شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 5565
  • دوشنبه 1391/9/20
  • تاريخ :

سبک زندگی در قرآن 2

فرقان

در مطلب گذشته دستور قرآن کریم درباره آداب ورود به حریم خانوادگی و خصوصی بیان شد.

براساس آیه 27 و 28 سوره مبارکه نور باید برای ورود به حریم خصوصی افراد اجازه گرفت و با اطلاع و آمادگی آنان به محیط خصوصی قدم گذاشت.

خداوند در این آیه می فرماید: «یَایهَا الَّذینَ ءَامَنوُا لاتَدخُلوُا بُیُوتاً غَیرَ بُیوُتِکم حَتی تَستانِسوا و تسلِّموُا عَلی اهلها ذلکم خَیرٌ لَّکُم لَعَلَّکُم تَذَکَّرونَ(27) فَان لَّم تجِدوُا فیهَا احَداً فَلا تَدخُلُوها حتی یوذَنَ لَکم و ان قیلَ لَکُمُ ارجِعُوا فَارجِعوا هُوَ ازکی لَکُم و اللّهُ بِما تَعمَلُونَ عَلِیمٌ(28): ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است، شاید متذکر شوید. 27- و اگر کسی در آن نیافتید، داخل آن نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شود بازگردید، بازگردید، که برای شما پاکیزه تر است و خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است. 28»

معنا و مفهوم این آیه آن است که اسلام حریم خصوصی را پذیرفته و محیط زندگی را به دو بخش عمومی و خصوصی تقسیم کرده است. پذیرش این دو محیط و فرق گذاشتن میان آداب و مقررات آن دو امری است که تقریبا مورد قبول همه جوامع و مکاتب الهی و انسانی است.

خداوند در آیه 28 متذکر می شود، آن است که اگر اهل خانه اجازه ورود ندادند، به آن وارد نشوید. در حالی که متاسفانه کم و بیش در میان برخی از خانواده ها معمول است که اگر خانواده ای آمادگی پذیرش مهمان را نداشته باشد، به دروغ متوسل می شود یا به قول خود توریه می کند و می گوید فلانی نیست.

آن چه باعث تفاوت تلقی مکاتب از محیط عمومی و خصوصی می شود، فلسفه و هدفی است که هر جامعه و مکتبی از فرق گذاشتن میان محیط خصوصی از عمومی دنبال می کند.

براساس آیه شریفه 27 سوره نور، فلسفه آداب قرآنی ورود به حریم خصوصی «استیناس» اهل خانه نسبت به ورود غیر به داخل خانه است. علامه طباطبایی از این واژه که به معنای انس گرفتن اهل خانه به وارد شونده است، این گونه برداشت می کند که مصلحت این حکم، پوشاندن عورات مردم، حفظ امنیت و آرامش و در یک کلام اظهار جمیل و ستر قبیح و استحکام اخوت و الفت و تعاون و همبستگی اجتماعی است. ایشان می افزاید: «سیاق آیات شاهد بر این است که همه این جلوگیری ها (و محدودیت ها) برای این است که کسی به عورات و اسرار داخلی مردم نظر نیندازد (و آگاه نشود)».

بنابراین می توان گفت: اصل امنیت اخلاقی (عفاف)، اصل امنیت روانی (آرامش) و اصل استحکام اجتماعی (انس و الفت و همبستگی مردم) اهداف سه گانه ای است که در آداب ورود به حریم خصوصی مورد توجه اسلام قرار گرفته است.

در این میان حکومت و نظام سیاسی نیز خود پاسدار و ضامن اجرای این حریم است.

چنان که نقل شده است هنگامی که یکی از صحابه از ورود بدون اجازه شخصی به نام سمره بن جندب به حریم خصوصی اش به بهانه سرکشی از درخت خود، به پیامبر اکرم (ص) شکایت کرد، آن حضرت پس از احضار سمره و جواب رد دادن او برای فروش درخت و به نتیجه نرسیدن سایر تلاش های پیامبر اکرم (ص) برای حل این مشکل به شاکی دستور دادند: برو و درخت را از ریشه بکن و پیش صاحبش بینداز.

این برخورد پیامبر اکرم (ص) که در ادامه آن فرمودند: « لاضرر و لاضرار فی الاسلام» و مبنای قاعده فقهی لاضرر شده است، در عین نشان دادن احترام و اعتبار حریم خصوصی بیانگر آن است که این حریم نباید به دستاویزی برای ضرر رسانی به مصالح جامعه و کانون توطئه علیه مصالح اجتماعی تبدیل شود.

از این رهنمود قرآنی می توان چارچوب و سبک معماری محیط خصوصی و محل زندگی خانوادگی مورد نظر اسلام را استنباط کرد. همچنین می توان تصویری امروزی از چارچوب های حریم خصوصی که با پیشرفت فناوری معنای خود را از دست داده است، ارائه داد.

البته در فقه و حقوق اسلامی براساس این اهتمام اسلام به حفظ حریم خصوصی، دستورها و احکام بسیار مترقی وضع شده است.

نکته دیگری که خداوند در آیه 28 متذکر می شود، آن است که اگر اهل خانه اجازه ورود ندادند، به آن وارد نشوید. در حالی که متاسفانه کم و بیش در میان برخی از خانواده ها معمول است که اگر خانواده ای آمادگی پذیرش مهمان را نداشته باشد، به دروغ متوسل می شود یا به قول خود توریه می کند و می گوید فلانی نیست. حال آن که این کار از نظر اسلام نادرست است و بنا به فرموده قرآن کریم خانواده ها باید رودربایستی را کنار بگذارند و اگر آمادگی ندارند، به مهمان بگویند برگردید. (ارجعوا) البته ادب اسلامی و قرآنی به مهمان هم حکم می کند که نباید از پاسخ منفی صاحب خانه و برخورد صادقانه او ناراحت شود و احیانا از صاحب خانه کدورتی به دل بگیرد و یا بدگویی کند، بلکه با کمال خوش بینی برگردد (فارجعوا)

این آموزه قرآنی به ما می آموزد که تحمل پذیرش واقعیت از هر دو سو باید وجود داشته باشد تا در سایه آن انس و الفت و همبستگی اجتماعی مخدوش نشود.


نویسنده:محمدعلی ندائی

شبکه تخصصی قرآن تبیان

UserName