کدام کوچه شهر
السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه
کتابها پر است از ماجرای آدمهای جور و واجور با پدران شما. آدمهایی که تمامشان اهل، نبودند، اما میتوانستند زانو بزنند مقابل کسی که مهربانی مجسم بود و حال ناخوششان را مثل کف دست میشناخت. آدمهایی که سۆالهایش را میدانستند کجا ببرند. نشانی خانه مولایشان را میدانستند و خبر داشتند کدام کوچه شهر، آنها را به امامشان میرساند...
قُلْ أَ رَءَیْتُمْ إِنْ أَصبَحَ مَاۆُکمْ غَوْراً فَمَن یَأْتِیکم به ماء مَّعِینِ
بگو به من خبر دهید. اگر آبهای سرزمین شما در زمین فرو رود چه کسی میتواند آب جاری در دسترس شما قرار دهد. / سوره مبارکه ملک آیه 30
کتابها مینویسند:
امام باقر علیهالسلام در تفسیر این آیه میفرماید: این آیه دربارهی امامی نازل شده است که قیام به عدل الهی میکند. میگوید: اگر امام شما پنهان گردد و نمیدانید کجاست؟ چه کسی برای شما امامی میفرستد که اخبار آسمانها و زمین و حلال و حرام خدا را برای شما توضیح دهد.
سپس امام علیهالسلام فرمود: به خدا سوگند تأویل این آیه نیامده و سرانجام خواهد آمد.1
عمار یاسر میگوید: در یکی از غزوات رسول خدا صلوات الله علیه با او همراه بودم و حضرت علی علیهالسلام پرچمداران را به هلاکت رساند و جمعشان را متفرق ساخت و عمروبن عبدالله جمحی و شیبة بن نافع کشته شدند. به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسیدم و عرضه داشتم : یا رسول الله! همانا علی علیهالسلام در راه خداوند حق جهاد را ادا کرد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: زیرا علی علیهالسلام از من است و من از علی علیهالسلام هستم؛ و او وارث علم من و پرداخت کننده قرضهای من و اجرا کنندهی وعدهی من و جانشین بعد از من است. اگر علی علیهالسلام نمیبود مومن خالص پس از من شناخته نمیشد. جنگ با او جنگ با من است و جنگ با من جنگ با خداست و مسالمت با او مسالمت با من و مسالمت با من مسالمت با خداوند است توجه کنید که علی علیهالسلام پدر دو نوهی من است و امامان از صلب اویند. خدای تعالی امامان ارشاد کننده را که از جملهی آنها مهدی علیهالسلام این امت میباشد از او به وجود خواهد آورد. عرضه داشتم: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پدر و مادرم فدایت باد. این مهدی علیهالسلام کیست؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ای عمار خداوند تبارک و تعالی با من پیمان بسته که از صلب حسین علیهالسلام نه امام بیرون آورد و نهمین آنها از نظر مردم غائب میشود و همین است که خداوند عزوجل فرماید: (به کافران بگو اگر آب) که مایه حیات است همه به زمین فرو رود کیست که باز آب گوارا برایتان پدید آرد. برای او غیبتی طولانی خواهد بود. که گروهی از عقیدهشان برمیگردند وعدهی دیگری ثابت قدم میمانند. پس هرگاه آخر زمان شود خروج میکند و دنیا را پر از قسط و عدل مینماید. چنانکه از ظلم و جور پر شده است؛ و او بر مبنای تأویل مقاتله میکند همانطور که من بر مبنای تنزیل جهاد نمودم و او همنام من و شبیهترین مردم به من است.2
با تو میگویم:
ماجرای ما و شما، شبیه همیشه تاریخ نیست. پای حرفهای شیخ کلینی که مینشینم و او در سطر سطر کافیاش، مینویسد روزی کسی به محضر معصوم علیهالسلام رسید؛ دلم میگیرد. کتابها پر است از ماجرای آدمهای جور و واجور با پدران شما. آدمهایی که تمامشان اهل، نبودند، اما میتوانستند زانو بزنند مقابل کسی که مهربانی مجسم بود و حال ناخوششان را مثل کف دست میشناخت. آدمهایی که سۆالهایش را میدانستند کجا ببرند. نشانی خانه مولایشان را میدانستند و خبر داشتند کدام کوچه شهر، آنها را به امامشان میرساند. درد که امانشان را میبرید، میدانستند خدا، شفا را در سرانگشتان چه کسی قرار داده است. به در بسته که میخوردند، میدانستند کلیددار کیست. دستشان میرسید به دامان کسی که اجابت دعا، پیشانی نوشتنش بود. وقت تشنگی، زلال حضور آبای طاهرین شما کفایتشان میکرد و «سراب»، برایشان شده بود واژه متروک لغت نامهها. دلم میگیرد از نبودنتان. برای مثل منی که حواسم پرت میشود از آسمان، که یادم میرود خورشید، همیشه خورشید است حتی اگر پشت ابر باشد؛ برای منی که پرسه زن کوچه های همین زمینم و فرق آب و سراب را مدتهاست یادم رفته؛ برای منی که حسود شدهام به همه آدمهایی که نشانی پدرانتان را میدانستند؛ سخت است نبودنت ... ندیدنت ...
درست است که یادم میرود خیلی وقتها که نیستی ... که باید باشی اما نیستی ... اما من هم آدمم، دلم میخواهد بودنتان را گاهی ... خسته میشوم از دویدن و نرسیدن ... ما «آب» ندیدهایم که دلخوش «سراب» ها ماندهایم. ما سیرابیم از سراب اما تشنه آبیم ...
درست است که یادم میرود خیلی وقتها که نیستی ... که باید باشی اما نیستی ... اما من هم آدمم، دلم میخواهد
بودنتان را گاهی ... خسته میشوم از دویدن و نرسیدن ... ما «آب» ندیدهایم که دلخوش «سراب» ها ماندهایم. ما سیرابیم از سراب اما تشنه آبیم ... بعضی شبها از تشنگی به آب از خواب میپرم، بالشم نرم نرم خیس میشود و گلههایم شروع میشود:
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبه ولینا ...3
نویسنده: زهرا نوری لطیف
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
1.تفسیر نورالثقلین تالیف حویزی، ج 5، ص 387
2.المحجة فی ما نزل فی القائم الحجة، به نقل از کفایة الاثر، ص 120
3.فرازی از دعای افتتاح