شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 625
  • چهارشنبه 1392/9/13
  • تاريخ :

از ریاض تا مونترال

حسین علیه السلام

بازخوانی متفاوت آیاتی كه بارها خوانده‌ایم (75)

 


فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تحت‌ها الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب

خداوند، درخواست آن‌ها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل‌کننده‌ای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آن‌ها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را می‌بخشم و آن‌ها را در باغ‌های بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‌کنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداش‌ها نزد پروردگار است. /سوره مبارکه آل عمران آیه 195


کتاب‌ها می‌نویسند:

روایت شده که ‌امّ سلمه [یکی از همسران رسول خدا] خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: خداوند در قرآن از [جهاد و] هجرت مردان نام می‌برد، ولی از زنان نامی برده نمی‌شود، آن گاه این آیه نازل شد.

فَالَّذِینَ هاجَرُوا : آنان که از خانه و وطن خود هجرت کردند و برای حفظ دینشان از محل فتنه و آشوب به سوی خدا رفته و به او پناه بردند.

وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ : و از شهر و دیار خویش که در آن متولّد شده و رشد کرده‌اند بیرون رانده شدند.

وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی: و در راه دین من آزار دیده‌اند.

وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا و با مشرکان جنگیدند و به شهادت رسیده‌اند. «و قتلوا و قاتلوا» نیز قرائت شده است، زیرا جایز است معطوف به «واو» در معنا مقدّم باشد، هر چند در لفظ مۆخّر است؛ و می‌توان گفت منظور این است که هر چند تعدادی از افرادشان کشته شدند، آنها به جنگ ادامه داده و سست نشدند.

 «ثوابا» در موضع مصدر و برای تأکید و به معنای «إثابة من عند اللَّه» است، زیرا جمله «لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ» به معنای «لأثیبنهم» است، یعنی من به آنان پاداش خواهم داد.

عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ مثال است، یعنی پاداش الهی، پاداشی مختصّ خود اوست و از قدرت و فضلش سرچشمه می‌گیرد، به گونه‌ای که هیچ کس جز او قادر به اعطای چنین پاداشی نیست چنان که شخصی می‌گوید: عندی ما ترید، و منظورش این است که آنچه مخاطب وی می‌خواهد اختصاص به او دارد و در تملّک اوست، هر چند در آن هنگام خواسته و مطلوب وی در نزدش نباشد.1

حسین علیه السلام

با تو می‌گویم:

کره جغرافیایی را می‌گیرم توی دستم

می‌چرخانمش

قاره به قاره می‌گردم 

صحرای بزرگ آفریقا را پیدا می‌کنم؛ دست می‌گذارم رویش

بعد با چشم، روی بالاترین قسمت کره، دنبال سیبری می‌گردم

پیدایش که می‌کنم، می‌روم پی پیدا کردن ریاض و مونترال

دنبال جزایر قناری...

چشم می‌چرخانم

با سر انگشتانم فاصله قاره‌ها را طی می‌کنم...

فاصله‌ای طولانی است

از ریاض تا مونترال

از صحرای بزرگ آفریقا تا جزایر قناری

از سیبری تا توکیو...

گاهی باید رفت تا رسید

وقتی هوای شهر نفس‌گیر می‌شود، باید راه افتاد

فاصله سر انگشتان روی کره جغرافیایی را باید با پا پیمود

حتی اگر بهای این رفتن، جان باشد ...

گاهی باید جان داد تا جهان برای کسانی که بعد از تو می‌آیند جای نفس کشیدن باشد

گاهی باید نفست را بدهی تا نفس‌های دیگری تنگ نشوند

باید جوانت را بدهی تا جوانان بعد از او، بی هراس، نامشان «علی» بشود

باید کوچک‌ترین فرزندت را بدهی تا کودکان بعد از او، آسوده بخوابند

باید تن دهی به اسارت خواهرت، تا زنان بعد از او شیرینی حجاب را بچشند.

گاهی باید افتادن را تجربه کنی تا مردان بعد از تو، راست بایستند

با چشم می‌گردم دنبال عراق

دنبال کربلا ...

دنبال رد پای مردی که جان داد تا جهان جای نفس کشیدن باشد برای من ... برای ما ...

با سرانگشتانم نه، که با قلبم دست می‌گذارم روی سرزمینی که مردی را در دل جای داده است

 که رفت تا املای درست نام خداوند، فراموشمان نشود.

عراق را پیدا می‌کنم و دلم می‌گیرد.

حسین علیه السلام

 

نفسم می‌گیرد اما این بار از وسعت مردی

که این کره از قطب شمال تا قطب جنوب کشیده شده؛

این زمین پهناور

برایش تنگ تنگ است ...

نویسنده: زهرا نوری لطیف

كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان

 

 


1.ترجمه تفسیر جوامع الجامع ج 1 ص 540

UserName