از کجا بفهمیم که قرآنی هستیم؟
قرآن مثل طناب است نه باران
چهارمین همایش اساتید تفسیر قرآن کریم با حضور 120 نفر از استادان سطوح عالی حوزه علمیه در حالی در قم برگزار شد که حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی یکی از سخنرانان آن بود.
خداوند متعال قرآن را به مانند باران نازل نکرد که بر زمین بیافتد بلکه آن را به عنوان تجلی نازل کرد و آن را مانند طناب آویخته
اینکه آن را بیندازد. قرآن کریم حبل متین آویخته است و نه باران انداخته، اگر خواننده به صورت صحیح با کتاب خدا در ارتباط باشد میتواند این طناب را طوری بگیرد که با گوینده رابطه داشته باشد.
خداوند متعال قرآن را به مانند باران نازل نکرد که بر زمین بیافتد بلکه آن را به عنوان تجلی نازل کرد و آن را مانند طناب آویخته
اینکه آن را بیندازد. قرآن کریم حبل متین آویخته است و نه باران انداخته، اگر خواننده به صورت صحیح با کتاب خدا در ارتباط باشد میتواند این طناب را طوری بگیرد که با گوینده رابطه داشته باشد.
معظم له ابرازداشتند: قرآن تا آنجایی که سخن از عقل از آن در حوزه و دانشگاه میشود "عربی مبین" است اما آن جا که مربوط به قلب میشود "علی حکیم "میشود. اگر شخصی "عربی مبین "را حفظ کند میتواند به " علی حکیم "دست یابد لذا راه بین عبد و خالق باز است منتها باید تبیین کرد که این راه چیست؟
ایشان با اشاره به اشارات حضرت باقر علیه السلام و حضرت صادق علیه السلام در مورد باز کردن قرآن و روی سر نهادن آن در لیله قدر فرمودند: اهمیت این سخنان در آن است که لیله القدر میتواند ما را قرآنی کند و قرآن بدون عترت قرآن نخواهد شد و به همین خاطر آن را بالای سر نهاده و به 14 تن قسم میدهیم.
ایشان با اشاره به بیانات نورانی امام علی علیه السلام در نهجالبلاغه افزودند: برخی افراد پیامبر صلی الله علیه و آله را نگاه کردند اما بصر نداشتند و به تعبیر عرب نگاه آنان نظر بود و رویت نبود. بسیاری از افراد قرآن میخوانند ، نگاه میکنند اما قرآن بین نیستند لذا اولین رسالت یک مفسر قرآن این است که اصل رویت داشته باشد.
ایشان به تولید برخی سریالها و فیلمها با مضمون دینی و مذهبی اشاره کردند و افزودند: سریال امام علی علیهالسلام صفین و جمل را معرفی میکند اما علی بن ابی طالب را معرفی نمیکند و حوزه باید مواد اصلی ساخت این برنامهها را تبیین کند. یوسف علی نبینا و علیه السلام در سریال یوسف پیامبر عرضه نشد و در مقابل شاهد عرضه قصه و داستان بودیم.
ایشان به فرمایشی از امام جعفر صادق علیه السلام اشاره کردند و فرمودند: اگر شما بخواهید خدا را بشناسید با اوصاف خدا نمیتوانید او را بشناسید. اگر مشهود غایب باشد میتوانیم با اوصاف او را بشناسیم اما اگر مشهود ما حاضر باشد ابتدا باید خود او را بشناسیم و به وصف او پی ببریم.
ایشان به تولید برخی سریالها و فیلمها با مضمون دینی و مذهبی اشاره کردند و افزودند: سریال امام علی علیهالسلام صفین و جمل را معرفی میکند اما علی بن ابی طالب را معرفی نمیکند و حوزه باید مواد اصلی ساخت این برنامهها را تبیین کند. یوسف علی نبینا و علیه السلام در سریال یوسف پیامبر عرضه نشد و در مقابل شاهد عرضه قصه و داستان بودیم.
پروردگار به یوسف علیه السلام اعلام نکرده بود که "یوسف تویی" بلکه فرموده بود که " تو یوسف هستی" و اینها معانی هستند که باید به وسیله حوزویان به فیلمسازان و نویسندگان تبیین شوند. اگر یک فیلم یا سریال بخواهد سبقه عقلی بگیرد و در محدوده خیال باقی نماند باید معارف مورد نیاز خود را از حوزه طلب کند.
ایشان به جریان اسلامی شدن علوم اشاره کردند و فرمودند: فردی ممکن است درس بخواند، عالم باشد اما سارق هم باشد، بدان معنا که خیلیها در حوزه یا دانشگاه سالها درس میخوانند ولی اگر علم برای آنها نبوده و مصادرهای باشد آنها سارق هستند. باید در نمازها و دعاها از خداوند بخواهیم که علم نافعه به ما بدهد و لذا علم بدون اهل بیت علیهم السلام علم سرقتی است چون آن علم راه معرفت را برای انسان باز نمیکند.
اگر ما قرآن را به عنوان حبل متین شناختیم که یک طرف آن عربی مبین و طرف دیگر علی حکیم است اگر دیدیم که علی حکیم دارد سخن میگوید معلوم است که قرآنی هستیم.
فرآوری شده توسط: حسین عسگری
كارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
برگرفتهای همراه با تلخیص از پایگاه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء