حرم دربست!
بازخوانی متفاوت آیات قرآن(39)
حالا درست مقابل باب الجواد ایستادهام...مردم به سرعت از کنارم میگذرند.هزار هزار ستاره ، دانه دانه باران و برگ برگ درخت را دم در از دوشم پایین میگذارم. سنگین نیستم...سبک شدهام! اصلا آمدهام که سبک شوم...کیست که بیاید در خانه شما و خستگیهایش تمام نشود...کدام گناهکاری است که رو به روی شما بایستد و گناهانش حتی اگر به قدر ستارههای آسمان باشد یا به اندازه دانههای باران و برگهای درخت ، مثل برف آب نشود!
... وَ الْمَلَئکَةُ یُسَبِّحُونَ به حمدِ رَبهِِّمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فیِ الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم
...و فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانی که در زمین هستند ، آمرزش میطلبند
سوره مبارکه شوری، فرازی از آیه 5
کتابها مینویسند :
محمد بن حسن بن احمد بن ولید، از حسن بن متیل ، از ابراهیم بن اسحاق نهاوندی، از محمدبن سلیمان دیلمی ، از ابوسلیم دیلمی، از ابوبصیر روایت کرده است که گفته است : زمانی که به کهنسالی رسیده بودم و به سختی نفس میکشیدم به حضور امام صادق علیه السلام رسیدم.حضرت پرسیدند : ای ابومحمد، این چه نفس کشیدنی است ؟ گفتم : فدایت شوم، پیر شدهام، استخوانهایم سست شده است و اجلم نزدیک است ، در حالی که نمیدانم در آن سرای به کدام وضعیت در خواهم آمد.
حضرت فرمودند : مردم به فرقهها پراکنده شدند و گروه گروه شدند. اما شما – شیعیان – در گروهی که با خاندان پیامبرتان است قرار گرفتید و به آنجا گراییدید که خدا گراییده است. شما را بارها و بارها مژده باد که به خدا سوگند ، شما همان رحمت شدگانید که از نیکوکارتان پذیرفته شود و از گناهکارتان بگذرند.
سپس فرمود : خداوند و فرشتگانش گناهان را از شانههای شیعیان ما فرو میریزند ، چونان که باد به هنگام برگ ریزان، برگ از درخت فرو میریزد و این سخن خداوند است که فرموده است :
"وَ الْمَلَئکَةُ یُسَبِّحُونَ به حمدِ رَبهِِّمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فیِ الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم" .
به خدا سوگند ، آمرزش طلبیدن این فرشتگان نه برای همه جهانیان ، بلکه تنها برای شما – شیعیان – است.1
با تو میگویم :
روی پنجه پا بلند میشوم و به بالای صندلی دست میکشم. چیزی نیست ...همه چیز را برداشتهام...
زیر صندلی را هم میبینم...چیزی جا نمانده است.
از پلههای اتوبوس پایین میآیم. رسیدهایم.
از دیروز سنگینم انگار...سنگین و کرخت!
اصلا شاید اگر این همه سنگین نبودم ، حالا اینجا نایستاده بودم...همین سنگینی و کرختی و کلافگی مرا از دیشب روی این صندلی سخت و خشک نشاند تا حالا برسم اینجا!
پا روی زمین میکشم...یادم میافتد به این فیلمهای خارجی که به پای زندانیها غل و زنجیر میبستند تا نتوانند راه بروند...انگار به پای من هم زنجیر است.
ساک را توی دستم جا به جا میکنم...سنگینی از ساکم نیست که چیزی برنداشتهام جز کمی پول و یک حوله کوچک و یک دست لباس...
کنار خیابان میایستم... بی حوصله و به زحمت دست تکان میدهم...تاکسی جلوی پایم میایستد: مستقیم!
سوار میشوم...ساک را روی پایم جابه جا میکنم. راننده میپرسد: مسافری؟
سرم را تکان میدهم.
راننده رادیو را روشن میکند. میگوید: یک مسافر خانه خوب همین حوالی سراغ دارم. میروی مسافرخانه؟
بی حالت نگاهش میکنم: نه!
راننده دنده عوض میکند: کجا برم؟
بلند، طوری که بشنود، میگویم: حرم! میروم حرم!
راننده سر تکان میدهد و مستقیم میرود...
روبه روی حرم که میرسیم...گر میگیرم. زیر لب سلام میکنم.
راننده میایستد. پیاده میشوم.
حالا درست مقابل باب الجواد ایستادهام...مردم به سرعت از کنارم میگذرند.هزار هزار ستاره ، دانه دانه باران و برگ برگ درخت را دم در از دوشم پایین میگذارم. سنگین نیستم...سبک شدهام! اصلا آمدهام که سبک شوم...کیست که بیاید در خانه شما و خستگیهایش تمام نشود...کدام گناهکاری است که رو به روی شما بایستد و گناهانش حتی اگر به قدر ستارههای آسمان باشد یا به اندازه دانههای باران و برگهای درخت ، مثل برف آب نشود!
"انت الذی قال فی حقک قاتل الکفره و قامع الفجره علی امیرالمومنین و وصی رسول رب العالمین صلوات الله و سلامه علیه سیقتل رجل من ولدی به ارض خراسان بالسم ظلما اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابن عمران موسی علیه السلام الا فمن زاره فی غربته غفر الله ذنوبه ما تقدم منها و ما تاخر و لو کان مثل عدد النجوم و قطر الامطار و ورق الاشجار...."2
یادم بماند:
یادم باشد و یادت نرود که دلم قرص باشد ... خدا ایران را به فرزندان موسی بن جعفر علیه السلام سپرده است...
نوشتهی: زهرا نوری لطیف
کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
1.الاختصاص ، تالیف شیخ مفید ، ص 105
2.تویی آن که امیرالمومنین ، قاتل کافران و ریشه کن فاجران و وصی پیامبر خدا که سلام خدا بر او باد ، در حقت فرمود : به زودی مردی از فرزندانم را در سرزمین خراسان به ظلم و با طهر خواهند کشت.او هم نام من است و پدرش نیز هم نام موسی بن عمران است.بدانید هر کس او را در غربتش زیارت کند، خدا گناهان گذشته دور و نزدیکش را میآمرزد.اگرچه آن گناهان به عدد ستارگان و قطرههای باران و برگ درختان باشد./ فرازی از زیارت شریف هفت حدیث امام رضا علیه السلام