1-مفهوم
اصلی هزل نوعی سخن است که تمام چارچوب های اخلاقی و اجتماعی موجود در جامعه را زیر
پای گذارده ولی به صورت کلی نفع و سودی در آن نیست و با قصد و منظور نوشته نمی شود
و فقط به خنداندن مردم به چیزی که در حالت معمول به دلیل نجابت نمی توانند حس کنند
بسنده می کند.در عین حال می تواند به دلیل اینکه انسان می فهمد میتواند تا چه حد پست باشد و پست فکر کند و
مقام خود را تنزل دهد می تواند تلنگری به انسان بزند و او را آگاه کند تا از خود بپرسد که هدف او در زندگی چیست.
2-هزل به
طور کلی جدیت کمتری در آن دیده می شود و بی منظور تر از هجو است و به معنی دیگر کلاس و سطح مخاطبان آن پایین تر است .و به موضوعات دم دستی
اشاره میکند نه موضوعات اجتماعی و سیاسی دوره و زمانه.
3-هجو نوعی شوخ طبعی است که زبان آن
تند و تیز است و به زبان عامیانه دهن فرد یا همان مخاطب را می بندد.و موضوع آن
بیشتر در مورد یک شخص و یا یک صفت بد اخلاقی یک فرد است .می توان گفت که در عین
طنز بودن جدیت و خصومتی در آن نهفته است که این موضوع ان را از انواع دیگر جدا می
کند در عین حال سعی می شود برای حرف های گفته شده دلیلی نیز ارائه گردد و بی منطق
نباشد.یعنی تا حدی مورد احترام مخاطب است .و هدف نگارنده به گفته ی خودش اصلاح
جامعه به وسیله ی این انتقاد تند و تیز است ولی در بیشتر موارد این متن بیشتر جنبه
ی شخصی پیدا می کند تا جنبه ی عمومی.و هجو مخاف مدح است یعنی به همان میزان که در
مدح اغراق وجود دارد در هجو نیز بزرگنمایی و اغراق وجود دارد.
4-فرق هزل با هجو در آن است که هجو
تخصصی تر بوده و بیشتر بر روی موضوعات و نقاط منفی موضوع تمرکز می کند تا از آن
مطلبی خنده دار بیرون اید که در عین حال تا حدودی مورد قبول مخاطب متوسط و فهیم
قرار گیرددر حالیکه در هزل از تمان نقاط مثبت و منفی کاراکتر یا موضوع استفاده می
شود تا مطلبی طنز فراهم اید ودر ضمن خواننده پس از مدتی هیچ دید مثبتی نسبت به
مطلبی که خوانده است ندارد و به طور کلی با نگارنده ی آن احساس همسویی و هم نگرشی نمی کند در حالیکه می توان گفت که
در هجو رابطه ی بین نگارنده و مخاطب بیشتر از هزل است و بنا بر این تاثیر آن نیز
بیشتر است.
ام.اس