشته از آیات قرآنی، پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و اوصیای ایشان نیز بر این موضوع، شهادت داده‌اند. بزرگ‌ترین قرآن شناس، یعنی پیامبر خدا - که گیرنده وحی است -، در حدیثی، در باره جامعیّت این کتاب آسمانی، چنین می‌فرماید:

هُوَ الدَّلیلُ یَدُلُّ عَلَی السَّبیلِ، وَ هُوَ کِتابُ تَفصیلٍ وَ بَیانٍ وَ تَحصیل، هُو الفَصلُ لیسَ بالهَزلِ، وَ لَهُ ظَهرٌ وَ بَطن، فَظاهِرُهُ حُکمُ اللَّهِ وَ باطِنُهُ عِلمُ اللَّهِ تعالی، فَظاهِرُهُ وَثیقٌ، وَ باطِنُهُ عَمیق، لَهُ تُخوم، وَ علی تُخومِهِ تُخومٌ، لا تُحصی عَجائِبُهُ وَ لا تُبلی غَرائِبُه، فیهِ مَصابیحُ الهُدی وَ مَنارُ الحِکمَةِ، وَ دلیلٌ علَی المَعرِفَةِ لِمَن عَرَفَ النَّصَفَةَ.3

قرآن، ره‌نمایی است که راه را نشان می‌دهد. قرآن، کتاب تفصیل و روشنگری و تحصیل [حقایق] است. جداکننده میان حق و باطل است و شوخی‌بردار نیست. ظاهری دارد و باطنی. ظاهرش حکم [و دستور] خداست و باطنش علم خداوند متعال. پس ظاهر آن، محکم و استوار است و باطنش ژرفایی دارد و ژرفایش نیز ژرفایی دارد. شگفتی‌هایش بی‌شمارند و عجایب و غرایبش کهنه و تمام نمی‌شوند. چراغ‌های هدایت و پرتوگاه‌های حکمت، در قرآن اند؛ و برای کسی که انصاف داشته باشد، راه‌نمایی به سوی معرفت و شناخت است.

امیر مۆمنان علیه‌السلام - که پس از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آشناترین انسان با معارف والا و سازنده کتاب الهی است -، در حدیثی، قرآن را چنین توصیف فرموده است :

سپس کتاب را بر او فرو فرستاد، و آن، نوری است که چلچراغ‌هایش خاموش نمی‌شوند. چراغی است که شعله‌اش،

قران

 فروکش نمی‌کند.دریایی است که به ژرفایش نمی‌توان رسید. شاه‌راهی است که پیمودنش [آدمی را] به گم‌راهی نمی‌کشاند. شعاعی است که پرتو آن، به تاریکی نمی‌گرایدد. فرقانی (سنجه‌ای برای حق و باطل) است که برهانش، خاموش [و باطل] نمی‌گرددد. بنای روشنگری است که پایه‌هایش، فرو نمی‌ریزندد. درمانی است که بیم بازگشت بیماری‌ها در آن نمی‌رودد. قدرتی است که هوادارانش شکست نمی‌خورند و حقّی است که یارانش، تنها و بی یاور، گذاشته نمی‌شوندد. پس قرآن، معدن ایمان و کانون آن است، و چشمه‌های دانش و دریاهای آن، و بوستان‌های عدل و آبگیرهای آن، و پایه‌های اسلام و بنیان آن، و درّه‌های حق و دشت‌های آن است. دریایی است که هر چه از آن آب بردارند، آبش تمام نمی‌شود، و چشمه‌هایی است که هر اندازه از آن‌ها آب کشند، خشک نمی‌شوند. آبشخورهایی است که هر اندازه وارد شوندگان از آن‌ها بنوشند، آبشان کاستی نمی‌گیرد، و منزلگاه‌هایی است که مسافران، راه آن‌ها را گم نمی‌کنند، و نشانه‌هایی است که از چشم رهپویان، پوشیده نمیمانَ، و پُشته‌هایی است که رهروان به [قلّه‌هی] آن نمی‌رسند.

خداوند، آن را سیراب کننده عطشِ دانشوران، و بهار دل‌های دانایان، و شاه‌راه نیکان، و دارویی که پس از آن، دردی نمی‌ماند، و نوری که هیچ تاریکی‌ای با آن نیست، و ریسمانی که گِره‌هایش استوار است، و قلعه‌ای که ستیغ آن، بلند [و دست‌نایافتنی] است، و برای کسی که آن را حامی خویش گیرد، [مایه] عزّت [و قدت]، و برای کسی که به آن وارد شود، [مایه] سلامت، و برای کسی که از آن پیروی کند، هدایت، و برای کسی که خود را به آن نسبت دهد، عذر، و برای کسی که با آن سخن گوید، برهان، و برای کسی که به وسیله آن ستیزه کند، گواه، و برای کسی که با آن حجّت آورد، [ماه] پیروزی، و برای کسی که به آن عمل کند، نگه دارنده، و برای کسی که آن را به کار وادارد، مَرکب، و برای کسی که نشانه جوید، نشانه، و برای کسی که سپر بخواهد، سپر، و برای کسی که فرا بگیرد، دانش، و برای کسی که روایت کند، خبر، و برای کسی که داوری کند، حکم قرار داده است .4

آن، نوری است که چلچراغ‌هایش خاموش نمی‌شوند. چراغی است که شعله‌اش، فروکش نمی‌کند. دریایی است که به ژرفایش نمی‌توان رسید. شاه‌راهی است که پیمودنش [آدمی را] به گم‌راهی نمی‌کشاند. شعاعی است که پرتو آن، به تاریکی نمی‌گرایدد

4 . جاودانگی

یکی از برجسته‌ترین نکاتی که در احادیث پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام در تبیین جایگاه قرآن در اسلام مورد تأکید قرار گرفته، تداوم حیات و جاودانگی این کتاب آسمانی است. در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام آمده است :

إنَّ القُرآنَ حَیٌّ لا یَموتُ، وَ الآیَةَ حَیَّةٌ لا تَموت، فَلَو کانَتِ الآیَةُ إذا نَزَلَت فِی الأَقوامِ ماتوا ماتَتِ الآیَة، لَماتَ القُرآنُ، و لکِن هِیَ جارِیَةٌ فِی الباقینَ کَما جَرَت فِی الماضین. 5

قرآن، زنده است و نمی‌میرد، و آیه[های آن] نیز زنده‌اند و نمی‌میرند؛ زیرا اگر آیه‌ای که در باره اقوامی نازل شده است، با مُردن آن‌ها می‌مُرد، قرآن نیز مُرده بود؛ لکن قرآن، در میان آیندگان، جاری است، همچنان که در میان گذشتگان، جاری بود.

همچنین از امام صادق علیه‌السلام گزارش شده است که :

إنَّ القُرآنَ حَیٌّ لَم یَمُت، وَ إنَّهُ یَجری کَما یَجرِی اللَّیلُ وَ النَّهار، وَ کَما تَجرِی الشَّمسُ وَ القَمَر، وَ یَجری عَلی آخِرِنا کَما یَجری عَلی أوَّلِنا. 6

قرآن، زنده است و نمی‌میرد و هماره [در همه زمان‌ها] جاری است، چنان که شب و روز، و خورشید و ماه، در جریان اند، و همچنان که بر اوّلین کسانِ ما جاری بوده، بر آخرین کسان ما نیز جاری است.

این سخن، بدین معناست که معارفی که قرآن در زمینه جهان‌شناسی و انسان‌شناسی ارائه می‌کند و برنامه‌هایی که برای سعادت انسان دارد، منطبق با معیارهای عقلی و علمی و نیازهای فطری انسان‌هاست و از این رو، اختصاص به زمان خاصی ندارد؛ بلکه در طول زمان، زنده و جاوید است.

 

قران

5 . طراوت

ممکن است چیزی، سال‌ها زنده بماند، ولی در طول زمان، کهنه و فرسوده شود و تازگی و شادابی خود را از دست بدهد اما قرآن، علاوه بر این که همیشه زنده است، هیچ‌گاه کهنه و فرسوده نمی‌شود؛ بلکه همواره نو و باطراوت است، چنان که در حدیثی از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آمده است :کَلامُ اللَّهِ جَدیدٌ غَضٌّ طَرِی. 7

کلام خدا، همواره نو و تازه و با طراوت است.

در روایتی دیگر آمده است که شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید :

ما بالُ القُرآنِ لا یَزدادُ عِندَ النَّشرِ وَ الدِّراسَةِ إلّا غَضاضَةً؟ چرا قرآن، هر چه بیشتر منتشر و مطالعه می‌شود، بر تازگی و طراوت آن، افزوده می‌شود؟

امام علیه‌السلام در پاسخ او فرمود :

لِأَنَّ اللَّهَ لَم یُنزِلهُ لِزَمانٍ دونَ زَمانٍ، و لا لِناسٍ دونَ ناس، فَهُو فی کُلِّ زَمانٍ جَدیدٌ، و

عِندَ کُلِّ قَومٍ غَضٌّ، إلی یَومِ القِیامَة. 8 چون خداوند، آن را برای زمانی خاص و مردمی خاص، فرو نفرستاده است. به همین دلیل، قرآن، در هر زمانی، نو، و برای هر مردمی، تا روز قیامت، تازه است. این ویژگی، حاکی از آن است که معارف قرآن، لایه‌های عمیق و متعدّدی دارند که در مقاطع مختلف تاریخ، کشف می‌شوند و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. البته هر کسی، قادر به کشف معارف عمیق و حقایق دقیق قرآن نیست؛ بلکه تنها کسانی از این توانایی برخوردارند که از نظر علمی و عملی، شایستگی‌های لازم را داشته باشند.


 

6. داشتن لایه‌های معنایی

قران

قرآن، به سان دست‌نوشته آدمی نیست که هر چه قدر عمیق باشد، باز هم بتوان به عمق و کُنه آن رسید. قرآن، سخن خداوند حکیمِ دانا و بی‌نهایت است که عالَم و آدم را آفرید و از اعماق وجود هستی، آگاه است. حقیقت و اعتبار، دست اوست. ذهن و عین، در اختیار اوست. مکتوب و مخلوق، از آن اوست. خداوند، بر پایه این حکمت و دانایی، کتابش را چنان منظّم ساخته که جز او و آن که او بخواهد، کسی نمی‌تواند به کنه آن برسد. این، همان چیزی است که از آن به «بطون قرآن» یا «لایه‌های معنایی قرآن» و نیز «حقایق قرآنی» یاد می‌شود.

در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام آمده است :

إنَّ لِلقُرآنِ بَطناً، وَ لِلبَطنِ بطناً. 9 قرآن، باطنی دارد و باطن آن هم باطنی دارد.

و در حدیثی از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نقل شده که فرمود :

إنَّ لِلقُرآنِ ظَهراً وَ بَطناً، وَ لِبَطنِهِ بَطنٌ إلی سَبعَةِ أبطُن. 10 قرآن، ظاهری دارد و باطنی، و باطن آن هم باطنی دارد، تا هفت بطن (لایه درونی).این حدیث از امام صادق علیه‌السلام نیز به لایه‌ها و بطون معنایی قرآن اشاره دارد :

إنَّ کِتابَ اللَّهِ عَلی أربَعَةِ أشیاءَ: عَلَی العِبارَةِ، وَ الإِشارَةِ، وَ اللَّطائِفِ، وَ الحَقائِقِ؛ فَالعِبارَةُ لِلعَوامِّ، وَ الإِشارَةُ لِلخَواصِّ، وَ اللَّطائِفُ لِلأَولِیاءِ، وَ الحَقائِقُ لِلأَنبِیاء. 11 همانا کتاب خدا، بر چهار چیز [قابل تقسیم] است : بر عبارت، اشارت، لطایف و حقایق. عبارت، برای عوام است، اشارت برای خواص، لطایف برای اولیا، و حقایق برای انبیاء.

شبكه تخصصی قرآن تبیان


1. حجر: آیه 9

2. نحل: آیه 89

3. النوادر، راوندی : ص 143 ح 197

4. النوادر، راوندی : ص 123 ح 110 .

5. تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 203 ح 6 .

6. تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 203 .

7. الطرف لابن طاووس : ص 144 .

8. عیون أخبار الرضا علیه‌السلام : ج 2 ص 87 ح 32

9. بحار، ج 89، ص 91

10. عوالی اللئالی م 4 ص 107

11. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 75، ص 278.

UserName