شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 621
  • شنبه 1391/8/6
  • تاريخ :

امروز ما و یك بی‌صفتی تاریخی

موسی

«خداوند مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش می‌کند تا بد و خوب تمییز داده شود». (نهج‌البلاغه، خطبه 192)

در داستان سرگذشت حضرت موسی(ع)، غالبا توجه ما درباره شخصیت‌های پیرامونی تاثیرگذار آن دوران به سوی فرعون،‌ هامان،‌ سامری،‌ قارون و «رجال سرشناس» زمان آن پیامبر بزرگ الهی است. در این میان هستند افرادی كه هرچند نامی از آنها در تاریخ باقی نمانده اما با كردار خود در روزگار آن حضرت به خیر یا به شر تاثیرگذار بودند. آیات 15 الی 21 سوره قصص به‌خوبی واقعه‌ای را برای ما شرح می‌دهد که تامل در آن از این جهت بسیار درس‌آموز و حیرت‌انگیز است.

موسی(ع) در شهر به 2 نفر برخورد كرد كه در حال نزاع سختی با یكدیگر بودند. یكى از بنى‌اسرائیل بود و دیگری از قبطیان. آنكه از پیروان موسی(ع) بود، حضرت را به كمك طلبید. موسی(ع) برای نجات بنی‌اسرائیلی و دفع شر قبطی ضربه‌ای به او می‌زند كه گرچه منجر به مرگش می‌شود اما در آیات واضح است که موسی(ع) قصد کشتن او را نداشته است. صبح روز بعد، موسی(ع) همان شخص دیروزى را دید كه از او در نزاعی دیگر کمک می‌طلبید و از آیه اینگونه برمی‌آید که این شخص در جدالی است که به مصلحت نیست. موسی(ع) او را مواخذه‌ می‌كند: «تو سخت ماجراجو و گمراه هستی». بنی‌اسرائیلی را این کلام موسی(ع) خوش نمی‌آید و با شیطنت خطاب به موسی(ع) می‌گوید: «می‌خواهی مرا بکشی همانطور که دیروز انسانی را کشتی؟» همین «اظهار مخدوش» باعث شد فرعونیان متوجه ماجرای روز گذشته شده و موسی(ع) را به ناحق قاتل جلوه دهند. از شدت واکنش فرعون بر‌می‌آید که موسی(ع) در آن مقطع به یک معضل برای فرعون تبدیل شده (هرچند هنوز به نبوت نرسیده)، پس فرعون جلسه‌ای مشورتی را در قصر تشکیل می‌دهد و جمع‌ حكم قتل موسی(ع) را صادر می‌كند.

چرا فرعون پس از اینکه از حقیقت ماجرا باخبر می‌شود تصمیم به قتل موسی(ع) می‌گیرد؟ تصمیم به قتل كسی كه تا دیروز در خانه فرعون بزرگ شده است قطعا ساده و راحت نبوده و هرچند موسی(ع) در اصل به علت راهبری موحدین است كه مورد غضب طاغوت واقع شده اما این حرف مفت آن بنی‌اسرائیلی است كه بهانه مناسب برای حكم قتل موسی(ع) را به دست دشمنانش می‌دهد.

یك شبهه فتنه‌گون

چرا موسی(ع) به فردی که او را در روز بعد گمراه خواهد نامید كمك می‌کند و خود را به زحمت می‌اندازد، آیا موسی(ع) به اندازه كافی دوراندیش نبوده است؟

خداوند در قرآن تصریح كرده که آن جناب از مخلصانى بوده كه شیطان راهى به اغواى آنان ندارد و فرموده: «انه كان مخلصا و كان رسولا نبیا» و نیز در چند آیه قبل از شرح این حادثه تصریح فرموده بر اینكه به او حكم و علم داده و او از نیكوكاران و از متقیان بوده است و چنین كسى را هرگز تعصب گروهی یا غضب بیجا گمراه نمى‌كند و او را به یارى مجرم در جرمش ‍ وانمى‌دارد.

مرد بنی‌اسرائیلی، موحد و از پیروان آیین ابراهیم است و اینگونه برمی‌آید که موسی(ع) از کیفیت درگیری مطلع بوده و به کمکش شتافته، اهل حقی را در برابر باطلی یاری می‌کند. موسی(ع) در واقع به تکلیف خود عمل می‌کند و بنی اسرائیلی را از مخمصه نجات می‌دهد اما بنی‌اسرائیلی روز بعد در نزاعی دیگر درگیر می‌شود؛ اینجاست که موسی(ع) او را مواخذه می‌کند، در اینجا نیز مامور به تكلیف است و در اثر تکرار مخاصمه توسط بنی‌اسرائیلی او را ماجراجو می‌خواند هرچند بازهم نیت كمك به او را دارد.

بنی‌اسرائیلی که نمک‌نشناس و به تعبیر موسی(ع) گمراه و ماجراجو است از مواخذه موسی(ع) می‌شورد یا از نقصان شناختی که درباره موسی(ع) داشته، در قضاوتی زود‌هنگام تصور می‌کند که موسی(ع) پس از این توبیخ بلایی بر سر او خواهد ‌آورد، از روی جهل و عجله بیمناك می‌شود و واقعه روز گذشته را در یك بی‌صفتی تاریخی فاش می‌كند. او موسی(ع) را که مصلح و پیشرو بنی‌اسرائیل بوده متهم می‌کند که جبار است و از مصلحین نیست! یعنی همان ادعای فرعون و یاران فرعون که دشمن موسی(ع) و خودش بودند را تکرار می‌کند. شكی نیست كه موسی(ع) به تكلیف خود عمل كرده، چه روزی که از مرد بنی‌اسرائیلی بی‌هیچ حرف و حدیثی حمایت کرد و چه روز بعد که او را مواخذه کرد و گمراه خواند.

 

نحوه عمل فرعون

چرا فرعون پس از اینکه از حقیقت ماجرا باخبر می‌شود تصمیم به قتل موسی(ع) می‌گیرد؟ تصمیم به قتل كسی كه تا دیروز در خانه فرعون بزرگ شده است قطعا ساده و راحت نبوده و هرچند موسی(ع) در اصل به علت راهبری موحدین است كه مورد غضب طاغوت واقع شده اما این حرف مفت آن بنی‌اسرائیلی است كه بهانه مناسب برای حكم قتل موسی(ع) را به دست دشمنانش می‌دهد. در واقع تصمیم فرعون به علت مرگ یك قبطی نبوده بلكه مرگ قبطی آن فرصت تاریخی لازم را به فرعون می‌دهد؛ چراكه فرعون نمی‌خواسته افكار عمومی تصمیم قتل موسی(ع) را به دلایل فرهنگی و عقیدتی بدانند.

برخلاف آنچه ما از فرعون زمان موسی(ع) تصور می‌کنیم او فردی بوده كه كارها را با تدبیر، ‌شور و اجماع پیش می‌برده است و تشكیل جلسه شور برای چگونگی برخورد با موسی(ع) نشان می‌دهد به علت نفوذ موسی(ع) او نیاز به اقناع دیگر بزرگان و اجماع در این مساله را داشته است. اما موسی(ع) در دردسر عظیمی افتاده است. او نمی‌توانست به صرف اینکه می‌داند شخص بنی‌اسرائیلی ماجراجو است و ممکن است فردا روزی نزاع خلاف مصلحت دیگری از او سر بزند، او را یاری نکند. در آن صحنه موسی(ع) باید حق را ادا می‌کرد و حالا که کار به نزاع کشیده از بنی‌اسرائیلی ضعیف در برابر قبطی قوی دفاع کند. در واقع حادثه روز دوم حتی به فرض معلوم بودنش در روز اول، تکلیف را از موسی(ع) سلب نمی‌کرد، در نزاع حق و باطل باید جانب حق را گرفت. حتی اگر اهل حق فردایش اهل باطل شود. او نزاع بیهوده را تکرار کرد و برای همین موسی(ع) او را ماجراجو و گمراه خطاب کرد. لفظ گمراه برای این نبود که او باطل است بلکه برای این به‌کار برده شده که عمل او باطل بوده است. البته مقاومت مرد بنی‌اسرائیلی در برابر استدلال موسی(ع)، او را به ورطه باطل کشاند. می‌توان حدس زد که پس از این حادثه دستگاه فرعون برای ضایع کردن آن حضرت نزد مردم چه تبلیغاتی را به راه انداخته و چگونه او را معرفی كرده است. دستگاه فرعون حتی می‌تواند سخن آن پیرو موسی(ع) که او را جبار خوانده را شاهد ادعاهای خود بیاورد، اما غافل است از اینکه آنچه معیار است تا حق و باطل را مشخص کند ارزش‌های الهی و پایمردی در راه این ارزش‌ها و حمایت از مردمی است که سنگ این ارزش‌ها را به سینه می‌زنند، اینکه در میان این مردم مورد حمایت موسی(ع) عده‌ای خلاف مصالح عمل کنند یا حتی خطاکار باشند خدشه‌ای بر این راه ایجاد نمی‌کند:

قالَ مُوسی لقومه استعینوا بالله واصبرو ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین. (سوره مبارکه اعراف آیه 128)


شبکه تخصصی قرآن تبیان

نویسنده: رضا شکیبایی

UserName