شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 4215
  • شنبه 1392/8/11
  • تاريخ :

چه شد که اسرائیلیات در تفاسیر قرآن وارد شد؟

قرآن


با رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و کنار گذاشتن جانشین عالِم و دروازه علم آن حضرت یعنی، على علیه‌السلام و صحابیان دانشمندى همچون ابن‏ عباس و ابن ‏مسعود از سوی عده زیادی از مسلمانان، راه برای سرازیر شدن اسرائیلیات به فرهنگ اسلامى بازتر شد؛ به همین جهت، ذهبى مى‏نویسد: داخل شدن اسرائیلیات در تفسیر از امورى است كه به دوران صحابه بازمى‏گردد. بخش فراوانی از اسرائیلیات، خرافه‌هایی هستند که اهل ‏كتاب در عهد صحابه ساختند و در پوشش تظاهر به اسلام آنها را وارد فرهنگ اسلامى کردند. 


 

واژه‌ی اسرائیلیات جمع اسرائیلة، در اصطلاح گاهی در معنایی ویژه، فقط بر آن دسته از روایاتی اطلاق می‌گردد که صبغه‌ی یهودی دارد و گاهی در مفهومی گسترده‌تر به کار می‌رود و روایات یهودی و مسیحی را هم در برمی‌گیرد و نیز گاهی در مفهومی فراگیرتر از دو مورد پیشین به کار می‌رود و هر نوع روایت و حکایتی را که از منابع غیراسلامی به قلمرو فرهنگ اسلامی وارد گردد؛ شامل می‌شود و گاهی نیز واژه‌ی اسرائیلیات به معنای گزارش‌ها و وقایع تاریخی قوم یهود و بنی‌اسرائیل به کار می‌رود، چنانکه کتاب اسرائیلیات‌ القرآن جهت بررسی این نوع رویدادهای تاریخی و سرگذشت قوم یهود، تألیف شده است.

اسرائیلیات، اصطلاحی در علوم اسلامی، به ویژه در زمینه تفسیر و علوم حدیث است و دسته‌ای از روایات و قصص و مفاهیم است که در قرآن و از احادیث نبوی نیست، بلکه از تعالیم و کتب امتهای پیشین به ویژه یهود (بنی‌اسرائیل) و مسیحیت (نصاری) وارد روایات اسلامی شده‌اند. درآیات قرآن، تغییر در کلام به صورت مغرضانه (که اسرائیلیات نیز از مصادیق آن هستند) از ویژگی‌های کلی یهودیان شمرده شده. چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم:

مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَكانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا یُۆْمِنُونَ إِلاَّ قَلیلاً

 (46 / نساء) 

بعضى از یهود، سخنان را از جاى خود، تحریف مى‏كنند و (به جاى اینكه بگویند: «شنیدیم و اطاعت كردیم»)، مى‏گویند: «شنیدیم و مخالفت كردیم! و (نیز مى‏گویند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گویند:) راعنا [ما را تحمیق كن!]» تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى این همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنیدیم و اطاعت كردیم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درك كنیم)»، براى آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از این رو جز عدّه كمى ایمان نمى‏آورند.

 

قرآن

 

2ـ فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنین‏ (13 / مائده)

ولى بخاطر پیمان‏شكنى، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف مى‏كنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند و هر زمان، از خیانتى (تازه) از آنها آگاه مى‏شوى، مگر عده كمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نیكوكاران را دوست مى‏دارد.

 

3ـ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْكَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْكُفْرِ مِنَ الَّذینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُۆْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذینَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرینَ لَمْ یَأْتُوكَ یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ أُوتیتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُۆْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً أُولئِكَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیم‏ (41 / مائده)

اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسیر كفر شتاب مى‏كنند و با زبان مى‏گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهى از یهودیان كه خوب به سخنان تو گوش مى‏دهند، تا دستاویزى براى تكذیب تو بیابند آنها جاسوسان گروه دیگرى هستند كه خودشان نزد تو نیامده‏اند آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف مى‏كنند، و (به یكدیگر) مى‏گویند: «اگر این (كه ما مى‏خواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذیرید، و گر نه (از او) دورى كنید!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند، قادر به دفاع از او نیستى آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهایشان را پاك كند در دنیا رسوایى، و در آخرت مجازات بزرگى نصیبشان خواهد شد

 

سرآغاز و چگونگی رهیابی اسرائیلیات به فرهنگ اسلامی

حضور یهودیان در سرزمینی که بعدها اسلام در آن ظهور کرد و برتری فرهنگی آنان نسبت به فرهنگ جاهلی مشرکان آن منطقه سبب شده بود که آنها مرجع علمی مشرکان آن سامان به خصوص در مدینه قرار گیرند. این وضع تا ظهور اسلام ادامه داشت. با طلوع اسلام و درخشش آن در منطقه و بعد استقرار حکومت اسلامی در مدینه همچنان آن ارتباط و مراجعه علمی به یهودیان ادامه داشت و مشرکان و برخی نو مسلمانان برای پاسخ به سوالاتی مربوط به خلقت، تاریخ ملّتهاى گذشته و ... که گمان می‌کردند جواب آن در اسلام نیست به آنها رجوع کرده و پاسخ آنها را وارد فرهنگ جامعه اسلامی می‌کردند.

مراجعه به اهل كتاب از سوی مسلمانان ادامه داشت تا اینكه رسول خدا صلوات الله علیه و آله، مۆمنین را از اینكه برای دریافت معارف خود به اهل كتاب مراجعه كنند به شدت منع كرد،گرچه كه برخی كوته فكران با وجود این منع صریح همچنان به دانشمندان یهود و نصاری رجوع می‌كردند.

با رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و کنار گذاشتن جانشین عالِم و دروازه علم آن حضرت یعنی، على علیه‌السلام و صحابیان دانشمندى همچون ابن‏ عباس و ابن ‏مسعود از سوی عده زیادی از مسلمانان، راه برای سرازیر شدن اسرائیلیات به فرهنگ اسلامى بازتر شد؛ به همین جهت، ذهبى مى‏نویسد: داخل شدن اسرائیلیات در تفسیر از امورى است كه به دوران صحابه بازمى‏گردد. بخش فراوانی از اسرائیلیات، خرافه‌هایی هستند که اهل ‏كتاب در عهد صحابه ساختند و در پوشش تظاهر به اسلام آنها را وارد فرهنگ اسلامى کردند. 

حضور این روایات غیراسلامی در فرهنگ اسلامی ادامه داشت تا زمانی كه عصر تدوین تفسیر فرا رسید و بدین ترتیب برخی از تفسیرنگاران اسلامی بدون توجه به صحت و سقم این گفته‌ها آنها را گاه با ذكر سند و گاه به شكل فاقد سند مكتوب كردند و این خود مشكل را دو چندان كرد.

مراجعه به اهل كتاب از سوی مسلمانان ادامه داشت تا اینكه رسول خدا صلوات الله علیه و آله، مۆمنین را از اینكه برای دریافت معارف خود به اهل كتاب مراجعه كنند به شدت منع كرد،گرچه كه برخی كوته فكران با وجود این منع صریح همچنان به دانشمندان یهود و نصاری رجوع می‌كردند.

اما بعد از ورود این روایات در حوزه‌های مختلف اسلامی همچون تاریخ، تفسیر، اخلاق و ... عوامل دیگری همچون
قرآن

بی‌سوادی و جهالت عرب آن زمان و آشنایی اهل كتاب با كتب مقدس، كینه و دشمنی یهود با اسلام و مسلمانان،  ایجاز و گزیده‌گویی قرآن كه سبب می‌شد برخی با سوء استفاده تفسیر مورد دلخواه خود را بر آن تحمیل كنند و با داستان سرایی مردم را گرد خود جمع كنند و با عقاید انحرافی خود همراه سازند، نیز ممنوعیت نگارش حدیث و نشر آن در عالم اسلام، زمینه مناسبى را براى بدعت‌هاى یهودى و یاوه‌‏هاى مسیحى و افسانه‏هاى زردشتى، به ویژه از سوى یهود و نصاری پدید آورد تا اینان احادیث فراوانى را جعل كنند و آن را به پیامبران الهى از جمله پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نسبت دهند.

روایات اسرائیلى را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: این روایات یا در كتاب‌هاى عهدین وجود دارند یا ندارند. بیشتر آنچه از اهل ‏بیت علیهم السلام در مقام احتجاج با اهل‏ كتاب به آن استناد شده از قسم اول است؛ اما بیشتر قسم دوم - اگر نگوییم همه آنها - مطالبى ساختگى هستند كه هیچ اصل و اساسى ندارند و منشأ آن، شایعات عوام و ساختگى است؛ بدین جهت نمى‏توان آنها را پذیرفت.

و در پایان این بحث به تفاسیری كه روایات و مطالب موجود در آن‌ها آمیخته با اسرائیلیات است اشاره می‌كنیم.

دکتر محمد حسین ذهبی از میان بیش از چهل تفسیر که همه را به تفصیل از ابعاد گوناگون مورد بررسی و ارزیابی قرار داده، چند تفسیر را آمیخته با اسرائیلیات شناخته و روشن کرده است که مولفان آن‌ها بیش از مفسران دیگر، اسرائیلیات را وارد تفسیر کرده‌اند.

این تفاسیر که از تفاسیر اهل سنت است عبارت است از:

1

كتاب

 . جامع البیان فی تفسیرالقرآن تالیف ابوجعفر محمدبن جریرالطبری (م 310 ق).

2 . لباب التاءویل فی معانی التنزیل تالیف ابوالحسن علی بن محمد بن ابراهیم، مشهور به خازن (م 741 ق).

3 . روح المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم و السبع المثانی تالیف شهاب الدین السیدمحمود افندی الالوسی (م 741 ق).

 

 

فرآوری شده توسط: نعمتی

كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان

 

 


منابع:

شیعه آرتیكلز

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 

 

UserName