شیخ عبدالباسط نقطه اعتدال در عالم قرائت
بدون شک گوهر یکدانهای همچون مرحوم شیخ عبدالباسط محمد عبدالصمد را میتوان واسطة العقد دانههای جواهر در گردنبند عالم قرائت دانست. شأن او در عالم قرائت چنان است که نه تنها نمیشود آن را فراموش کرد که به جرأت میتوان گفت: او باب ورود به مدینه قرائت به سبک جدید است و هیچکس نیست که قرائت قرآن را با یاد او توأم نکند.
در این مقاله عناصر قابل توجه در تلاوت شیخ عبدالباسط دستهبندی و تحت عناوین زیر عرضه شدهاند:
الف) صدا
ب) استیلا بر صوت و لحن به جای متوسل شدن به فنونی که ضعفها را جبران میکنند.
ج) تحریرها
د) حسن انتخاب در اختلاف قرائت
ه) مشی اقتصاد در استخدام الحان
و) تقلید از او
ز) ادب قرائت
اینک به شرح عناوین میپردازیم:
الف) صدا
صدای این قاری در نهایت نفاست و در کمال اعتدال است. برخورداری از بم فخیم و پرشکوه و اوج قدرتمند و بدون خدشه و ترکیب متناسب این دو با هم یکی از ویژگیهای صدای این قاری بزرگ است.
از طرف دیگر صدای او بین دهان و بینی به طور بسیار معتدلی تقسیم شده است. یعنی غنّهی صدا بسیار متناسب با حجم صدا و جوف دهان است. در نتیجه انسان در استماع صدای او یک طنین و حنین منحصر به فرد احساس میکند؛ علیالخصوص هنگامی که آیات به کلمات مختوم به نون پایان میپذیرد.
ب) استیلا بر صوت و لحن به جای متوسل شدن به فنونی که ضعفها را جبران میکنند.
معمولاً قاریان بزرگ مصری در اوج صدا از فنونی استفاده میکنند تا سختی و مشقت اوج را به حداقل برسانند. از جمله این فنون، توسل به اختلاف قرائت، علیالخصوص سکت قبل از همزه، قرائت فقط چند کلمه در یک نفس در اوج و بقیه به صورت نیم اوج یا بم است. اما عبدالباسط با اوج یکنواخت قرائت میکند و این توانائی در حفظ اوج، باعث شگفتی و ابتهاج شنونده میشود و او را از خستگی و کسالت بیرون. ن میآورد.
ج) تحریرها
اجرای تحریرها در صدای شیخ عبدالباسط یکی دیگر از لطایف کار اوست. او چه در صدای بم و چه در صدای زیر، هرگونه تحریری را که برای صدا و تلاوت لازم باشد، در کمال ظرافت و اعتدال و به دور از هرگونه افراط و تفریط میآورد. بعضی از قاریان با همه مهارت و خذاقت در امر قرائت، تحریرهایی در صدا میآورند که از زیبایی کافی برخوردار نیستند و به خشونت بدوی نزدیکند. طبع عبدالباسط که خود بزرگ شدهی کشور متمدن و اصیل مصر است، تحریرهای قروی و بدوی را منکر میداند و در استخدام تحریرها، از بهترین سلیقه و پسند برخوردار است. توانایی او در اجرای خواستههایش هم به تمام و کمال است.
یکی از قدرتمندترین قاریان در اجرای تحریرهای دشوار و فوق دشوار، محمد رفعت است. کمتر تحریری وجود دارد که او در تلاوتش از آن استفاده نکرده باشد. اما همین قاری شهیر و بزرگ در برخی موارد، شکستگیهایی به عنوان تحریر در صدایش ایجاد میکند که از نفاست لازم برخوردار نیستند و اگر این ضعف نبود و اینکه غنه در صدایش غالب است، به دلیل غنا در آهنگ و آفرینشهای بیپایان نغمههای ناب، هیچ قاریای به حد او نمیرسید.
در میان قاریان، کسانی مثل هاشم هیبه، درویش طالب و حسین منصور وجود دارند که باید گفت، صدای این قاریان و تحریرها و ارتعاشات موجود در صدای آنها، با اینکه دارای نمک و حلاوت مخصوص به خود است، اما از نظر سطح و کیفیت نسبت به صدای عبدالباسط پایینتر است و حق آن است که هر کدام را در جایگاه خاص خود بررسی کرد. اگر بخواهیم از میان قاریان بزرگ و هم دوره عبدالباسط، کسی را نام ببریم که تقربیا از این حیث هم سطح او باشد، باید از شیخ عبدالعزیز شعبان الصیاد نام برد.
ادب قرائت در کار شیخ عبدالباسط از نقاط بارز قرائت اوست. او چه در استخدام صدا و چه در شمایل و حرکات و سکنات، از وقار و متانت قابل توجهی برخوردار است و مستمع و بیننده خود را در فضایی خارقالعاده قرار میدهد. حرکات و سکنات او در تلاوت چنان است که اغلب قاریان دیگر علیالخصوص غیر عرب، مایلند که حتی در این مورد هم از او تقلید کنند.
د) حسن انتخاب در اختلاف قرائت استاد عبدالباسط در استفاده از اختلاف قرائت به عنوان یک فن و یک تزیین، بسیار خوشسلیقه و دارای حسن انتخاب است.
مواردی از اختلاف را برمیگزیند که موجب تنافر طبع نمیشود و غرابت استعمال ندارد، بلکه ممد لحن و لفظ و تقویتکننده معنی است. بعضی از قاریان بزرگ از اختلاف قرائت به عنوان وسیلهای برای جبران کاستیهای خود استفاده میکنند و مثلاً از سکت برای تجدید نفس سود میبرند. ولی شیخ عبدالباسط به دلیل آنکه از توانایی لازم برخوردار است و از طرف دیگر ظرافت و نزاکت در قرائت او در سطح متعالی است، از دست یازیدن به این وسایل خودداری میکند.
از نمونههای بارز و زیبای اختلاف قرائت شیخ عبدالباسط میتوان به مواردی از قبیل: سکت و نیز نقل و حذف در آیه «و لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدّعاً»، «حشر و تکویر معروف» و هم چنین وجوه مختلف در کلمه «هیت لک» در سوره یوسف اشاره کرد. توجه به معنی در این آیات ارزش کار شیخ را در اجرای اختلاف قرائت بیشتر نمایان میکند.
قرائت عبدالباسط در عین آنکه قابل تقلید به نظر میرسد اما وقتی قاریان طراز بالا به تقلید از کار او میپردازند، به خوبی احساس میکنند که از عهده برنمیآیند.
ه) مشی اقتصاد در استخدام الحان لحن و آهنگ در قرائت شیخ عبدالباسط از چنان غنا و مایهای برخوردار است که این قاری اگر ارادهی یکنواختخوانی هم
داشت، مستمع به هیچ وجه دچار ملالت خاطر نمیشد. ما در آثار تلاوتی او به نمونههایی برمیخوریم که او نیمساعت و بلکه بیشتر را با یک لحن و نغمه خوانده، ولی شنونده نه تنها خسته نشده که همچنان طالب استماع بقیه تلاوت بوده است.
باید گفت: او در گزینش نغمهها و بهکارگیری الحان، مشی اقتصادی را پیش میگرفت و به همین دلیل قوام و دوام بر خواندن او و استماع شنوندگانش حاکم میشد. از نمونههای بارز تلاوت او که در عین پرهیز از تنوع از نهایت جذابیت برخوردار است، تلاوت سوره مریم است که در استودیو صورت گرفته و از عیون آثار به جا مانده در عالم قرائت به شمار میرود.
و) تقلید از او
قرائت عبدالباسط در عین آنکه قابل تقلید به نظر میرسد اما وقتی قاریان طراز بالا به تقلید از کار او میپردازند، به خوبی احساس میکنند که از عهده برنمیآیند و علی رغم روشن بودن آهنگ و آشنا بودن نغمهها با ضمیر و قریحه، اما اجرای کامل آن را دور از دسترس میبینند. به همین دلیل معمولاً نوجوانانی که از صدای زیر برخوردارند، همواره مشتاق هستند که به سبک این قاری تلاوت کنند. گاهی هم خود را موفق میپندارند. اما اهل فن از نقاط ضعف به خوبی آگاهند و قدرت و عظمت صدای عبدالباسط را به خوبی تشخیص میدهند.
این موضوع که سبک و صدای عبدالباسط قابل تقلید مینماید، بهترین وسیله برای مبتدیان و نوجوانان است تا آنها را در آستانه ورود به عالم قرائت قرار دهد. زیرا اگر نوجوان احساس کرد که توانسته است مقداری از خواسته خود را برآورده سازد، به ادامه کار امیدوار خواهد شد.
اینک که چند دهه از پخش تلاوت این استاد بزرگ و بی نظیر میگذرد، تجربه حکایت از آن دارد که هیچ تلاوتی در جلب افراد، اعم از پیر یا جوان، متعهد به مسائل دینی و غیر آن، اهل ذوق یا کمذوق و بالاخره همه اقشار، همچون تلاوت او موفق نبوده است. به گونهای که میتوان به جرأت گفت: اگر تلاوت شیخ عبدالباسط نبود شاید دنیا با عالم قرائت و دریای لطایف آن در مصر آشنا نمیشد؛ هرچند که در این عالم و این دریا، گوهرهایی همچون شیخ مصطفی اسماعیل و شیخ عبدالفتاح الشعشاعی باشند که نزد اهل فن، مرتبه آنها از خود عبدالباسط هم بالاتر باشد.
ز) ادب قرائت
ادب قرائت در کار شیخ عبدالباسط از نقاط بارز قرائت اوست. او چه در استخدام صدا و چه در شمایل و حرکات و سکنات، از وقار و متانت قابل توجهی برخوردار است و مستمع و بیننده خود را در فضایی خارقالعاده قرار میدهد. حرکات و سکنات او در تلاوت چنان است که اغلب قاریان دیگر علیالخصوص غیر عرب، مایلند که حتی در این مورد هم از او تقلید کنند.
نویسنده: دكتر امیر محمود كاشفی
شبكه تخصصی قرآن تبیان