• عدد المراجعات :
  • 951
  • 7/18/2011
  • تاريخ :

الدرس المائة و تسعة

اللغة الفارسية

تعليم اللغة الفارسية

أسعد الله أوقاتکم بکل خير وأهلاً وسهلاً بکم أعزائي في حلقة أخري من سلسلة حلقات برنامجکم "تعلّم الفارسية". في هذه الحلقة سنتابع الحوار حول الحرب التي فرضها النظام العراقي السابق علي الجمهورية الإسلامية في ايران ولا سيما استخدامه الأسلحة الکيمياوية بحق العسکريين والمدنيين الايرانيين.

المفردات: الجزء الاول

سيئ= بد

أسوأ =بدتر

أيام =روزها

أية أيام =چه روزهايي

برأيي= به نظر من

مرّ =تلخ

أکثر مرارة= تلخ ترين

حلو= شيرين

حادث= رويداد

قنبلة =بمب

استخدم =استفاده کرد

جبهات الحرب= جبهه هاي جنگ

هزيمة =شکست

هزم =شکست خورد

مازال= هنوز

مستشفي= بيمارستان

علي سبيل المثال= براي نمونه

تشاهد =مي بيني

*********

 

الحوار: الجزء الاول.

محمد: بدترين روزهاي جنگ چه روزهايي بود؟

محمد: أية أيام کانت أسوأ أيام الحرب؟

علي: به نظر من جنگ، روزهاي تلخ وشيريني داشت، ولي از همه بدتر...

علي: برأيي کانت للحرب أيام حلوة ومرّة، ولکنّ الأسوأ منها کلّها...

محمد: خوب. از همه بدتر چه بود؟

محمد: حسناً. ماذا کان الأسوأ منها کلّها؟

علي: تلخ ترين رويداد جنگ، استفاده رژيم صدام از سلاحهاي شيميايي بود.

علي: أکثر أحداث الحرب مرارة، کان استخدام نظام صدام للأسلحة الکيمياوية.

محمد: چرا رژيم صدام از بمبهاي شيميايي استفاده کرد؟

محمد: لماذا استخدم نظام صدام القنابل الکيمياوية؟

علي: چون در جبهه هاي جنگ، از نيروهاي ايران شکست خورد.

علي: لأنه مني بالهزيمة في جبهات الحرب من القوات الايرانية.

محمد: حتماً آثار حملات شيميايي هنوز باقي است.

محمد: آثار الهجمات الکيمياوية مازالت باقية حتماً!

علي: بله. اگر به بيمارستان بروي، براي نمونه عموي سعيد را مي بيني.

علي: نعم. لو ذهبت إلي المستشفي، شاهدتَ علي سبيل المثال عمّ سعيد.

 

*********

المفردات: الجزء الثاني

رجل =مرد

رجال= مردان

جرح= مجروح شد

أليم =دردناک

حالياً =هم اکنون

عشرون سنة =20 سال

قد انتهي= تمام شده است

مريض= بيمار

مرض= بيماري

أية مشکلة =چه مشکلي

يتنفس= نفس مي کشد

لايتنفس= نفس نمي کشد

جلدي= پوستي

 

*********

 

الحوار: الجزء الثاني.

محمد: آيا عموي سعيد مجروح شيميايي است؟

محمد: هل عمّ سعيد مجروح بالکيمياوي؟

علي: بله. او مثل بسياري از مردان ايراني به جبهه رفت ومجروح شيميايي شد.

علي: نعم. فهو ذهب إلي الجبهة مثل الکثير من الرجال الايرانيين وجرح بالکيمياوي.

محمد: واقعاً دردناک است. آيا او اکنون در بيمارستان است؟

محمد: أليم حقّاً. هل هو في المستشفي حالياً؟

علي: بله. حدود 20 سال است که جنگ تمام شده، ولي او هنوز بيمار است.

علي: نعم. قد انتهت الحرب منذ نحو عشرين سنة، لکنّة مازال مريضاً.

محمد: مشکل او چيست؟

محمد: ما هي مشکلته؟

علي: عموي سعيد نمي تواند به راحتي نفس بکشد واز بيماري پوستي شديد رنج مي برد.

علي: عمّ سعيد لايستطيع أن يتنفس بسهولة ويعاني من مرض جلدي شديد.

 

*********

 

نستمع الآن إلي الحوار باللغة الفارسية فقط.

محمد: بدترين روزهاي جنگ چه روزهايي بود؟

علي: به نظر من جنگ، روزهاي تلخ وشيريني داشت، ولي از همه بدتر...

محمد: خوب. از همه بدتر چه بود؟

علي: تلخ ترين رويداد جنگ، استفاده رژيم صدام از سلاحهاي شيميايي بود.

محمد: چرا رژيم صدام از بمبهاي شيميايي استفاده کرد؟

علي: چون در جبهه هاي جنگ، از نيروهاي ايران شکست خورد.

محمد: حتماً آثار حملات شيميايي هنوز باقي است.

علي: بله. اگر به بيمارستان بروي، براي نمونه عموي سعيد را مي بيني.

محمد: آيا عموي سعيد مجروح شيميايي است؟

علي: بله. او مثل بسياري از مردان ايراني به جبهه رفت ومجروح شيميايي شد.

محمد: واقعاً دردناک است. آيا او اکنون در بيمارستان است؟

علي: بله. حدود 20 سال است که جنگ تمام شده، ولي او هنوز بيمار است.

محمد: مشکل او چيست؟

علي: عموي سعيد نمي تواند به راحتي نفس بکشد واز بيماري پوستي شديد رنج مي برد.


الدرس المائة و ثمانية

الدرس المائة و سبعة

الدرس المائة و ستة

الدرس المائة و خمسة

الدرس مائة و اربعة

الدرس مائة و ثلاثة

الدرس مائة و اثنان

طباعة

أرسل لصديق

التعلیقات(0)