محمد حسین طباطبایی(علمالهدی)، سالها پس از رسانهای شدن...
هنوز اول راهیم
دکتر سید محمد حسین طباطبائی که به « علم الهدی» نیز خوانده میشد پدیدهای بود که اواسط دهه 70 توانست موج عظیم قرانی در کشور راه بینداز دو نگاههای جهانی را معطوف به خود کند و باعث شد پدرش و اهل فن که دغدغه فراگیر کردن مسئله حفظ قرآن را در جامعه داشتند به این فکر بیفتند موسسهای راه بیندازند تا به تربیت حافظان قرآن از سنین کودکی بپردازد خروجی این اندیشه شد« موسسه جامعه القرآن الکریم» اما قرآن آموزان جوان و نوجوان این موسسه بعد از حفظ قرآن کریم نباید به حال خود رها میشدند . مدرسه امام رضا (ع) برای ساماندهی این استعدادها و سرعت بخشیدن به روند پیشرفت آنها تاسیس شد؛ مدرسهای که تنها مختص به نوجوانانی بود که حافظان کل قرآن کریم بودند شاید خیلیها دلشان میخواست بدانند سید محمد حسن طباطبایی در این 15 سالی که گذشت چه می کر دو هم اکنون در حال چه کاری است؟ این مدرسه و حواشی آن دستمایه گفت و گویی شد با این طلبه جوان « علم الهدی) مشغول نگارش دو کتاب قرآنی است که به زودی منتشر خواهد شد.
حوزه امام رضا (ع) از کجا و به چه دلیل شکل گرفت؟
حقیقتاً بنده در سال 75 که حافظ کل قرآن شدم ، تقریباً دو سه سالی اجرای برنامه داشتم در سال 77 موسسه جامعه القران تاسیس شد و اولین دورههای حفظ قرآن در یک سال در قم آغاز شد کم کم شعبههایی در تهران و کاشان اضافه شد. آن زمان تعداد دیگری از حافظان قرآن هم بودند که جزو حفاظ مسلط و قوی بودند و در برنامههای مختلف در داخل و خارج کشور هم حضور داشتند آنها هم مانند من علاقه داشتند به سرعت پس از حفظ قرآن وارد حوزه علمیه شوند سال 79-78 بود که بنده درسهای حوزه را شروع کردم.
در حال تألیف یکی دو کتاب در خصوص قرآن هستم و شاید تا دو سه ماه دیگر منتشر شود
در ابتدا با چند نفر از عزیزان مانند آقای سلیمانی پور و آقای نگارش و سه چهار نفر از عزیزان دیگر که همراه ما بودند دروس حوزوی را شروع کردیم در آغاز یکی دو نفر استاد داشتیم که درس را با ما کار میکردند آن موقع تعداد حافظان کل قرآن که کودک و شناخته شده باشند کم بود و کلا کودکان این چنینی شش هفت نفر بیشتر نبودند؛ بنا بر این تصمیم بر این شد که اولاً طرحهای حفظ یک ساله قران با جدیت پیگیری شود تا استعدادها شناسایی شوند . ثانیاً این استعدادها پس از حفظ یک ساله قرآن وارد مجمع و حوزهای شوند تا بتوانند راحتتر تحصیل کنند به این دلیل که پیش زمینه اصلی که قران باشد را دارند و حافظ کل قرآن هستند بنا بر این کار بر روی ادبیات، منطق و درسهای دیگری که طلاب میخوانند برای آنها راحت است و به هر حال به نسبت طلبههای دیگر در خواندن دروس حوزی قدرت مانور بیشتری دارند.
به همین خاطر جمعی از اساتید معاونان و مدیران حوزه به همراه خود مدیر کل محترم حوزههای علمیه کل کشور که در آن زمان آقای حسینی بوشهری بودند، مشورت کردند و تصمیمهای متعددی رفتند و نهایتاً قرار بر این شد که مدرسهای تاسیس شود به نام مدرسه امام جواد(ع) پدر بنده هم از اعضای هیاتی بودند که ماجرای تاسیس مدرسه را پیگیری میکردند و در این خصوص پیشنهاداتی میدادند الحمدالله بعد از چند ماه پیگیریهای مختلف این مدرسه تاسیس شد مدرسهای که مخصوص حافظان کل قرآن یا حافظان 28 جزء به بالا بود در همان دوره عزیزان حافظ قرآن را از کاشان، اصفهان ، تهران ، قم و شیراز ثبت نام کردیم. از این نظر که همه بچهها حافظ کل قرآن بودند مدرسه جنبه تخصصی پیداکرده بود و اگر قرار بود برنامههای قرآنی اجرا شود همه بچهها توانایی آن را داشتند گروه بزرگ تواشیحی در این مدرسه تشکیل شده بود و قرائت قرآن نیز به طلبههای این مدرسه آموزش داده میشد.
اوایل کار که شعبههای موسسه جامعه القرآن زیاد نشده بود و تعداد قرآن آموزان کمتر بود ما برای آنها همایش سه روزهای با عنوان « نورعلی نور» در قم برگزار کردیم که با دیدار حافظان نونهال با مقام معظم رهبری در تهران پایان یافت.
خاطرم هست که موسسه جامعه القرآن برای آموزش نونهالان روشهای ویژهای داشت برای مثال میتوان از آموزش قرآن از راه اشاره به کودکان یادکرد آیا این نوآوریها در سیستم آموزشی مدرسه امام رضا (ع) هم وجود داشت؟
از آنجا که محوریت آموزش این موسسه بر قرآن بود و دوستان هم همه حافظ کل قرآن بودند ارتباط با بچهها با هم و ارتباط مدیران و معلمان موسسه که خودشان هم حافظ قرآن بودند با بچهها خیلی راحتتر بود بیشتر این عزیزان روی معانی قرآن کار کرده بودند و وقتی وارد حوزه میشدند مطمئناً کتاب تفسیر و ترجمه هم با آنان کار میشد.
خیلی از حوزههای علمیه به خاطر دروس حوزه طلبه را از حفظ قرآن منع میکنند و معتقدند به طلبه فشار ذهنی وارد می شود و او را زیاد از حد مشغول میکند و فرصت تحصیل در حوزه را از او میگیرد. من دیدهام بعضی از مدارس علمیه به طلاب میگویند یا باید درس بخوانید یا قرآن حفظ کنید اما در این مدرسه ، حفظ قرآن و تحصیل درس طلبگی خیلی راحت انجام میشد.
طلاب حاضر در این مدرسه به دلیل تسلط به قرآن پیش زمینه هم داشتند و دروس حوزه را خیلی راحتتر فرا میگرفتند مثلاً در درس ادبیات دیگر لزومی نداشت حتماً کتابهای اشعار را حفظ کنند و آیات قرآن را جایگزین میکردند طلاب بیشترروی آیات قرآن کار میکردند و روی آیات قرآن مانور بیشتری می دادند همین طور در درس منطق یا دیگر دروس عمده فعالیتها و مصادیق آموزشی از قرآن اقتباس میشد بنا بر این تحصیل دروس حوزوی بسیار راحت تر بود به این ترتیب بود که هم برنامههای قرآنی داشتند و هم در برنامههای حوزوی موفق بودند.
این همه درس خواندن ، آن هم در آن سن و سال شما را خسته نمیکرد؟
جدای از مباحث درسی، دوستیها و رفاقتهای تحصیلی هم وجود داشت اما همه در راستای مباحث قرآنی صورت میگرفت. این برنامهها، روحیه خیلی شادی را برای ما حتی در زندگیمان ایجاد کرده بود اردوهایی نیز برای ما در نظر گرفته بودند . مخصوصاً اردوهای تابستانی که بسیار کمک میکرد به ایجاد نشاط و بهبود روحیه.
البته برگزاری اردو برای طلبهها در بسیاری از مدارس وجود دارد اما اردوهای مدرسه امام رضا(ع) به دلیل اینکه برای حفظ نونهال قرآن برگزار میشد با اردوهای دیگر متمایز بود. برای مثال ما در گلپایگان ، فیروز کوه ، محلات و چهارمحال و بختیاری اردو داشتیم و هر جا که میرفتیم با استقبال خیلی خوب مردم رو به رو میشدیم حتی برنامههای بسیار زیادی در آنجا اجرا میکردیم.
در این اردوها همچنان که برنامههای تفریحی داشتیم برنامههای قرآنی هم برگزار میکردیم و تمام بچهها نیز در این برنامهها شرکت میکردند برنامههای تواشیح قرائت قرآن و حفظ حتی ممکن بود بچهها در زمان دو ماهی که اردو برگزار میشد برای مردم کلاس حفظ بگذارند و این نکته جالبی است چرا که اثرات آن برنامهها تنها برای بچهها نبو دو شامل حال افرادی که در محل برگزاری اردو زندگی میکردند نیز میشد تمام این برکات هم بر میگردد به قرآن اگر مدرسهای معمولی بود وجود این اثرات ممکن نبود.
روایتی از امام صادق (ع) هست که فرمودند: اگر جوان مؤمنی قرآن بخواند قرآن با گوشت و پوست و خونش آمیخته میشود » آیا شما به دلیل اینکه از کودکی با قرآن و مفاهیمش در ارتباط هستید این نورانیت را احساس میکنید؟
بله مطمئناً همین طور است هر کسی به اندازه شایستگی خودش نورانیت قرآن را دریافت میکند قطعاً نورانیت قرآن با تمام وجود افراد آمیخته میشود تا زمانی که در کنار حافظان دیگر در این مدرسه روی برنامههای قرآنی تمرکز کرده بودیم مطمئناً این نورانیت را درک میکردیم البته بعد از فارغالتحصیلی از حوزه هر کسی مشغول به امورات خودش شد و ممکن بود عدهای از بچهها از جریانات قرآنی فاصله گرفته باشند اما مسئلهای که وجود دارد این است که هر کس در راه باقی ماند و از قرآن جدا نشد و با توجه به پیش زمینهای هم که از حضور در آن مدرسه داشت انس و الفت او با قرآن جدانشدنی ماند
بنده هر چند دیگر در آن مدرسه نیستم اما به خاطر موسسه جامعه القرآن و امام رضا (ع) در برنامههایی که در شهرهای دیگر برگزار میشود حضور دارم و مدام با جریانات قرآنی درگیر هستم البته عدهای از بچهها به خاطر مشکلاتی از برنامههای قرآنی فاصله گرفتند اما همان چند سالی که در آن مدرسه درس خواندیم اعتماد به نفس ویژهای به دست آوردیم و نردبان بلندی برای ما ساخته شد تا بتوانیم به اهداف بالاتری برسیم.
آقای طباطبائی همان گونه که شما در کودکی توانستید با حضور در عرصههای بینالمللی موج جدیدی ایجاد کنید و نگاه جامعه جهانی را به خود معطوف کنید آیا این حوزه هم توانسته است در مجامع علمی و دینی بینالمللی که با اسلام و تشیع چالشی برخورد میکنند موفق عمل کندو باز خورد داشته باشد؟
بله همین گونه بود در دوره خود ما که تمام عزیزان حافظ در یک سطح نبودند بعضیها بودند که تجارب بیشتری داشتند. خودم را عرض نمیکنم اما مثلاً آقای سلیمانی پور ، آقای نگارش و بعضی از عزیزان دیگر که تجارب بینالمللی در برگزاری برنامهها و جلسات قرآنی در کودکی داشتند و در عین حال مطرح هم بودند مسلماً وقتی وارد حوزه شدند و دروس حوزوی را هم فرا گرفتند توانستند خیلی بهتر و قویتر از قبل در عرصههای بینالمللی ظاهر شوند و خیلی جامعتر و کاملتر با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند . آنها به نوعی یک مبلغ کامل شدند و خیلی راحتتر تبلیغ میکردند مطمئناً در هر برنامهای هم اشاره میکردند که پس از پایان حفظ کل قرآن کریم در حال تحصیل دروس اسلامی هستند و خب همین مسئله تأثیر بسیار زیادی داشت
شما فعالیتهای پژوهشی هم دارید؟
در حال تألیف یکی دو کتاب در خصوص قرآن هستم و شاید تا دو سه ماه دیگر منتشر شود.
خاطرم هست آقای هادی نگارش که از جمله طلبههای همین حوزه علمیه هستند در 10 سالگی کتاب « گلی از گلشن نور» و در 11 سالگی کتاب « فهرست قصص قرآن » را منتشر کردند طلبههای دیگری هم بودند که به این صورت در کودکی دست به تألیفاتی میزدند و در حوزه امام رضا (ع) تحصیل میکردند آنها مشغول به چه کارهایی هستند ؟
خود من مشغول به تحصیلات حوزوی هستم و از آنجا که سابقه در کار تفسیر داشتم بیشتر روی تفسیر قرآن کریم کار میکنم آقای نگارش هم در مباحث فقهی مرتبط با حقوق البته به صورت دانشگاهی مشغول به فعالیتند و هم اکنون هم فکر میکنم در حال تحصیل در مقطع دکترا هستند آقای سلیمانی پور در مباحث حقوقی در دانشگاه امام صادق (ع) یا تهران مشغول به فعالیتند به هر روی فعالیتهای امروز دوستان در راستای فعالیتهای قرآنی آنان است و حتی همان حقوقی هم که دوستان میخوانند با پیش زمینه دینی و مذهبی است البته از بچههای دیگر خیلی خبر ندارم
اگر شما یک بار دیگر به کودکی بر گردید و این بار حمایتی که پدر و خانوادهتان از کودکی از فعالیتهای قرآنی شما کردند، وجود نداشته باشد این مسیر را دوباره طی خواهید کرد؟
بله به صورت انفرادی هم ادامه خواهم داد اما خب طبعاً خیلی سختتر خواهد بود چون من همیشه گفتهام بهترین مشوق من اول پدر و مادرم و بعد کل خانوادهام بودهاند همه اعضای خانوادهام همچون پدر و مادر و خواهران بزرگترم حافظ قرآن بودند هیچ کار دیگری غیر از برنامههای قرآنی در خانواده ما نبود که من بخواهم کار دیگری کنم.
میخواهم بگویم این تأثیرات علاقه است حدود 600- 500 حدیث از اصول کافی کار کردیم اشعار سعدی را کار کردیم و تنها بحث حفظ قرآن نبود اما کشش قرآن از همه بیشتر بود.
مطمئناً اگر به کودکی باز گردم و حمایت پرد نباشد خیلی کار من سخت خواهد شد شاید اصلاً امکان پذیر نباشد.
پدر شما با راه اندازی موسسه جامعه القرآن در وهله اول و تاسیس حوزه امام رضا (ع) کار فرهنگی قرآنی را به صورت ریشهای و از پایه برای نونهالان و کودکان بنا گذاشتند عقیده خود شما به عنوان کسی که در هر دوی این مؤسسات حضور فعال داشته و از این مشرب فکری سیراب شدهاید در این خصوص چیست؟
در این کار نباید به چند نفر قرآن آموز بسنده کرد ؛ بالاخره در کشور ما استعداد کم نیست فقط کافی است پدر و مادرها بخواهند فرزندان خود را قرآنی تربیت کنند و از سنین کودکی برای فرزندان خود وقت بگذارند و متناسب با ظرفیت فرزند خود و وقت خودشان روی بچهها کار کنند البته تا اندازهای که روی بچهها فشار نیاید مربیان و معلمان دلسوزی هم هستند که تفکر خوبی دارند و با برنامه ریزی روی خردسالان کار میکنند کارهای قرآنی نباید به اندازهای باشد که فرزندان را نسبت به قرآن و درس دل زده کند.
جامعه القرآن هنوز هم فعال است ؟
بله مخصوصاً شعبه تهران در این چند سال خیلی فعال بوده و حافظینی هم که از موسسه جامعه القرآن فارغالتحصیل میشوند حافظان تخصصی هستند که بعد از پایان حفظ باز در موسسه روی معانی تخصصی ، تفاسیر و حتی جلسات اجرای برنامه با آنها کار میشود حتی با تعدادی از عزیزان پیش از ماه رمضان همین امسال کربلا بودیم و در آنجا در حرمهای مطهر ائمه اطهار (علیهم السلام) برای اعراب برنامههایی اجرا کردیم و همین طور تعدادی دیگر از عزیزان در کشورهای دیگر نماینده بودند
برنامهای هم به رای اعزام مبلغ داشتهاید؟
بله منتها اعضا مبلغها به صورت دعوتی است و هنوز متأسفانه این مسئله شکل منسجمی به خود نگرفته که سازمانی زیرمجموعه موسسه به صورت تخصصی برنامه اعزام مبلغین را در دستور کار قرار دهد بنا بر این اعزام مبلغ توسط ما بستگی به دعوت دارد در آینده باید بیشتر روی این زمینه کار کنیم تا در عرصههای بینالمللی با هماهنگیهای بیشتر بتوانیم حافظان خود را اعزام کنیم.
ما دوست داستیم کار حفظ قرآن گسترش پیدا کند اول با موسسه جامعه القران شروع کردیم و قرار شد بعد از حفظ قرآن هم بچهها وارد حوزه شوند و دروس حوزوی بخوانند هر چند خیلی از حفاظ قرآن در موسسه جامعه القرآن حافظ کل شدند لزوماً برای تحصیلات حوزوی به مدرسه امام رضا(ع) نیامدند اما در حوزههای دیگری هم که درس خواندهاند موفق بودهاند و از همان جا هم اجرای برنامه داشتهاند و مسافرتهای تبلیغی خودشان را هم رفتهاند.
اینکه حفظ قرآن برای این بچهها از کودکی یا نوجوانی آغاز شده مسلماً باعث یادگیری بهتر و عمیقتر قرآن شد. بعد از آن هم که تعداد بسیاری از آنها وارد حوزه شدند و تعدادی هم وارد دانشگاه باز سیر موفقیتهای انان پایان نیافت الآن تعداد بسیار زیادی از بچهها در شهرهای خود مبلغ شدهاند تعداد دیگری در شهرهای خود در مساجدشان پیش نماز شدهاند و در مباحث فقهی استاد.
از آنجا که سابقه در کار تفسیر داشتم بیشتر روی تفسیر قرآن کریم کار میکنم آقای نگارش هم در مباحث فقهی مرتبط با حقوق البته به صورت دانشگاهی مشغول به فعالیتند و هم اکنون هم فکر میکنم در حال تحصیل در مقطع دکترا هستند آقای سلیمانی پور در مباحث حقوقی در دانشگاه امام صادق (ع) یا تهران مشغول به فعالیتند
ما در بحث عرفان هم عرفان عملی داریم و هم عرفان نظری . آیا در مدرسه امام رضا (ع) کاری برای نهادینه کردن« فعالیت جمعی در مباحث عملی دین» روی شما انجام میشد یا خیر؟ یا شما صرفاً تئوریها و نظریات مطرح در دین را در این حوزه به صورت گروهی میخوانید؟
هر هفته اساتید اخلاق را دعوت میکردیم تا کلاس برگزار کنیم و کلاسهای اخلاق همیشه در مدرسه برگزار بود در اردوهایی که در شهرهای دیگر برگزار میشد سعی میکردیم از محضر بزرگان و علمایی که در آن شهر بودند استفاده کنیم توجه به مباحث عملی در دین لازم است اگر روی مباحث نظری دین کار شود و بتوانیم این معارف را با عمل کردن در وجودمان تثبیت کنیم طبعاً تأثیر بیشتری خواهد داشت ما این برنامه را همیشه داشتیم و برگزاری این برنامهها روی اغلب بچهها تأثیر بسیار خوبی داشت.
امروز دین ،کلید نجات بشر مدرنی است که دچار سرگشتگی شده و دین اسلام، آخرین دین الهی و محکمترین و مستدلترین راه نجات بشر خواهد بود. مستکبرین عالم هیچگاه نخواستهاند قرآن و ماهیت آسمانیاش در جهان آن گونه که شایسته است طرح شود شما آینده را با توجه به تحولات امروز جهان برای قرآن و اسلام چگونه ارزیابی میکنید.
باید بگویم که در ایران الحمدالله مردم خیلی با علاقه و با اشتیاق از طرح مباحث قرآنی استقبال میکنند فرهنگ قرآنی امروز در کشور ما جاافتاده و مردم متوجه تأثیرات مثبت قرآن در زندگیشان شدهاند؛ و حتی یهودیان و مسیحیان هم قرآن را به عنوان کتاب آسمانی قبول دارند و خیلی از متخصصان محققان و اساتید آنها روی قرآن کار میکنند.
منتها به نظر من خیلی از نظرات عمومی که در جوامع بینالمللی در به اره مسلمانان شکل میگیرد از رفتار اجتماعی آنهاست نوع نگرش آنان به قران و اسلام از رفتار اجتماعی مسلمانان شکل می گیرد اگر مسلمانان کاری بر وفق دین اسلام انجام دهند مطمئناً نگاه جامعه بینالمللی هم نسبت به جامعه مسلمانان بهتر خواهد بود و اگر برخلاف فرمایشات دین عمل کنیم و به اسلام پایبند نباشیم تأثیر منفی در نگاه جامعه جهانی وجود خواهد داشت باید فرهنگسازی کرد به هر روی این تعداد قاری و حافظی که در کشور تربیت شدهاند برای طرح گفتمان اسلام در جهان کافی نیست و در این زمینه به فرهنگسازی بیشتری نیاز داریم این تعداد حافظ و قاری برای برنامههای تخصصی خوب است اما برای برنامههای عمومی و بینالمللی کافی نیست.
منبع: همشهری آیه، شماره 9
شبکه تخصصی قرآن تبیان