دستان آلوده به خون 70 پیامبر
بازخوانی متفاوت آیاتی که بارها خواندهایم (9)
میان عالّم مردم من با دنیای قوم بنی اسراییل، یک جهان فاصله است... مردم قوم من، نادیده اسم فرزندانشان را موسی میگذارند و مردم این سرزمین، کلیم الله را بیصبر بهانهگیریهایشان میکنند. اهل سرزمین من، دوستان خدا را میجویند تا به قدر دمی و به مقدار لحظهای در هوایش نفس بکشند و قوم بنی اسراییل، با دست نه، که با زبان هفتاد نبی خدا را میکشند.
و َإِذْ قُلْتُمْ یا مُوسَی لَنْ نَصْبِرَ عَلَی طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَی بِالَّذِی هُوَ خَیرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَکُمْ مَا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَبَاءُوا به غضبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُوا یکْفُرُونَ به آیاتِ اللَّهِ وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ به غیرِ الْحَقِّ ذَلِکَ به ما عَصَوْا وَکَانُوا یعْتَدُون.
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: «ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا! از خدای خود بخواه که از آن چه زمین میرویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش، برای ما فراهم سازد.» موسی گفت: «آیا غذای پستتر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید!؟ (اکنون که چنین است، بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آیید زیرا هرچه خواستید، در آنجا برای شما هست.» و (مهر) ذلت و نیاز، به پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند چرا که آنان نسبت به آیات الهی، کفرمی ورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند. / سوره مبارکه بقره آیه 61
نوبت اول:
قوم بنی اسراییل در تجاوز متمکن بودهاند و این اخلاق ناپسند، با وجود آنان عجین شده بود؛ مقصود آن است که نافرمانی سبب تعدّی آنان شد، به طوری که در تعدی پایدار گشتند. چنان تجاوز و تعدّی در وجودشان مستقر شد که سبب کفر و کشتن پیامبران گشت. این دو عمل زشت، باعث خواری و بیچارگی آنان و خشم خداوند شد.
پس ای امت محمد! از گناهان کوچک دوری گزینید، تا این که شما را به گناهان بزرگ نکشاند و به خواری و بیچارگی در دنیا، و غضب الهی در آخرت، دچار ننماید. یا مقصود، هر یک از خواری و مسکنت و غضب، در دنیا و آخرت است.
به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه واله نسبت داده شده است که فرمودند: ای بندگان خدا، از لجاج در نافرمانی حق و آسان شمردن عصیان و گناه بپرهیزید، که نافرمانیها، خفّت و خواری را نصیب صاحبش میکند، تا آن وقت که او را در گناهی بزرگتر بیفکند. پس، همواره عصیان ورزیده، سهلانگاری پیشه میکند. و در مسیر خواری و پستی گام برمیدارد. تا در جنایتی بزرگتر از جنایت پیش بیفتد. تا آنجا پیش میرود که ولایت جانشین رسول خدا را رد کرده پیامبری رسول خدا راهم منکر میشود. آنقدر آن کار را ادامه میدهد و در این مسیر پیش میرود که توحید خدا را منکر شده و الحاد را در دین خدا جای میدهد.1
در تفسیر این آیه از حضرت ابوعبدالله جعفر بن عبدالله، صادق آل محمد (ع) روایت شده است که فرمودند: به خدا سوگند انبیاء را بادست خود نزدند، وبا شمشیرهای خود نکشتند، ولکن سخنان ایشان را شنیدند، و در نزد نااهلان، آن را فاش کردند، در نتیجه دشمن ایشان را گرفت، و کشت، پس مردم کاری کردند که انبیاء هم کشته شدند، و هم تجاوز شدند، وهم گرفتار مصائب گشتند.2
نوبت دوم:
کره جغرافیایی را میچرخانم.
میگردم دنبال ایران.
پیدایش که میکنم، ناخودآگاه لبخندی میآید و گوشه لبم مینشیند.
انگشت اشارهام را میگذارم روی پست و بلندیهای زاگرسش.
با چشم میگردم دنبال بیتالمقدس. حوالی لبنان و سوریه را میگردم
و میرسم به جایی که اسم این روزهایش فلسطین اشغالی است
انگشت کوچکم را میگذارم روی سرزمین در بند
فاصله سرزمین من با ملک مردمی که خدا بر اهل عالم برتری شان داد، هفتاد پیامبر برای هدایتشان فرستاد، کلیمش را مبعوثشان کرد، باب حطهای برایشان قرار داد تا داخلش شوند و بهانه به بخشش گناهانشان شود؛ کمتر از چهار انگشت است. اما فاصله مردم قبیله من، با این قوم، هزاران فرسنگ است.
مردم قوم من، نادیده اسم فرزندانشان را موسی میگذارند
و مردم این سرزمین، کلیم الله را بیصبر بهانهگیریهایشان میکنند.
اهل سرزمین من، دوستان خدا را میجویند تا به قدر دمی و به مقدار لحظهای در هوایش نفس بکشند
و قوم بنی اسراییل، با دست نه، که با زبان هفتاد نبی خدا را میکشند.
میان عالّم مردم من با دنیای قوم بنی اسراییل، یک جهان فاصله است...
نوبت سوم :
یادم باشد صبر تو، امان حوصلهها را برید...پیامبر من!
نوشتهی: زهرا نوری لطیف
شبکه تخصصی قرآن تبیان
پینوشتها:
1.ترجمه بیان السعاده فی مقامات العباده / تفسیر المیزان
2. تفسیر عیاشی